دکتر حکمتالله ملاصالحی در گفت و گو با هنرنیوز؛
وانهادن کاوشهای نجاتبخشی به بخش خصوصی مصداق هرج و مرج است
6 دی 1393 ساعت 11:41
دکتر حکمتالله ملاصالحی گفت:در برخی کشورها از جمله یونان که دودهه از زندگی و عمربنده در این سرزمین باستانی به سرشده است، ضوابط بسیار سختگیرانه و پیشگیرانه است و کسی به خود جرائت نمیدهد حتی به شوخی هم که شده نام سپردن چنین کاوشهایی را به بخش خصوصی به زبان بیاورد.
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز؛ بیش از چند ماه است که زمزمههایی مبنی بر سپردن کاوشهای نجات بخشی به بخش خصوصی از درون سازمان میراث فرهنگی شنیده میشود. تا آنجا که برخی عنوان میکنند سید محمد بهشتی- رییس پژوهشگاه- از حمیده چوبک – رییس پژوهشکده باستانشناسی – خواسته تا فهرستی از باستانشناسان تهیه کند. گفته میشود در این طرح قرار است باستانشناسان پیشکسوت به عنوان ناظر یا تأسیسکننده شرکت حضور داشته باشند و مابقی تحت نظارت آنها کار کنند. این درحالی است که با یک جستجوی کوچک در اینترنت متوجه میشوید که هیچ نوع اطلاعاتی در این زمینه وجود ندارد و معلوم نیست وقتی هنوز هیچ گونه آسیبشناسی در این مورد انجام نشده فرجام چنین طرحهایی چه خواهد بود. در این باره با دکتر حکمتالله ملاصالحی – پایه گذار دانش نوظهور «فلسفه باستان شناسی» در ایران، استاد باستانشناسی دانشگاه تهران، عضو بنیاد حکمت اسلامی صدرا،عضو هیات امنای بنیاد ایران شناسی - به گفت و گو نشستیم.
هنرنیوز: نظر شما درباره آسیبها و تخریبهای گسترده ای که به دلیل عدم توجه درسطح کشور به محوطههای باستانی و بافتهای تاریخی وارد آمده و همچنان ادامه دارد چیست؟
دروازه گفتگو و مصاحبت را با سوألی مهم اما غم انگیز و نگران کننده و ناگوار گشودهاید. پاسخ بنده نیز به سوآل شما غمانگیزتر و نگران کننده تر و ناگوارتر خواهد بود. با تمهید مقدمهای هرچند فشرده و کوتاه پاسخ سوالتان را پی میگیریم تا هم ریشهایتر، هم شفافتر آنچه برسر مواریث فرهنگی و بناها و بافتها و فضاهای تاریخی ومحوطهها و آثارباستانی میهن ما طی دهههای اخیرآمده واکاوی و بازاندیشی وعیان و بیان بشود.
تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما اینک با توفان بحرانها و چالشهای سخت وسنگینی دست و پنجه میفشارد که مشابهاش را در ادوار و جوامع گذشته با چنین وسعت و مقیاس و کیفیتی سراغ نداشته و تجربه نکردهایم مگرسایه و شبحاش را در اسطورههای عهد باستان. نظامهای سیاسی و جوامعی که طراحان و معماران تحولات دوره جدید بودهاند و در کانون و خاستگاه آن بر صحنه حضورفعال داشته و بازیگران اصلی نمایش نیز بودهاند هم در ردیابی و رصد تحولات هم درپیشگیری و مهاربحرانها و فرازآمدن برچالشها از نظامهای سیاسی و جامعهها و جمعیتهای مجذوب ومغلوب و مرعوب و مقهور و مستعمره و مستحمره توفیق بیشترداشته و موثرترعمل کردهاند و از کنار آسیبها مصونترنیزعبورکردهاند. موقعیت و شرایط تاریخی کشورها و نظامهای سیاسی و جوامع مغلوب و مرعوب و مستعمره درمواجهه با بحرانها و چالشها و عبور از پیچهای تاریخی بمراتب متزلزل تر و شکنندهتر و نگران کنندهتر وغم انگیز تراز نظامهای سیاسی و جوامع غالب بوده است. امکانات و ابزارهای فکری وعلمی وفنی پیچیده و ظریف و پیشرفتهای که نظامهای سیاسی و جوامعی که کانون و خاستگاه تحولات دوره جدید بودهاند درعقب راندن و بتأخیرانداختن و پیشگیری و مهار بحرانها و چالشها و یا فرا افکندن آنها برشانه نظامهای سیاسی وجوامع مستعمره ومستحمره ومرعوب ومغلوب ومقهور که به جهان سوم متصف شدهاند دراختیارداشتهاند، دست این نظامهای سیاسی وجوامع جهان سومی از آنها کوتاه وتهی بوده است.
این نظامهای سیاسی و جوامع به اصطلاح جهان سومی که صفت خوشایندی هم نیست نه شناخت عمیق و تعریف درستی از مقتضیات و ملزومات عالم جدید وچین وشکنهای شرایط جدید تاریخی دارند نه معرفت و منظرشان ازعقبه تاریخی و پیشینه مدنی و معنوی ملت و مهین و کشورخویش دقیق وعمیق و درست است و راست. آنها بدلیل فقدان آگاهی تاریخی و تحلیل درست از تقدیرتاریخی خود و بدرشدن و برون افکنده شدن از بستر و مسیر تاریخ و فرهنگ خویش دستخوش انقطاع یا گسست تاریخی ناخواسته و غافلگیرکننده شدهاند. دراین نظامهای سیاسی و جوامع مرعوب و مغلوب هماره این خطر وجود دارد که خود با تیشه جهل و بیخبری تاریخی و بیهویتی و شرایط برزخی که دچارش شدهاند دست به کندن و افکندن ریشههای مدنی و معنوی خود بگشایند و با تاریخ و فرهنگ و مواریث مدنی و معنوی خویش آن کنند که چه بسا بیگانگان ازبه اجرا نهادن و به انجام رساندنش ناتوان و زبون بوده باشند.
تصادفی نیست که صاحبان قدرت و سرمایه و ثروت این جامعهها و نظامهای سیاسی مجذوب و مغلوب و مرعوب و مقهور قدرتهای غالب بویژه نظامهای سیاسی ازجنس انقلابی جهان سومی که دولتیان و مدیرانشان علی الاغلب و علی الاقاعده برآمده از میان تودههای محروم و رنج کشیده و لایههای مستضعف اجتماعی هستند هم دراندوختن زر و سرمایه و ثروت سیری ناپذیرند، هم بر اریکه و مسند قدرت نسبت به تودهها یی که از درون آنها برآمدهاند سنگدلتر و خشن تر نیزعمل کردهاند. این نوکیسههای تازه به ثروت و قدرت و مکنت و دولت رسیده نه از تاریخ و فرهنگ و مدنیت و معنویت ملت و مردم و میهن خویش شناخت عمیق و وثیقی دارند نه آنکه از دولتداری وملتداری حکیمانه و توأم با اندیشه و خرد و تحلیل درست تحولات چیزی میدانند. طبیعی است وقتی پای اندیشه و آگاهی و خرد و تدبیری در میان نیست ،اراده و عزمی برای صیانت ازمواریث فرهنگی یک ملت بویژه ملتی تاریخی و فرهنگی غنی و دیرینه و دیرپا و چونان ایران در سر دولتیان و مدیرانش نیز احساس نشود و بیدار نباشد. زخمها و آسیبها و تخریبهایی که طی دهههای اخیر نهادهای رسمی درست سازماندهی شده به مواریث مدنی و معنوی و منابع و مواریث طبیعی و فرهنگی میهن ما وارد آوردهاند و تجاوز و غارت وسیع محوطههای باستانی و قاچاق وتاراج بیسابقه «اشیاء واموال فرهنگی» کشور که در همین یک دهه اخیرشاهد بودهایم اگر در کشور فرانسه و انگلستان و آلمان یا ایتالیا و سوئد و اسپانیا اتفاق میافتاد زندانهایشان از دولتیان و مدیران متخلف پرمیشد. اما متأسفانه هم مجلسیان هم قضیائیان هم دولتیان هم سیمائیان کشور ما در برابر آن همه تجاوز و تخریب محوطههای باستانشناختی و آن همه تطاول و تاراج آثار باستانی و اشیاء و اموال فرهنگی نه تنها سکوت کردند که با مجازات نکردن خاطیان و خائنان و متجاوزان به مواریث فرهنگی و منابع طبیعی کشور سبب تقویت آنها و پیشبرد اهداف ننگینشان شدند.
هنرنیوز: کاوشهای نجاتبخشی چیست و چه ضرورتی به چنین کاوشهایی هست؟
وقتی زلزلهای اتفاق میافتد یا تصادفی رخ میدهد یا بطورکلی وقتی به علت این یا آن حادثه طبیعی یا بدلیل این یا آن واقعه تاریخی زندگی و جان مردم جامعهای در معرض خطر قرارمیگیرد وخسارتها و تلفات جانی سنگینی به بارمیآید دریک چنین وضعیت بحرانی و موقعیت اضطراری و شرایط ویژه چه خواهیم کرد؟ مگرنه این است که برای کاستن از خسارتها و تقلیل تلفات با همه ظرفیتها وامکانات موجود جامعه بسیج میشویم تا آوارها را از پیش روبرگیریم و مصدومان و مجروحان حادثه را به نزدیکترین مراکز درمانی انتقال دهیم تا هرچه فوریتر و پرشتابتر تحت درمان و مراقبتهای ویژه قرارگیرند و به حالت عادی و طبیعی برگردند و حالشان بهبود یابد و تندرستی خود را بازیابند. و مگرنه این است که در بیمارستانها درمان مجروحان و مصدومان حوادث غیرمترقبه را به پژشکان و متخصصان کارآزمودهتر ومتبحرتر وحرفهای و حاذقتر میسپاریم. وبازمگرنه این است که آنها و دیگر همکارنشان در بیمارستان تنها نیروهای ذیصلاح متخصص هم به لحاظ حقوقی هم حقیقی برای درمان بیمارن اعم از مجروحان و مصدومان حوادث پیشبینی نشده و بیمارانی که شرایطی عادیتر به بیمارستانها انتقال مییابند هستند و مجازنیستیم از نیروهای نامتخصص و ناپزشک در بیمارستانها برای درمان بیماران استفاده کنیم و آنها را به افرادی بسپاریم که بهرهای از دانش و مهارت پزشکی و حرفه طبابت ندارند.
کاوشهای نجات بخشی در باستانشناسی را از بسیاری جهات میتوان از همین جنس درمانها و ترمیمها و تمهیدات فوری یا به اصطلاح اورژانسی دانست. مفهوم نجاتبخشی خود روشن و شفاف و بیابهام مصداقش را تعریف میکند. ترجمه فارسی از مفهوم لاتین یا انگلیسی (salvage excavation) دقیق و هوشمندانه است. وقتی محوطهای یا لایهای یا اثری باستانشناختی و بنا و بافتی تاریخی به هر علت یا دلیلی در معرض خطر آسیب جدی یا تخریب و نابودی قرار گرفته است در یک چنین شرایط اضطراری و اورژانسی و فوری میراث فرهنگی یا موسسات و نهادهای رسمی و حقوقی و حقیقی باستانشناختی هر کشوری چه تحت عنوان وزارتخانهای مستقل چه مراکزباستانشناختی و چه تحت تشکیلات میراث فرهنگی فعالیت میکنند موظف و مسئول هستند با فراخواندن کارشناسان متخصص خود بویژه باستانشناسان آزموده در تجربههای میدانی به نجات محوطه یا بنا و بافت در معرض آسیب و تخریب و نابودی بشتابند و اقدام کنند. اتفاقاً «هم کاوشهای نجاتبخش هم کاوشهای پیشگیرانه بسیار دشوار و حساس و ظریف و پیچیده و شکنندهتر از کاوشهای از پیش طراحی و برنامه ریزی شده کوتاه و بلند مدت و قامت هیاتهای باستانشناختی است. به همین دلیل نیز سپردن آن به باندهای فرصتطلب بخش خصوصی هم خیانت است هم جنایت هم جفای به میراث فرهنگی کشور. آنهم بخش خصوصی بیریشه و بیهویت و نوکیسه سیری ناپذیر تازه به ثروت و مکنت رسیده ای که اینک دیانت و شریعت را سپرگرفته تا سکولاریسم تهی از بنیانهای فکری و فلسفی و مدنی خود را مشروعیت معنوی و مقبولیت دینی ببخشد. همانگونه که ما مجاز نیستیم مصدومان و مجروحان حوادث غیر مترقبه را که مراقبت ویژه و درمان فوری میطلبند به افراد ناپزشک و نامتخصص بسپاریم در کاوشهای نجاتبخشی نیز مجاز نیستیم با عناصرفرصتطلب و باندهای تبهکاری که تحت نام و عنوان بخش خصوصی اینجا و آنجا پرسه زدهاند و میراث کشور را کمین کردهاند تا غنیمت بکف آرند و در بازارمکاره سود و سودا به دیگری بفروشند طرح خیانت دراندازیم و بر سر میراث خویش به معامله بنشینیم.
اگر با همان دقت و مراقبتی که رئیس دولت یازدهم جناب آقای روحانی وزیر بهداشت ودرمان را انتخاب و به محلسیان پیشنهاد کردند و رأی تایید و اعتماد هم از مجلسیان ستاندند و اینک ثمرات و برکات آن انتخاب هوشمندانه و بجا و بموقع را در نظام بهداشت و درمان کشور به نحو محسوس شاهد هستیم با تاریخ و فرهنگ و میرایث سازمان میراث فرهنگی کشور نیز چنین میکردند و شخصیتی بهرهمند از دانش و دانایی باستانشناسی و مسلط به اندیشه و شناخت تاریخی و آگاه به مسایل پرچین و شکن مواریث مدنی و معنوی ملت و میهن خویش را بر کرسی مدیریت میراث و میراثیان کشور مینشاندند چه بسا هم دامنه تجاوز و تخریب محوطههای باستانی و ابنیه و بافتهای تاریخی محدودترمیشد، هم دامن غارتگران و دست اندازان به آثارباستانی را کوتاهتر و فروچیدهتر و تهیتر شاهد بودیم. متأسفانه نه تنها چنین نکردند که چنان کردند که انتظارنمیرفت!
آقای رئیس جمهورمحترم! بعنوان یک طلبه کوچک تاریخ و فرهنگ سرزمینی غنی و دیرینه و دیرپا و عمیق باستانی و حساس و تأثیرگذار بر تاریخ منطقه و جهان خدمت جنابعالی عرض میکنم نظامهای سیاسی ودولتیانی که ناتوان از ردیابی و رصد با دقت و مراقبت و تحلیل درست و دقیق تحولاتی که در درون و بیرون مرزهایشان اتفاق میافتاده بودهاند، همیشه در رویارویی و دست و پنجه فشردن با بحرانها و فرازآمدن بر چالشهای تاریخی آسیبپذیرتر و شکنندهتر نیز بودهاند. تخریبهای گسترده و غارت محوطههای باستانی و بناها و بافتهای تاریخی کشور را که نهادهای رسمی و صاحبان قدرت در درون دولت اسلامی دهههاست که به راه انداختهاند ببینید! در رویارویی با باندهای تبهکاری که با تیشه جهل و بیخبری ریشههای یک ملت را نشانه گرفتهاند قاطعانهترعمل کنید و افرادی که احساس ایرانی بودن در جانشان و انگیزه و اراده و عزمی استوار در صیانت از مواریث مدنی و معنوی کشور در وجدانشان است را شایسته تکیه زدن بر کرسی رفیع مدیریت سازمانی چونان میراث فرهنگی و مدیریت بخش های مختلف آن.... بدانید که از چند وزارتخانه دولتتان شما پیچیده و حساس تراست.
هنرنیوز:آیا چهارچوب خاصی برای این نوع کاوشها در نظرگرفته میشود؟
یقینا «هم ضابطهها و قاعدهها و قالبها هم قانونهای مشخصی برای این نوع از کاوشها که ماهیتی فوری و اورژانسی و پیشگیرانه دارند در نهادهای ذیصلاح و تشکیلات میراث فرهنگی و مراکزباستانشناسی همه کشورها پیش بینی شده است. در برخی کشورها از جمله یونان که دو دهه از زندگی و عمربنده در این سرزمین باستانی به سرشده است، ضوابظ بسیار سختگیرانه و پیشگیرانه است و کسی به خود جرائت نمیدهد حتی به شوخی هم که شده نام سپردن چنین کاوشهایی را به بخش خصوصی به زبان بیاورد. مسئله تشخیص نوع و ویژگی محوطهها و آثارباستانی و بناها و بافتهای در معرض آسیب و تخریب، شمار و حجمشان و درجه و دامنه آسیبها و تخریبها، موقعیت محوطهها و بناها و بافتها و نحوه نجاتبخشی و مرمت و مهندسی ومدیریت و حفاظتشان کارشناسان آزموده و باستانشناسان با تجربه و حاذق و جراحان چیره دست در پژوهشها و کاوشهای میدانی و مهندسان مرمت خوش ذوق و معماران فربه از دانش و دانایی و هنر معماری و دیگرعالمان و متخصصان میان رشتهای مرتبط را میطلبد.
هنرنیوز: آیا این نوع کاوشها یک نوع وظیفه حاکمیتی است یا آنکه امکان سپردن آن به بخش خصوصی وجود دارد و در این صورت چه خطراتی آثار و محوطهها و بناهای در معرض تخریب را تهدید میکند؟
بیتردید این سازمانها و نهادها و تشکیلات میراث فرهنگی و مراکزباستانشناسی کشورها هستند که چنین مسئولیتی را برشانه گرفتهاند. هر زمزمهای در وانهادن چنین مسئولیت خطیر و حساس و سنگین به بخش خصوصی نهایتا سر از هرج ومرج برخواهد کشید و دامن آسیبها و تخریب محوطههای باستانی و بناها و بافتهای تاریخی را گشوده تر و گستردهتر و دامنه تاراج و تطاول آثار و اشیاء و اموال و مواریث فرهنگی را بیشتر خواهد کرد. چندان محل تردید نیست که یک میراث فرهنگی نیرومند و فعال زیرسقف یک وزارتخانه مستقل میراث طبیعی و فرهنگی در مواجهه با موقعیتهای فوری و اورژانسی خود میتواند با متخصصان و کارشناسان آزمودهاش وارد عمل شود و از آسیب بیشتر و تخریب محوطهها و آثار باستانی و بناها و بافتها و فضاهای تاریخی پیشگیری کند و وارد مرحله سپسین که ترمیم و حفاظت است بشود.
فراموش نکنیم که ما در یک شرایط و موقعیت تاریخی عادی و آرام زندگی نمیکنیم. چهره جامعه و جهان ما نحوه زندگی و زیستبوم ما پس از به پا خاستن توفان انقلاب علمی و صنعتی سدههای هجده و نوزده در قاره غربی تاریخ به طرز بیسابقه تغییرکرده است. ما دیگر نه چونان دوسده پیش زندگی میکنیم نه آنکه میتوانیم آنچنان زندگی کنیم. طرحهای عظیم توسعه صنعتی و تأسیس و احداث مجتمعهای عظیم صنعتی و گسترش یله و بیمهار شهرها و شهرنشینی و افزایش نگران کننده جمعیت کره زمین تغییرات عظیم جوی و آلوده و مسموم شدن خطرناک آب وهوا و سفرههای آبهای تحت الارضی و کویری شدن شتابناک زمینهای کشاورزی و رهاشدن حجم سنگین و عظیمی از مواد و ترکیبات شیمیایی سمی به محیطهای زیست و منابع طبیعی هم محوطهها و آثار باستانی و ابنیه و بافتهای تاریخی کشورها را در معرض آسیبها و تخریبهای جدی و نابودی قرار داده هم منابع و مواریث طبیعی ملتها را تهدید میکند. ایران به لحاظ حجم سنگین و فراوانی و تنوع محوطهها و آثار باستانی و بناها و بافتهای تاریخی یکی از مهم و حساس و شکننده و آسیب پذیرترین کشورها در جامعه و جهان روزگارماست. تنها با اراده وعزمی ملی و احساس مسئولیت و شناخت و تحلیل درست آنچه در بیرون و درون مرزهای میهن ما اتفاق میافتد و تأسیس یک وزارت و صدارت مستقل و قوی و فعال میراث فرهنگی و طبیعیست که میتوان از آسیب و تخریب و نابودی محوطهها و آثار باستان و بناها و بافتهای تاریخی کشور کاست که متأسفانه در شرایط اکنون جامعه ما نه آن انگیزه و اراده و عزم ملی در سر دولتیان ما احساس میشود نه آنکه دانش و داناییاش در مدیران فرهنگی میهن ما دیده میشود.
هنرنیوز: در کشوری مثل یونان و شهری مثل آتن با آثار باستانی و بافتهای تاریخی فراوان وضعیت چگونه است با توجه به اینکه جنابعالی سالها هم درآنجا زندگی کردهاید و تجربه عینی از جریان امور داشتهاید؟
مرکزباستانشناسی و تشکیلات اداری و اجرایی میراث فرهنگی یونان که زیر سقف وزارت فرهنگ و علوم فعالیت میکند از مهم، فعال و پرقدرت و نفوذترین نهادهای فرهنگی و جامعه میراثیان و باستانشناسان یونان است. این سازمان و نهاد فرهنگی نیرومند با دقت و مراقبت همه طرحهای توسعه صنعتی و اقتصادی اعم احداث جادهها و پلها و مجتمعهای صنعتی و بافتهای شهری و قس علی هذا را زیر نظرداشته و رصد میکند و هرجا که ضرورت ایجاب کرده گام در میدان نهاده و همیشه نیز پیروز میدان بوده است. متروی شهر آتن را مهندسان و کارشناسان فرانسوی طراحی کردهاند و ساختهاند. در مرکزآتن خطوط مترو هرجا به آثار برخورد کرده در ایستگاهها موزهای دیدنی و آموختنی از آثار یافته شده پس از اجرای و انجام کاوشهای نجاتبخشی تاسیس کردهاند. درمرکز شهرآتن نیزهر بازید کنندهای فرصت دارد موزههای بسیاری را که باستانشناسان با تجربه ومتخصص درکاوشهای نجاتبخشی زیربانکها و دیگر بناها که بهنگام احداث بنا مهندسان با آثار و لایههای باستانی برخورد میکردهاند ببیند و بیاموزد. مترو تهران را مهندسان ایرانی ساختهاند. کسی از مدیریتهای میراث فرهنگی وقت کشور ما نپرسید خطوط مترویی که از قلب تهران که پر از آثاربوده و میگذشته بر سر آثارش چه آمده وبه کجا رفته است!
کد خبر: 77753
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcipyay.t1ayw2bcct.html