به بهانه پخش «دنده معکوس» به کارگردانی حسن فتحی

«دنده معکوس» پیش از تحویل سال

10 دی 1390 ساعت 11:55

داستان فیلم دنده معکوس در ظرف چند ساعت و پیش از سال تحویل اتفاق می افتد. خودروی پدر دختر مورد علاقه ی رحمان (با بازی هومن برق نورد) به سرقت رفته و شرط موافقت پدر دختر با ازدواج آن ها پیدا کردن خودروی مسروقه است.


نخستین جشنواره ی تلویزیونی جام جم را در دی ماه ۹۰ برگزار می‌شود. در همین راستا ، تله فیلم های راه یافته به بخش مسابقه ی این جشنواره هرشب از شبکه سوم سیما پخش می شود تا بینندگان تلویزیون در جریان کم و کیف فیلم های بخش مسابقه قرار بگیرند.فیلم «دنده معکوس» به کارگردانی حسن فتحی در شمار این فیلم‌هاست.
داستان فیلم دنده معکوس در ظرف چند ساعت و پیش از سال تحویل اتفاق می افتد. خودروی پدر دختر مورد علاقه ی رحمان (با بازی هومن برق نورد) به سرقت رفته و شرط موافقت پدر دختر با ازدواج آن ها پیدا کردن خودروی مسروقه است.از طرفی صاحب کنونی خودرو دختری است (با بازی بیتا بادران) که باید برای بیرون آوردن برادرش از زندان و راضی کردن شاکی او ، خودرو را به فروش برساند. خبر به رحمان می رسد و رحمان برای یافتن دزد خودرو که طبیعتا همان دختر است به سراغ او می رود.دختر دزدی را نمی پذیرد و می گوید خودرو را به صورت قانونی از شخصی خریده. رحمان و دختر به سراغ صاحب قبلی خودرو می روند و او هم می گوید به صورت قانونی خودرو را از شخص دیگری خریداری کرده است.به همین ترتیب این سه نف به سراغ صاحبین قبلی خودرو می روند و اینچنین تعداد افراد دخیل در داستان بیشتر می شود تا اینکه در نهایت فروشنده ی اصلی خودرو پیدا می شود که در کمال تعجب همان پدر دختر مورد علاقه ی رحمان است و معلوم می شود که ماجرا سرقت خودرو دروغی بیشتر نبوده تا به وسیله ی آن رحمان را جواب کرده باشند و دختر را به فردی ثروتمند و خانواده دار شوهر دهند...
مشکل اصلی فیلم از فیلمنامه ناشی می شود و ضعف ایده ی اصلی و محوری فیلم. اینکه شخصی پاسخ مثبت به خواستگار دخترش را منوط کند به اینکه خودروی دزدیده شده اش توسط او پیدا شود امری بعید و غیر منطقی است. و تازه در پایان فیلم معلوم می شود که پدر دختر این داستان را از خود درآورده تا رحمان را از سر وا کند. در حالی که پاسخ منفی به خواستگار آن هم در حالی که در فیلم می بینیم که دختر مورد علاقه ی رحمان چندان علاقه ای به او ندارد و بیشتر به دنبال پول است امری است ساده و بی دغدغه که نیاز به این همه مقدمه و شرط و شروط دشوار ندارد.
از طرف دیگر ، پاره ای از حوادث و روابط علی و معلولی فیلم ، بعید و دور از ذهن به نظر می رسد. اینکه ۴ نفر از صاحبان قبلی خودرو ی ظاهرا دزدیده شده ، ظرف چند ساعت و آن هم در ساعات پایانی سال به سرعت یافته شوند و با هم همراه گردند اگر محال نباشد ، بسیار بعید است . یا اینکه در بخشی از فیلم ، جنازه ی پدر یکی از صاحبان قبلی خودرو که در بیمارستان فوت شده ، با کمک رحمان و دختر ، بدون پرداخت هزینه ی بیمارستان از آنجا دزدیده می شود! و در طول فیلم در کف خودروی هایس و همراه شخصیت های داستان می ماند تا اینکه در پایان فیلم زنده می شود و با سلامتی به راه می افتد و از دیگران سیگار طلب می کند! اتفاقاتی که با منطق رئالیستی و اجتماعی اثر سازگاری ندارد و در عین حال عجیب و نچسب است. به نظر می رسد فیلم نامه نویسان اثر ، مایل بوده اند کمبود داستان فیلم را به هر نحوی با انباشتن فیلم از اتفاقات ولو غیر واقعی جبران کنند و ابتدای فیلم را به انتهای آن برسانند و در این راه دچار بی دقتی های فراوانی هم شده اند.مثلا قرار است برای دختر مورد علاقه ی رحمان در آخرین روز سال خواستگار بیاید – که امری بسیار بعید است – یا اینکه خودروی هایس توسط ماموران راهنمایی به علت ورود به طرح ترافیک و زوج و فرد جریمه می شود در حالی که در روزهای تعطیل – که فیلم در یکی از این روزها( ۲۹ اسفند) اتفاق می افتد – طرح ترافیک و زوج و فرد وجود ندارد!
اما در کنار پاره ای از ایرادات ، از کنار کارگردانی جاندار و مسلط حسن فتحی نباید گذشت . در شرایطی که واضح است فیلم با سرعت زیادی تولید شده ، اما دکوپاژ ، میزانسن و بازی ها روان اند و فیلم سر و شکل و ریتم مناسبی دارد که می تواند مخاطب را به خود جذب کند. بازیگران به خوبی کارگردانی شده اند و در جای خود جلوه ی مناسبی دارند. فیلم در بخش هایی به خوبی از مخاطب خنده می گیرد و در مجموع مفرح و سرگرم کننده از کار در آمده است و این خود نکته ی کم اهمیتی نیست.





کد خبر: 35452

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcir5ap.t1aww2bcct.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com