چند سئوال ساده از مسئولین فرهنگی سیستان و بلوچستان

پول بیت المال را به غریبه‌های ناکارآمد ندهید

8 مهر 1392 ساعت 11:33

در استان مرزی و حساسی مثل استان سیستان و بلوچستان که انجام فعالیتهای فرهنگی زیربنایی می‌تواند شرایط اجتماعی و امنیتی استان را به سمت بهبود سوق دهد،متأسفانه با حضور مدیرانی امنیتی یا کم سابقه در حوزهٔ فرهنگ هیچ‌گاه در مسیر توسعهٔ فرهنگی حرکت نکرده‌ایم.


و سینما ... آغاز دیدن بود در تاریکی، آغاز دیدن دنیایی که در زمانی دیگر از زمان تو بوده، آغاز دیدن دنیایی که کیلومتر‌ها با تو فاصله دارد، دنیایی که مثل رؤیای تو شیرین است، دنیایی که مثل کابوس تو ترسناک است، دنیای هفت تیرهای چوبی و پلیکان های سفید، دنیای ساز دهنی و عمو سبیلو ... دنیای دونده و باشو ... دنیای هامون و مادر ... دنیای ارتفاع پست و جدایی نادر از سیمین. 
و سینما ... آغاز شنیدن بود در سکوت، آغاز شنیدن از ناگفته‌های ناصر تقوایی، آغاز شنیدن صدای گربه‌های ایرانی، شنیدن.
و سینما آغازی است بر هوشیاری! سینما آغازی است بر دیدن و شنیدن آنچه در اطراف ما می‌گذرد حتی اگر خوشایند نباشد، چرا که واقعیت دارد. 
روز سینما، روزی که در ایران با نام سینما شناخته می‌شود اما از تقویم رسمی ایران حذف شد هم بخشی از واقعیت است، واقعیت نادیده گرفته شدن این هنر ... روز سینما از آن روزهاییست که تنها داغ‌ها را تازه می‌کند و نه یاد‌ها را ... .
هر چند با تغییرات بوجود آمده در سطح کشور امید به روزهای بهتر نزد هنرمندان زنده شده است اما عدم وجود سیاستی امیدبخش در سطح استان سیستان و بلوچستان برای هنر هفتم شرایط را برای اهالی سینما در استان آنچنان بهبود نبخشیده است.
طی سال های متمادی و در دوره‌های گذشته وجود مدیرانی که صلاحیت فرهنگی مناسبی نداشته‌اند همواره عرصهٔ فرهنگی استان را آزار داده است. 

در استان مرزی و حساسی مثل استان سیستان و بلوچستان که انجام فعالیتهای فرهنگی زیربنایی و ادامه دار می‌تواند شرایط اجتماعی و امنیتی استان را به سمت بهبود سوق دهد و اتفاقاً تنها راه رسیدن به فضای سیاسی، اجتماعی و امنیتی آرام و مطمئن از مسیر کارهای فرهنگی می‌گذرد، متأسفانه با حضور مدیرانی امنیتی یا کم سابقه در حوزهٔ فرهنگ هیچ‌گاه در مسیر توسعهٔ فرهنگی حرکت نکرده‌ایم. 

مدیران ما یا شعارشان تخلیهٔ کامل هنرمندان گذشته از انجمن‌ها و ساختن هنرمندان جدید با تفکری مثل آقای مدیر بوده است، یا آنچنان بی‌تأثیر و بی‌سواد که سطح سواد هنریشان امروز به صورت جُک در میان هنرمندان می‌چرخد و یا آنچنان تخریب چی که هفت هشت ماهه صاحب کَرَم را پشیمان کرده، پست داده شده را پس می‌گرفتند که نکند از هنر و هنرمند جز تَل خاکستری بر جای نماند... که چه مانده است؟
هر چند مدیران تخریب کننده بلای جان هنر و هنرمند هستند اما مدیران کم توان هم به کار پیشرفت هنری نمی‌آیند. 
آنچه به صورت مستقیم در مورد سینمای استان در این سال‌ها به ذهن می‌رسد را با چند سئوالِ مشخص از مسئولین فرهنگی استان می‌پرسم، امید که در پاسخ به این سئوالات همراهی‌ام کنند، چرا که قصد من برای پرسش این سئوالات از مسئول اول فرهنگی استان یعنی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان با وجود هماهنگی چند ماهه برای دیدار ایشان بوسیله روابط عمومی به نتیجه نرسید ... و بر آن شدم که به این وسیله برخی از سئوالات خودم را مطرح کنم شاید «طمع پاسخ ندارم خُردک گوش شنوایی باشد»: 
۱- هر چند بعد از سال‌ها تلاشِ هنرمندان و رسانه‌ها برای انعکاس عدم وجود سینما در استان این خواسته بوسیلهٔ خود اداره کل ارشاد استان و در محل مجتمع آن اداره به نتیجه رسید، اما همه می‌دانیم که به دلیل فضای اداری سینما و شرایط بی‌نظم حاکم بر آن نمی‌توان آنجا را به عنوان یک سینما قلمداد کرد، از طرفی به نظر می‌رسد مسئولین ادارهٔ ارشاد چندان رقبتی برای گسترش این سینما و سینماهای دیگر در زاهدان ندارند چرا که تلاشی دیده نمی‌شود و تنها این مجموعه را برای رفع تکلیف اداری باز دارند، حال سئوال اینجاست که آیا بهتر نیست این شبه سینما را ببندید و واقعاً به این نیاز مهم مردم زاهدان به عنوان یک خدمتگزار مردم بیاندیشید و برای بوجود آوردن سینمایی واقعی تلاش کنید؟
 
۲-سال گذشته شاهد حضور  مهرداد اسکویی مستندساز بین المللی کشور در زاهدان و برگزاری یک دوره کلاس هدفمند و مؤثر بودیم که بر اساس گفته‌های مسئول انجمن سینمای جوان دفتر زاهدان هزینه‌های برگزاری این کلاس‌ها باید تقسیم می‌شد و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیمی از هزینه‌ها را پرداخت می‌کرد که متأسفانه این هزینه پرداخت نشد، عدم پرداخت این هزینه باعث شد که از مجموع هیجده نفر مستندساز حاضر در کلاس آموزشی تنها چهار نفر امکان ساخت فیلم پایانی دوره را بدست بیاورند؟ چرا این پرداخت صورت نپذیرفته؟ البته دورهٔ دوم کلاس‌ها هم با موافقت مدیرکل برای پرداخت نیمی از هزینه‌های دور دوم همراه شده، سئوال بعدی این است که آیا این پرداخت و پرداخت دورهٔ اول به نتیجه می‌رسد یا ...؟
 
۳- اواسط سال ۹۰ بودجه‌ای حدود به صد میلیون از بودجهٔ فرهنگی استان در اختیار ادارهٔ کل ارشاد استان قرار گرفت تا برای ساخت فیلم هزینه شود از رهگذر طرحهایی که از طرف فیلم سازان استان به ارشاد رسید طرحهایی رد شد و طرحهایی قبول و به مرحلهٔ تولید رفت. نخست: هدف گذاری و شیوهٔ رد یا تأیید طرحهای رسیده بر اساس چه معیارهایی بود؟ 

دوم: فیلمهای ساخته شده در چه مرحله‌ای است؟ با چه هدفی ساخته شده؟ و در چه جایگاهی در فضای فیلم سازی استان قرار می‌گیرند و اساساً ادارهٔ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی چه بهره برداری فرهنگی یا آموزشی یا هر چیز دیگری که ما نمی‌دانیم از این پروژهٔ مناسب فیلم سازی در نظر داشته و در ‌‌نهایت آیا به آن هدفگذاری مورد نظر رسیده است یا نه؟ (لازم به ذکر است که این پروژه می‌توانست با مدیریت درست باعث تحولات مثبتی در سینمای کوتاه استان شود) 

۴-یکی از شاخصه‌های شهرهای بزرگ و حتی شهرهای کوچک وجود امکانات زیربنایی هنری مثل سینما، سالن‌های تئا‌تر و اجتماعات، تالارهای نمایشگاهی، فرهنگسرا‌ها و... است. شما در نظر بگیرید شهر کوچکی مثل کن در فرانسه توانسته به کمک شهرداری و امکانات فرهنگی گستردهٔ موجود در شهر کوچکش با برگزاری جشنوارهٔ فیلم، خودش را در سطح جهان مطرح کند. 

در استان پهناور ما و در مرکز آن زاهدان که عنوان کلان شهر هم به نام آن توسط بعضی ارگانهای دولتی بسته می‌شود متأسفانه سطح بسیار پاینی از نظر فضا‌ها و امکانات هنری وجود دارد. تا حدی که ما هنوز در زاهدان یک فرهنگسرای منطبق با شرایط روز که فضایی برای ارائهٔ نمایشگاه‌ها، تالاری برای اجرای نمایش و سالنی برای نمایش فیلم و همچنین شرایط فروش کتاب و ارائهٔ CD و اینترنت و در مجموع به معنای کامل، یک فرهنگسرا باشد نداریم، ما هنوز سینمای کامل نداریم، ما تنها سه آمفی تئا‌تر در زاهدان داریم که دو تای آن‌ها مربوط به دانشگاه و خارج از دسترس هنرمندان شهر است، پلاتوی کوچک حوزهٔ هنری هم که فقط جایی برای ارائهٔ نمایشهای کم پرسوناژ و کوچک است. علاوه بر اینکه آنچه از امکانات زیرساختی در استان وجود دارد یا در سالهای دور ساخته شده یا در اختیار اداراتی است که هنرمندان برای بهره جستن از آن‌ها باید مسیر مالی و اداری را بگذرانند که بسیار دشوار است و گاهاً غیرممکن. 

در توصیف این شرایط همین بس که کنسرتهایی که در زاهدان اجرا می‌شود بیشتر در سالن‌ها و سوله‌های ورزشی برگزار می‌گردد تا در یک سالن مخصوص اجرای موسیقی یا حداقل در یک آمفی تئا‌تر. اما سئوال اینجاست که مدیران فرهنگی و عمرانی شهر در این راستا چه اقداماتی کرده‌اند که اوضاع مرکز بزرگ‌ترین استان کشور چنین بی‌بهره است از امکانات هنری و جایگاه زاهدان از نظر شاخصه‌های فرهنگی، هنری در کجای جهان است؟
 
۵- سالهای سال هنرمندان درجه دوم و سوم مرکزنشین به استان سیستان و بلوچستان آمدند و فیلمهای زیادی در استان تولید شد، یادمان بیاوریم که فیلم حماسهٔ قهرمانان،با بررسی اجمالی از کارهای انجام شده متوجه می‌شویم که طی این سال‌ها چه امکانات و چه پول کلانی از طرف ارگانهای مختلف استان در اختیار گروه‌هایی که نه شناخت مناسب از استان داشته‌اند و نه حتی از نظر حرفهٔ فیلم سازی در سطح بالایی بوده‌اند قرار گرفته و در حقیقت این پول و امکانات بیت المال حیف و میل شده است. به نظر مسئولین فرهنگی استان زمان آن نرسیده که یک شورای هنری و سینمایی تشکیل شود تا این پول‌های بسیار کلان که بدون کار‌شناسی مناسب از طرف برخی ارگانهای دولتی به تهران سرازیر می‌شود با نظر کار‌شناسی این شورا در اختیار هنرمندان استان قرار گیرد تا هم موضوعات و هم شیوهٔ کار و هم محصول ارائه شده در خدمت فرهنگ، هنر و مردم استان سیستان و بلوچستان قرار گیرد و تأثیر بهتری در جهت پیشرفت استان داشته باشد. 

سئوالات بسیاری در ذهن دارم که در ادامه مطرح کنم اما بدون شک تنها طرح سئوالات مشکلی را برطرف نمی‌کند، بلکه این تلاش برای رفع مشکلات و پاسخگو بودن مسئولین است که می‌تواند شرایط را برای مردم و پیشرفت استان فراهم کند. این مطلب با چنین انگیزه‌ای نوشته شد امیدوارم که مسئولین توجه بیشتری به هنرمندان استان داشته باشند و در برابر مردم پاسخگو باشند. 

مهدی رخشانی مستند ساز


کد خبر: 64251

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdchzin-.23nkmdftt2.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com