نغمه ثمینی در گفتگو با هنرنیوز؛
غافل نباشیم که غربیها دارند روی سینمای کودک کار میکنند
1 آبان 1391 ساعت 11:34
نغمه ثمینی گفت: غافل نباشیم که غربیها دارند روی سینمای کودک کار میکنند.
فیلمسازان اغلب به این موضوع نمیاندیشند که فیلم کودک باید منطبق با خواسته و نیاز او خلق شود. در واقع برای تولید فیلم، به نیازهای کودک توجه نمیشود. اکثر فیلمهایی که امروز میبینیم؛ عملاً برای بزرگسالان نوشته شدهاند و تنها کودک را با یک سرگرمی زودگذر مواجه میکند. سینمای امروز کودک دچار موانع مختلفیست که نگاه سطحی به کودک یکی از این آفتهاست. گاه آنقدر این نگاه به کودک سطحی و زود گذر است که او را دچار سوتفاهم میکند. همین موضوع بهانه ای شد تا با نغمه ثمینی؛ نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس به گفتگو بنشینیم و علت این موضوع را از او جویا شویم.
علت عدم علاقه کودک به دنبال کردن فیلم را چه می دانید؟
به نظر من باید برخورد با سینمای کودک تغییر کند. بدین معنا که سینماهای کودک، برای نمایش فیلم های کودک و با استاندارد های مورد نیاز شکل بگیرد. ردیف اکران مشخصی برای آنها در نظر گرفته شود. نه آنکه فیلمها در سینماهای خارج از رده و فراموش شده به نمایش در آیند.
علاوه بر این، لازم است تا برنامه های جنبی که جشنواره کودک یکی از آنهاست؛ سینماگران را وادار کند که آثاری متناسب با کودکان خلق کند.
عدم تطبیق فیلمنامه ها با نیاز کودکان امروز چه علتی دارد؟
من معتقدم دچار نوعی گم گشتگی نیاز هستیم. نه در سینمای کودک که حتی در سینمای بزرگسال با این معضل روبرو هستیم. یکی از سوالاتی که میتوان در این زمینه مطرح کرد این است که چه تعداد از موضوعاتی که در فیلم ها بدانها پرداخته میشود؛ موضوع روز ما هستند؟ کجا باید این داستان درست شود؟ به اعتقاد من اصلاح نگرش به موضوع باید با سیاستگذاری های کلان در این باره اصلاح شود. این موضوعی نیست که بخواهیم برای حل کردنش، منتظر واکنش مردم شویم. منتظر بمانیم تا مردم مقابل سینماها شعار دهند و اعتراض کنند و بگویند که به فیلم کودک نیاز داریم و بعد تصمیم بگیریم که روند کاری مان را تغییر دهیم و فیلم کودک بسازیم.
بسیاری از تولیدات سینمایی تنها به نام کودک ساخته می شود. فیلم های بسیاری ساخته میشوند تا در جشنواره ها موفق به کسب مقام شوند. در واقع نتیجه نهایی باب طبع و ذائقه کودک نیست و کودک تنها وسیله کسب موقعیت و جوایز توسط فیلمسازان است. برخی هم به دنبال کاری سهل و ممتنع هستند. این نوع نگرش به سینمای کودک حاصل کدام طرز فکر نادرست است؟
برخی از سینماگران که من با آنها همکاری کردم که از جمله آنها سیروس حسن پور است؛ به دنبال کارهای سهل و ممتنع نیست. ممکن است گروهش را برای ماه ها در شرایطی سخت قرار دهد. چراکه نگاهش این است که کاری متفاوت انجام دهد.
فکر میکنم سینماگرانی که برای کودک فیلم میسازند؛ چند گروهند. برخی به دنبال یک کار سهل و ممتنع هستند. بدین معنا که کار برای کودکان را راحت تصور میکنند و فکر میکنند؛ میتوانند به راحتی برای کودک فیلم بسازند، و تصور غالب بر آنها این است که به سبب رده سنی، برخورد سطحی با فیلم کودک هم نتیجه بخش خواهد بود. بودجه کمی هم نیاز دارد و می توان کودکان را به راحتی به سینما کشاند و درآمد کسب کرد.
گروه دیگر اتفاقاً این تصور را ندارند. کار دشوارتری انجام میدهند. اما آن چه در این جا گم می شود؛ مخاطب است. در واقع مشکل این دسته از فیلمسازان این است که با دنیای کودکان فاصله دارند. بخش مهمی از این فاصله به فیلمنامه باز میگردد. هم چنین نگاهشان به کودک. و در نهایت تمام این موضوعات به نیاز سنجی باز می گردد. تعداد زیادی از سینماگران هدفشان ارائه یک کار سهل و ممتنع نیست. از سختی های انجام یک پروژه در تمام زمینه ها از جمله مشکلات اقتصادی میگذرند تا بتوانند با فراق بال فیلم بسازند. مسئله این است که ما نیاز به یک گروه جدی تحقیق داریم که در نیاز کودکان تامل کند. که کودکان امروز چه نیازی دارند.
این که یک فیلم برای مخاطب مناسب نیست؛ به نگاه سهل و ممتنع او باز نمی گردد. به این موضوع مرتبط است که او به شکل درستی نیاز کودک را نسنجیده است. در واقع نیاز سنجی به شکل درستی صورت نمی گیرد.
علاوه بر این، مشکل سازندگان فیلمهای برتر ما این است که مخاطب را نمیشناسند. به همین سبب است که حتی بسیاری از آنها که جوایز متعددی در سراسر جهان میگیرند؛ بازهم جایگاهی نزد کودکان ندارند. به همین سبب است که به باور من سینمای کودک نیازمند یک سیاست گذاری جدید در شناخت کودک است. باید نیازها و چالش ها به صورت عمیق بررسی شود و خلق اثر بر مبنای آنها صورت گیرد.
به عنوان مثال یکی از مشکلات کودک امروز این است که بیگانگی او با والدین بسیار عمیق شده است. اما این مشکل کمتر مورد توجه و بررسی قرار می گیرد.
چرا نیازهای کودک در مجموعه های تلوزیونی و سینمایی مورد توجه قرار نمی گیرد؟
می توان گفت باید کسانی که فیلم می سازند؛ افرادی باشند که کودکی شان را حفظ کردهاند. اما این سخن ژورنالیستی درد سینمای ما را درمان نمی کند. سینمای کودک نیاز به سیاست گذاری و برنامه ریزی دارد. آسیب شناسی سینمای کودک نیازمند سرمایه گذاریست. باید نیاز ها شناخته شود و بر مبنای آن فیلم ها سفارش دادته شوند.
علاوه بر این به باور من کارکردن برای بچههای امروز بسیار جدی و نیازمند رعایت کردن ظرایف مخصوص به خویش است. بچه های امروز در سن ۵ سالگی به بلوغ عقلی میرسند و همه چیز را به خوبی میشناسند. نمی توان با بچه های امروز بازی کرد و با آنها سرسری رفتار کرد. رفتار با کودکان باید بسیار حساب شدهباشد. کاری که غربی ها خوب بلد هستند و نه تنها با آن به موضوعات بچه های خودشان میپردازند؛ بلکه به موضوعات بچه های ما هم می پردازند.
چرا خلق آثار مفید دغدغه فیلم سازان ما نیست؟ چرا دربند آثار آموزنده و پر فایده برای کودکانمان نیستیم؟
لازمه فیلمسازی این است که سنت ها را حفظ کنیم و فرهنگ درست را با فیلمهای خود منتقل کنیم. به نظر میرسد احترام به مخاطب فیلم که در بحث ما کودکان هستند؛ بایدصورت گیرد؛ اما ما از آن غافلیم. در سینمای بزرگسال نیز وضع به همین منوال است. نگاهی لمپن به فیلم و اضافه کردن نوعی لودگی که گاهاً حتی بد آموزی هم دارد؛ در سینمای طنز ما غالب است. در صورتی که این مسیر برای فیلم سازی درست نیست.
من رمانی را از کودکی خود دارم که به من همه چیزهایی را می داد که نیاز داشتم. لذت می داد؛ فرهنگ خود را منتقل می کرد؛ ایده و خلاقیت را میآموخت و من هنوز هم گاهی آن را می خوانم. رمان «سرافینا» که موضوع ساده ای داشت؛ «دروغ». وقتی به یک موضوع ساده با ظرافت نگاه کنیم؛ به راحتی خواهیم توانست آنرا پرورش دهیم. شاید فیلمنامه های ما این موضوع را کم دارد. می توان لذت و فرهنگ سازی را در کنار هم مورد استفاده قرار داد. حتی اگر نخواهیم. سینما حتی وقتی کاملاً لذت بخش است؛ فرهنگ سازی میکند و اگر به فرهنگ توجه نکنیم؛ فرهنگی که فیلم منتقل میکند؛ به نوعی لمپنیزم بدل میشود. جامعه ما مستعد لمپنیزم است. هر بار که رهایش می کنیم به لمپنیزم گرایش پیدا می کند. در فضایی که هیچ کس ما را کنترل نمی کند؛ وجود لمپنی ما بیرون میریزد. پس در شرایطی که در معرض لمپنیزمیم؛ اگر سینما نتواند به فرهنگ سازی فکر کند، بی تردید در دام لمپنیزم می افتد.
کد خبر: 47999
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchwwnk.23nqwdftt2.html