نگاهی به کتاب «انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم»؛

برخاستن از دل بربریت و باز فروافتادن در آن

27 بهمن 1394 ساعت 11:41

کتاب «انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم» گذشته را به حال پیوند می زند. تلاشی است برای جمع کردن اخلاق با تاریخ. موضوع کتاب تاریخ اخلاقی نوع بشر در سده‌ی بیستم است.


زنده نگه داشتن گذشته ممکن است به جلوگیری از بی رحمی کمک کند. گاهی آنچه برخی از دیگران انتظار فراموشی اش را دارند اهمیت بسیاری دارد. هیتلر در سخنرانی اش برای مردان اس.اس که به لهستان می رفتند به آنها گفت که مردان، زنان و کودکان را بی هیچ ترحمی بکشند. او می گوید این اقدامات فراموش می شود: «اکنون چه کسی قتل عام ارمنی ها را به خاطر می آورد؟» در آن سوی طیف، ممکن است آگاهی از یک حادثه مشابه تاریخی وجدان یک نفر را بیدار کند.

کتاب «انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم» گذشته را به حال پیوند می زند. تلاشی است برای جمع کردن اخلاق با تاریخ. موضوع کتاب تاریخ اخلاقی نوع بشر در سده‌ی بیستم است. یکی از اهداف کتاب هم جایگزین کردن روانشناسی ضعیف و مکانیکی عصر روشنگری با دیدگاهی پیچیده تر است که به واقعیت نزدیک باشد. هدف دیگر کتاب هم دفاع از امید عصر روشنگری به جهانی صلح آمیزتر و انسانی تر است. گرچه کتاب حاوی نکات بسیار تاریک بی شماری است ولی پیام آن بدبینی نیست. کتاب می خواهد نگاهی دقیق و روشن به برخی از هیولاهای درون داشته باشیم ولی بخشی از برنامه به بند کشیدن و رام ساختن این هیولاهاست.

انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم به هنگام انتشار در پایان قرن بیستم چنان هنگامه ای در میان مورخان و فیلسوفان به پا کرد که دو سال پس از انتشارش سمینار بزرگی با شرکت مشهورترین چهره های فلسفه و تاریخ بریا نقد و معرفی آن بر پا شد. نویسنده از انگیزه ی خود برای نوشتن کتاب که نگارشش بیش از 10 سال طول کشیده چنین می گوید: از نخستین باری که از نسل کشی نازی‌ها با خبر شدم با خودم می اندیشیدم که چگونه افراد می توانند مرتکب چنین جنایتی شوند. این پرسش ذهن مرا به خود مشغول کرده بود و در اکثر مطالبی که در زمینه ی فلسفه می نوشتم بروز پیدا می کرد. درباره مسائل اخلاقی مرتبط با گرفتن جان دیگران وکاربرد دانش ژنتیک چندین کتاب نوشته ام. ربط این موضوعات به پروژه ی ایجاد حلقه های دفاعی مطمئن تر در برابر احیای سیاست های نازی نیازی به تاکید ندارد. ولی حتی هنگامی که درباره مسائل به ظاهر خنثی تر از هویت فردی می نویسم نا خواسته به سوی نوشتن درباره ی وحشی گری های اخیر انسان ها کشیده می شود. بنابراین فکر کردم بهتر است به جای طرح این مسائل در حاشیه موضوعات دیگر مستقیما درباره آن ها سخن بگویم. کتاب حاضر کوششی است برای بخشیدن بعدی تجربی به اخلاقیات. من در این کتاب از اخلاق برای طرح پرسشهایی در برابر تاریخ استفاده کرده ام و سعی کرده ام متقابلا از تاریخ برای ارائه تصویری از استعدادهای پنهان انسان استفاده کنم که به اخلاقیات ربط پیدا می کنند.
 
در بخشی از کتاب می خوانیم: «صدام با خون و وحشت حکومت می کرد. محاکمه های نمایشی استالینی، و به دنبال آن اعدام بسیار رواج داشت. کودکان را تشویق می کردند علیه والدینشان خبرچینی کنند و مردان مجبور می شدند در اعدام پسران و برادرانشان شرکت کنند. مردم جرات انتقاد از صدام را نداشتند. هر روز همه ی ورزنامه ها عکسی از او را در صفحه ی نخست شان چاپ می کردند. همیشه اولین خبر برنامه های تلویزیون درباره صدام بود. او به ملاقات مردم می رفت و از آنها می پرسید که فکر می کنند رفاهشان را مدیون چه کسی هستند. و پاسخ های چاپلوسانه ی آنها که قابل پیش بینی بود بخش زیادی از اخبار را به خود اختصاص می داد.»

«اخلاق بدون قوانین اخلاقی»، «روان شناسی اخلاقی جنگ افروزی»، «قبیله گرایی»، «دام جنگ»، «باور و وحشت: استالین و جانشینانش»، «اراده معطوف به بازآفرینی انسان: تجربه نازی ها»، «در باب تاریخی اخیر انسانیت» عنواوین بخشهای این کتاب 44 فصلی را تشکیل می دهند.

«انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم» به قلم جاناتان گلاور و با ترجمه افشین خاکباز از انتشارات آگه در 692 صفحه و با قیمت 35 هزار تومان منتشر شده است.


کد خبر: 88273

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchxin6.23n6qdftt2.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com