در نشست نقد و بررسی سه فیلم کوتاه در سینما روایت مطرح شد:
رهبر قنبری: سی ساله هر چه فیلمنامه جنگی می نویسم رد می شود/ داریوش یاری: «نامه های آبی» قصه محور و به دور از فرم گرایی
12 بهمن 1394 ساعت 12:59
هفتاد و پنجمین برنامه سینما روایت با حضور داریوش یاری به عنوان کارشناس سینما به نقد و بررسی سه فیلم کوتاه «جاده مرزی» اثر حسین ریگی ، «هوادار» اثر علی دلکاری و «نامه های آبی» ساخته رهبر قنبری اختصاص داشت.
به گزارش هنرنیوز و به نقل از سینما روایت ، این برنامه در حالی در شامگاه یکشنبه شب 11 بهمن ماه و با حضور جمعی از علاقه مندان به سینما و با حضور جبار آذین، شفیع آقامحمدیان و محمدرضا شرف الدین و به مجری گری رسول شادمانی در سالن اسوه برگزار گردید که از سه کارگردان فیلم کوتاه تنها رهبر قنبری و قانع فر مدیر سابق خانه فیلم داستانی انقلاب اسلامی و تهیه کننده سه اثر حضور داشتند و دو کارگردان دیگر به دلیل مشغله کاری غایب بودند.
رهبر قنبری کارگردان فیلم «نامه های آبی» در ابتدای برنامه از حضار خواست فیلم او را به بدترین وجه ممکن نقد کنند چرا که وی همیشه از راهنمایی ها و انتقادها استقبال می کند.
این فیلمساز خبر داد که این فیلم تنها درجشنواره فیلم کوتاه تهران و به دلیل بزرگداشتی که برای او گرفته بودند نمایش داده شده است.
در فیلم های کوتاه به شدت فرم گرا هستم
وی ادامه داد: معتقدم هر فیلمسازی باید فرم های شخصی خودش را کشف کند و از نمادهای تکراری و دستمالی شده بپرهیزد. لذا من برای فیلم کوتاه به شدت فرم گرا هستم و تفاوت اساسی میان فیلم داستانی بلند سینمایی و فیلم کوتاه درهمین نکته نهفته است.
بهترین فیلم های جنگی جهان را کارگردانان ترسو ساختند
کارگردان فیلم سینمایی«پرنده باز کوچک» دلیل ساخت فیلم «نامه های آبی» را ادای دینی برای خیلی از دوستانش که در جنگ به شهادت رسیدند عنوان کرد و اظهار داشت: من برای جنگ ، موجود ترسویی هستم اما معتقدم بهترین فیلم های جنگی جهان را، ترسو ترین فیلمسازان جهان ساختند چون ترسویی عامل بزرگی برای تخیل در جنگ است و بی جهت نیست که فیلم «نجات سربازراین» که یک فیلم بسیار قدرتمندی است را اسپیلبرگ می سازد چرا که او یک فیلمساز ترسویی است اما خیالپردازی اش بسیارعالی کار می کند.
سی سال است هر چه فیلمنامه جنگی می نویسم رد می شود!
وی که بارها فیلمنامه های جنگی اش رد شده است تاکید کرد: چرا نباید من را در این کشور تحویل بگیرند؟ حتما باید من هم شهید می شدم یا یک پایم را در جنگ از دست می دادم تا مرا در فیلمسازی تحویل بگیرند؟! من سه بار در دوران سربازی داوطلب رفتن به جبهه بودم و حتی گریه کردم تا من را به جبهه اعزام کنند اما این کار را نکردند. بنابراین من هم یک ادای دینی به جنگ دارم و سی سال است هر چه فیلمنامه ای در مورد جنگ ارائه می دهم رد می شود! و به من اجازه نمی دهند در خصوص جنگ فیلم بسازم . من از آقای قانع فر تشکر می کنم که به من فرصت داد تا خیالم را در خصوص مردمان پشت جنگ با فیلم «نامه های آبی» محقق کنم و این فیلم به نوعی فقط ادای دین است.
بنای ما حمایت از فیلمنامه های کوتاه ارزشی است
محمد قانع فر، مدیر سابق خانه فیلم داستانی انقلاب اسلامی و تهیه کننده سه فیلم کوتاه با اشاره به روند تولید این سه فیلم گفت: این سه فیلم کوتاه محصول خانه فیلم داستانی انقلاب اسلامی است. در زمانی که من مدیریت خانه فیلم داستانی را برعهده داشتم بنای ما حمایت از فیلمسازان فیلم کوتاه بود که فیلمنامه های ارزشی داشته باشند.بنابراین ما در سال 93 فراخوان تولید فیلم های کوتاه را ارائه کردیم و موضوعاتی را هم مشخص کردیم و این سه فیلم در آن شرایط تولید شد.
این تهیه کننده اضافه کرد: سعی کردم در دوران مسئولیتم نگاهی را در فیلمسازی جا بیندازیم تا فرصت فیلمسازی برای همه فراهم شود و حتما اینگونه نباشد فیلمسازانی که سابقه حضور در جنگ را دارند یا از بستگان رزمندگان محسوب می شوند مبادرت به ساخت فیلم با موضوع دفاع مقدس بکنند.
«جاده مرزی» به شدت دیالوگ محور است
داریوش یاری کارگردان و مدرس فیلمسازی که در این برنامه به عنوان کارشناس سینما حضور داشت با بیان اینکه من این سه فیلم را که هر کدام متعلق به گونه های مختلف بود را خیلی دوست دارم در مورد فیلم «جاده مرزی» ساخته حسین ریگی تصریح کرد: این فیلم به شدت دیالوگ محوراست و ما در این فیلم شاهد دو شخصیت بلوچ هستیم که یکی لباس سفید و دیگری لباس مشکی پوشیده است اما من تاکنون بلوچی که لباس مشکی پوشیده باشد را ندیده بودم و شاید لباس مشکی در این فیلم نماد افراد داعشی باشد. در حالی که طبیعی است افراد داعشی نمی توانند در مرزهای داخلی ایران خودنمایی داشته باشند. رنگ لباس ها ، رنگ قرمز ماشین بخش جدی از ساختار این فیلم را تشکیل می دهد و کارگردان توانسته خیلی خوب از رنگ ها استفاده کند.
فیلم شبیه شعارهای دم دستی روزنامه ها است
وی با بیان اینکه قصه فیلم در یک گفتگو بین دو آدم شکل می گیرد افزود: معتقدم زاویه دید فیلمساز در فیلم های کوتاه خیلی مهم است و هنگامی که قرار است ما از میان دیالوگ ها، زاویه دید فیلمساز را کشف کنیم متوجه می شویم که زاویه دید فیلمساز در این فیلم چقدر شبیه شعار های دم دستی روزنامه ها و شبکه های خبری است و به همین دلیل ، فیلمساز زاویه دید خوبی ندارد و وقتی فیلم تمام می شود مخاطب احساس می کند که با یک فیلم شعاری روبرو بوده است.
داریوش یاری ادامه داد: هیچ رابطه منطقی پشت آن نمادی که به عنوان داعشی در فیلم بکار برده شده وجود ندارد واین موضوع مخاطب را آزار می دهد در حالی که سینما سرشار از رابطه منطقی است.
بومی بودن کارگردان «جاده مرزی» حائز اهمیت است
محمد قانع فر تهیه کننده فیلم جاده مرزی یادآور شد : نکته مهمی که در مورد کارگردان فیلم جاده مرزی حائز اهمیت است این است کارگردان فیلم از اهالی سیستان و بلوچستان است و شرایط حساسی در آنجا به لحاظ ساخت فیلم چه له و چه علیه بلوچ ها حاکم است اما آقای ریگی این ریسک را پذیرفتند و ایشان متاسفانه حتی به خاطر نام خانوادگی ریگی با مشکلات عدیده ای برای تولید فیلم روبرو بود و خیلی جاها به همین دلیل فیلمنامه او را رد کرده بودند ! اما ما در خانه فیلم داستانی انقلاب اسلامی سعی کردیم به این مسائل نگاه نکنیم و تنها به توانمندی کارگردانان و فیلمنامه های ارزشی آنان توجه داشته باشیم.
متحول شدن فرد تکفیری تصنعی است
جبارآذین منتقد سینما که در سالن حضور داشت و با اصرار رسول شادمانی به اظهار نظر پرداخت و با بیان اینکه هر سه فیلم به نوعی در بستر سینمای مقاومت قرار می گیرند افزود : فیلم کوتاه «جاده مرزی» دارای دو شخصیت اصلی است که یکی قاچاقچی و دیگری تکفیری است. اما مشکل اصلی فیلم این است که چرا نویسنده و کارگردان ، شخصیتی مثل یک قاچاقچی را برای بیان حرفهای درست و منطقی خودش انتخاب کرده است و حرف هایش را از دهان یک قاچاقچی بیان می کند؟ چرا از یک شخصیت سالم تر استفاده نکرده است؟ در این فیلم، تمام بحث ایدئولوژی فیلم از زبان یک قاچاقچی بیان می شود و مخاطب نمی تواند حرف های خوب او را بپذیرد و این بزرگترین ضربه ای است که فیلمسازبه فیلمش زده است.
وی با اشاره به صحنه انتهایی فیلم که ماشین به یک دو راهی می رسد یادآور شد: در انتهای فیلم هنگامی که ماشین به یک دو راهی می رسد ما شاهد پیاده شدن آدم تکفیری هستیم که تحت حرفهای قاچاقچی قرار گرفته و متحول می شود و از ادامه راه منصرف می شود که این تحول بسیار تصنعی است. بنابراین معتقدم این فیلم به لحاظ محتوا و ساختار دچار مشکل است اما نسبت به فیلم «هوادار» از نظر ساختار سینمایی، جلوتر است.
«هوادار» یک فیلم آماتوری و شلخته است اما گره گشایی آن عالی است
آذین با اشاره به فیلم «هوادار» ساخته علی دلکاری اظهار داشت: این فیلم از لحاظ ساختار سینمایی یک فیلم آماتوری است. رنگها در هم ریخته است ، نماها فکر نشده زیادی وجود دارد. زوایای دوربین تکراری است اما از نظر مضمون ، بسیار عالی است بخصوص بخش گره گشایی که مخاطب را جذب می کند اما جای کار بیشتری داشت ولی از نظرساختار، فرم و مضمون ، کار بیشتری را می طلبد.
«نامه های آبی» یک امتیاز ویژه در پرونده کاری قنبری است
این منتقد سینما به فیلم «نامه های آبی» اثر رهبر قنبری اشاره کرد و گفت: شکی در توانایی های خوب آقای قنبری در فیلمسازی وجود ندارد و فیلم دفاع مقدس ایشان ( نامه های آبی ) یک امتیاز ویژه در پرونده کاری ایشان محسوب می شود و می تواند سیبل حرکتی فیلمسازی ایشان درسینمای ایران تلقی شود بخصوص از سوی کسانی که تاکنون مجال ساختن آثار انقلابی و دفاع مقدسی را به ایشان ندادند. این فیلم نشان می دهد که ایشان توانایی ساخت فیلم های والاتری را هم دارند.
آذین افزود: محمد شخصیت اصلی فیلم «نامه های آبی» که یک نامه رسان است و تمام قصه بر اساس شخصیت او شکل می گیرد جای کار بیشتری دارد چرا که ما در فیلم فقط فعالیت نامه رسانی ایشان را می بینیم و ابعاد وجودی مختلف دیگر وی دیده نمی شود و جا داشت که ما شناخت بیشتری از او می داشتیم.
ساختار «نامه های آبی» خوب و حرفه ای است
به گفته وی، فیلم «نامه های آبی» ساختار خوب و حرفه ای دارد، تمام نماها و قاب بندی ها فکر شده است و دارای فیلمنامه خوبی داشت که بر روی آن کار شده است.
آواز انتهای فیلم، مخاطب را از قصه دور می کند
وی ادامه داد: معتقدم آن ترانه ای که در پایان فیلم بر روی تصویر جنازه محمد که شهید شده است خوانده می شود به فیلم ضربه می زند و به جای اینکه مخاطب به کار محمد فکر کند این ترانه او را از قصه دور می کند.
اسطوره ها همیشه با آواز بدرقه می شوند
داریوش یاری منتقد جلسه در این لحظه با اشاره به انتقاد جبار آذین به آواز انتهایی فیلم پاسخ داد و گفت : اتفاقا ما در ایران ، همیشه اسطوره ها را با آواز بدرقه کردیم که می توان به لالایی های مادران خوزستانی تا آوازهای دیگری که اقوام مختلف برای اسطوره های خود می خوانند اشاره کرد.
در استفاده از آواز انتهای فیلم دو دل بودم
رهبر قنبری کارگردان فیلم « نامه های آبی » هم در این لحظه در پاسخ به جبارآذین گفت: من خودم نسبت به گذاشتن آواز در انتهای فیلم دو دل بودم و تدوین گر و صدا گزار کار که در سالن حضور دارد شاهد حرف من است چرا که منم معتقدم یک فیلمسازباید با تصاویرش، فیلمش را تکمیل کند نه با شعرو ترانه کس دیگری این کار را بکند. اما از سوی دیگر، من با آقای یاری موافقم که ما بسیاری از بزرگان خود را با آواز های قومی و قبیله ای بدرقه کردیم و من به یاد دارم رزمندگانی که به شهرشان باز می گشتند از طرف مردم با چه اشعاری استقبال می شدند.
ایده مرکزی فیلم «هوادار» جذاب و بکر است
داریوش یاری در ادامه در مورد فیلم «هوادار» اظهار داشت : معتقدم این فیلم به شدت فضا محور است و به ایده مرکزی خود متکی است و چقدر هوشمندانه فیلمساز توانسته از ایده مرکزی آن هم به شیوه درست استفاده کند. یادمان باشد هراثرنمایشی باید یک ایده مرکزی به معنایی که جذاب و بکر باشد را به همراه خود داشته باشد و این فیلم ، ایده مرکزی جذاب و بکری دارد که آن را قدرتمند کرده است.
فیلمساز اسیر نماهای کارت پستالی نشده است
یاری ، انتخاب درست بازیگر و لوکیشن را از موارد اصلی هر فیلمی ذکر کرد و یادآور شد: کارگردان فیلم هوادار، این دو عامل را به درستی رعایت کرده است. واقعا چه بازیگری می توانست به جای پیرزن فیلم ، بازی کند؟ فیلمساز استفاده خوبی از فصل زمستان و سرما کرده است و در نماهای زمستان و برف، هرگز اسیر قاب بندی های کارت پستالی نشده است ضمن اینکه به شدت به جزئیات اشاره کرده است.
این فیلمساز کشورمان با بیان اینکه این فیلم، مساله داستانی بسیار ساده ای دارد اضافه کرد: این که فیلمساز بتواند مسائل بسیار کوچک و دم دستی را پیدا کند و با فرم ، ساختار و لحنی که دارد آن چنان فضا سازی کند تا کار برای مخاطب جدی شود کاری است که فیلمسازان بزرگ جهان و فیلم هایی مثل نجات سرباز راین و فهرست شیندلر انجام می دهند در حالی که ما معمولا در آن عاجزیم.
پایان فیلم «هوادار» غافلگیرکننده است
داریوش یاری تصریح کرد: یک اصل مهم درفیلم کوتاه وجود دارد و آن پایان غافلگیر کننده است و این اصل در این فیلم وجود دارد.
وی با بیان اینکه فیلم فاقد کشمکش و بحران است گفت: اما برف و سوز و سرما مدام در بدنه فیلم کشمکش ایجاد می کند و مخاطب را با خودش درگیر می سازد.
در فیلم های رهبر قنبری باید به دنبال لایه های پنهان باشیم
شفیع آقامحمدیان کارگردان سینمای ایران و مدیر سابق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که در سالن حضور داشت گفت: اگر چه من دو فیلم جاده مرزی و هوادار را ندیدم اما معتقدم باید در مورد کارهای آقای رهبر قنبری همیشه به دنبال لایه های پنهان فیلم بود که از ذهن واعتبار فکری ایشان نشات می گیرد. من هم دوست داشتم که در پایان فیلم، آوازی شنیده نمی شد ولی اشکالی هم نداشت که ترجمه این شعر را زیر نویس می کردید.
وی در مورد صحبت هایی که در مورد لباس مشکی بلوچی که در فیلم جاده مرزی بیان شده بود هم تصریح کرد: من به دلیل نگارش فیلمنامه «چشم عقاب» سفری به سیستان و بلوچستان داشتم و در آنجا دیدم که بعضی از بلوچ ها لباس مشکی پوشیده بودند اما احساسم این است کسانی لباس مشکی می پوشند که می خواهند خودشان را متفاوت تر از دیگران نشان دهند و به نوعی آدم های متکبری هستند که یا می خواهند ثروت خود و یا قدرت خودشان را به رخ بکشند و اگردر حال حاضر رنگ سیاه نمادی از داعشی است نماد جدیدی است که باب شده است.
این سه فیلم از شبکه افق پخش می شوند
محمد قانع فر تهیه کننده سه فیلم کوتاه هم در پاسخ به سوال رسول شادمانی که پرسید چه برنامه ای برای بیشتر دیده شدن این سه فیلم دارید خبر داد که این فیلم ها درآینده نزدیک از شبکه افق پخش خواهند شد و برای حضور در جشنواره های برون مرزی در حال برنامه ریزی هستیم.
«نامه های آبی» قصه محور و به دور از فرم گرایی
داریوش یاری در مورد فیلم «نامه های آبی» با بیان اینکه این فیلم یک فیلم قصه محوراست تصریح کرد: آقای رهبر قنبری در فیلم های گذشته خود، بیشتردرگیر نوعی فرم گرایی بوده است و استفاده از زبانِ نماد و نشانه ها از شاخصه های فیلم های او محسوب می شود و فیلم «در یک بازار ایرانی» نمونه خیلی جدی این ادعا است. اما او دراین فیلم نسبت به دیگر فیلم های کوتاه خود، زبان متفاوت تری پیدا کرده است چرا که ایشان در فیلم های کوتاهی که ساختند بیشتر درگیرنوعی از فضای فرم گرایانه بودند اما «نامه های آبی» فیلمی است که بدور از رفتارهای فرم گرایانه ؛ کاملا یک قصه را تعریف می کند که ساختارهای قصه گویی خاص خودش را دارد.
فیلم بعضی جاها از نفس می افتد
این کارشناس سینما ادامه داد: ما دوست داریم وارد خانواده محمد بشویم و از کلاس درس او از مشکلات فردی، اجتماعی و خانوادگی او با خبر باشیم وقتی باخبر نمی شویم در واقع به این معنا است که قصه به درستی جلو نمی برد و این جاست که به نظر می رسد فیلم در حال از نفس افتادن است. اما فیلم شروع خوبی دارد و استفاده درست از فیلمبرداری که با لحن روایی فیلم همراه است از نکات مهم فیلم محسوب می شود . ضمن اینکه من پایان فیلم را خیلی دوست دارم چرا که پایان فیلم ، همزمان با آمدن غواصان شهید به کشور بود و به نوعی تداعی کننده روایت این غواصان است.
رهبر قنبری یک هنرمند واقعی است
محمد رضا شرف الدین مدیر سابق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس که در دقایق پایانی جلسه در سالن حضور یافت با اشاره به رهبر قنبری گفت : ما همه چنین انتظاری را از آقای قنبری داریم که فیلم خوب و متفاوتی را از ایشان شاهد باشیم چرا که وی یک هنرمند است در حالی که ما ؛ هنرمندی را در بیشتر فیلمسازان خودمان نمی بینیم و آنان بیشتر یا یک تکنسین خوب و یا یک دراماتور خوب هستند.
رسول شادمانی هم درانتهای برنامه و با اشاره به برگزاری جشنواره فیلم فجرخبرداد که برنامه سینما روایت به مدت دو هفته تعطیل خواهد بود و آخرین برنامه آن « دوم اسفندماه» برگزار خواهد شد.
وی افزود: ما بعد از جشنواره فیلم فجر ، به دنبال برگزاری مراسم شب های فیلم انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس خواهیم بود و طبق سنوات گذشته ، 10 فیلم برگزیده جشنواره فیلم فجر- هر شب یک فیلم در دو سئانس – را در سینما فلسطین نمایش خواهیم داد.
کد خبر: 88309
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchwxn6.23n6vdftt2.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com