یادداشت دِبورا یانگ -هالیوود ریپورتِر- بر فیلم «درباره ی اِلی»

درام ایرانی طبقه بالا

21 دی 1388 ساعت 20:27


«درباره اِلی» درامی است که فیلمنامه آن حول وحوش ناپدید شدن مرموزِ زنی جوان (الی) شکل گرفته است. این فیلم اصغر فرهادی را به عنوان یکی از استعدادهای برجسته‌ی سینمای ایران تایید می‌‌کند. کسی که توانایی‌اش را در به تصویر کشیدن نارضایتی اجتماعی طبقه‌ی متوسط جامعه‌اش می‌توان بی‌نظیر دانست. این اثر بارز که به عوامل و بازیگران درخشان‌اش می‌بالد، با استقبال گرم جشنواره‌های خارجی روبرو شد و به وسیله‌ی تماشاگران خارجی مورد تحسین و تشویق قرار گرفت. جذابیت نیمه‌ی ابتدایی فیلم کمک مهمی برای موفقیت تجاری آن محسوب می‌شود.
در یک فضای فیلم‌سازی بسیار کنترل‌شده و بسته که به طور فزاینده‌ای کار بیشتر کارگردانان خلاق سه دهه‌ی گذشته‌اش را تعطیل کرده، فرهادی به طور معجزه‌آسایی از کنار محدودیت‌‌ها و ممیزی‌ها گذشته و به افشای مشکلات طبقه‌ی متوسط جامعه‌اش پرداخته است. (همانطور که در فیلم «چهارشنبه سوری» می‌بینیم) در«درباره اِلی» دوباره به موضوع رابطه‌ی بین زن و مرد و رشته‌های دروغی که زندگی افرادی بی‌گناه را ویران می‌کند می‌پردازد.
یک جمع شاد و دوستانه (سه زوج متاهل با بچه‌های‌شان به اضافه‌ی احمد که به‌تازگی طلاق گرفته (شهاب حسینی) و یک مربی جوان مهد کودک به اسم اِلی (ترانه علیدوستی) ) برای تعطیلات سه روزه به سمت دریای خزر حرکت می‌کنند. این سفر بوسیله سپیده (گلشیفته فراهانی) مغز متفکر گروه برنامه‌ریزی شده است، که برنامه‌اش آشنا کردن احمد و اِلی است. احمد کسی ست که به دنبال همسر جدیدی می‌گردد.
اولین دروغ به زن صاحب‌خانه‌شان گفته می‌شود، کسی که از او خانه‌ی کنار ساحل را اجاره کرده‌اند. به او می‌گویند که احمد و اِلی تازه‌عروس و داماد هستند، که البته با توجه به رسومات ایرانیان این مفهوم قابل درک است. اما این دروغ نتایج شومی در پایان به دنبال دارد. گروه در یک ساخت و ساز از پیش هماهنگ شده، اِلی (دختر شیرینی که هیچ‌کس به درستی او را نمی‌شناسد) را به آشنا شدن با احمد ترغیب می‌کنند. احمد در آلمان زندگی می‌کند و فقط ده روز فرصت دارد تا همسری بیابد. زمانی که تمامی رقص‌ها، آتش‌سوزاندن‌ها، سیاه‌بازی‌ها و بازی والیبال‌شان دیگر غیر قابل تحمل شده، اِلی ناپدید می‌شود. از همان لحظه آهنگ داستان غم‌انگیز می‌شود. آیا او بدون اینکه به کسی چیزی بگوید به تهران برگشته؟ یا زمانی که می‌خواسته بچه‌ای را که به دردسر افتاده بود، نجات دهد، در دریا غرق شده؟
درحالی که قایق گشت و غواصان در جستجو هستند و پلیس منتظر جسد اِلی است، تا آب آن را با خود به ساحل بیاورد. خیلی سخت است که زن گمشده در فیلم «ماجرا» (میکل آنجلو آنتونیونی) را به خاطر نیاوریم. در این فیلم هم شاهد کشمکش بین افراد هستیم، به خصوص برای سپیده و شوهرش اوضاع غم‌انگیزتر است (با بازی مانی حقیقی کارگردان فیلم «کارگران مشغول کارند»).
تنها سپیده می‌دانسته که اِلی قرار است با کسی ازدواج کند، ولی از این نامزدی ناراضی است و تمایل زیادی هم به آمدن به این گردش خارج از شهر نداشته است. همانطور که جریان فیلم به سکانس‌های پایانی نزدیک می‌شود، سپیده و دوستانش به دروغ گفتن‌شان به یکدیگر و به خانواده‌ی اِلی ادامه می‌دهند. حتی با وجود اینکه هرچه بیشتر اوضاع را با دروغ‌های‌شان پیچیده می‌کنند. تنها کاری که می‌کنند خدشه‌دار کردن آبروی دختر گمشده است.
از نظر تماشاگران خارجی این قضایا ممکن است چذابیت کمتری داشته باشد. آنها ترسی را که نویسنده–کارگردان فیلم، فرهادی قصد داشته از جامعه‌ای که بر پایه‌ی دروغ‌های بی‌ملاحت استوار است، به تصویر بکشد، کمتر دریافت می‌کنند.
در طی ماجرا گلشیفته از یک شخصیت سرزنده و بی‌غم به آدمی مبهوت و شوکه شده تبدیل می‌شود، که بازی بسیار خوبش در بین بازی‌های بسیار خوب دیگر بازیگران مشهود است. کار دوربین روی دست حسین جعفریان حس تعلیق مدرنی به فیلم بخشیده است.

 

منبع : سینمای ما


کد خبر: 7604

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdci.uayct1aq5bc2t.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com