نگاهی یه فیلم انتقام جویان؛
پادشاهانی که در یک اقلیم می گنجند
19 آذر 1391 ساعت 10:46
«لوکی(تیم هیدلسون)» از اهالی آزگارد در همکاری با «چیتاعوری ها» که به دنبال «تزراکت» هستند درصدد آماده سازی شرایط حمله به زمین است. مکعب «تزراکت» منبع انرژی بی پایانی است که اگر به دست فضایی ها بیفتد لوکی می تواند فرمانروای یگانه آزگارد و زمین باشد.
لوکی به زمین می آید و مکعب را می رباید. «نیک فیوری(ساموئل ال جکسون)» رئیس سازمان «شیلد» تلاش می کند تا چند ابر قهرمان را در تیمی واحد به نام انتقام جویان جمع کند. «دکتر بروس بنر یا هالک(مارک رافالو)»، «تونی استارک یا آیرن من(رابرت داوونی جونیور)» و «استیو راجرز یا کاپیتان آمریکا(کریس ایوانز)» که باید توسط «ناتاشا رومانوف یا بیوه سیاه(اسکارلت یوهانسون)» به مجموعه شیلد اضافه شوند. لوکی یکی از یاران همکاران و دوستان رومانوف به نام «کلینت بارتن یا هاوک آی(جرمی رنر)» و فیزیکدانی به نام «دکتر اریک سلویک(که در فیلم تور حضور داشت)» را با استفاده از عصای خود به جمع یارانش اضافه می کند. لوکی در آلمان به چنگ انتقام جویان می افتد ولی هنگامی که آنها قصد انتقال لوکی را به سفینه دارند، سرو کله «تور(کریس همسورث)» برادر ناتنی لوکی پیدا می شود و لوکی را با خود می برد و تلاش می کند تا او را از جنگ و فرمانروایی بر زمین منصرف کند اما موفق نمی شود. تور هم به جمع انتقام جویان اضافه می شود. لوکی در زندان شیشه ای شیلد اسیر می شود ولی پس از اختلافی که بین انتقام جویان می افتد موفق به فرار می شود او همچنان درحال دنبال کردن نقشه خود است تا اینکه...
این ساخته کمپانی «مارول» با وجود این همه شلوغی یکی از بهترین فیلم های ساخته شده از این دست می باشد. فیلم به سومین فیلم پر فروش تاریخ سینما تبدیل شده و با اینکه از فیلم های این چنینی انتظار نمی رود، ستایش و تحسین منتقدان را هم به دنبال داشته است. فیلم با وجود ستاره های زیاد و جلوه های ویژه گوناگون، پی رنگ و داستانی یکدست دارد و به شدت سرگرم کننده است. انتقام جویان در خلال نمایش هرگز افت نمی کند و این را علاوه بر داستانش که هیچ گونه مورد اضافی ندارد مدیون بازی بازیگرانش، دیالوگ های چند پهلو، شوخی های کلامی و تصویری، غافلگیر کردن تماشاگر با استفاده از غافلگیر کردن خود بازیگران در داستان، کل کل های شخصیت ها با یکدیگر و... است. شاید قبل از ساخت فیلم، این فکر به ذهن می رسید که وجود این همه ستاره و ابر قهرمان به فیلم لطمه بزند ولی کارگردانی خوب «جاس ودون» مانع از این امر می شود.
انتقام جویان به گونه ای روایت می شود که حتی اگر پیش از این هیچ گونه آشنایی با شخصیت ها نداشته باشد و آنها را در فیلم هایی که فقط یک ابر قهرمان داشتند دنبال نکرده باشید، باز می توانید این فیلم را به صورت کاملاً مجزا دنبال کنید و از آن لذت ببرید. انتقام جویان با اینکه با این همه جلوه های ویژه، تیراندازی و انفجار به فیلم هایی مانند «ترانسفورمرز» طعنه می زند ولی در لحن و فضای و خود طرح به شدت کلاسیک جلوه می کند و با اینکه فیلم بیش از ۱۴۰ دقیقه طول می کشد ولی تماشاگر تا انتها آنرا همراهی می کند و چشم از پرده بر نمی دارد.
بزرگترین ایرادی که به انتقام جویان گرفته شده این است که تعدد این همه قهرمان در یک فیلم جذابیت هر یک از شخصیت ها را کم رنگ کرده است. نمی توان با اطمینان در این مورد نظر داد،بسیاری فیلم را دوست دارند. باید منتظر ماند و دید آیا این شخصیت ها دوباره در فیلم هایی که با محوریت یک ابر قهرمان ساخته شود موفقیت قسمت های گذشته شان را تکرار می کنند و یا نه، تماشاگر بعد از این مشتاق است که آنها را در کنار هم ببیند؟ یکی دیگر از اشکالاتی که به فیلم گرفته اند سطحی بودند روابط و موقعیت هاست که زیاد منطقی به نظر نمی رسد. نمی توان از فیلمی با این همه ستاره انتظار داشت که شخصیت پردازی دقیق تری با جزئیات بی شمار را ارائه کند (هر چند که فیلم به اندازه کافی در این امر موفق بوده است)و شیمی بین کاراکترها قوی تر نشان داده شود.
بازی بازیگران فیلم هم بسیار خوب است مخصوصاً رابرت داونی جونیور به نقش ایرمن و مارک رافالو در نقش هالک. شوخی های فیلم بسیار با مزه از کار درآمده اند. نگاه کنید به صحنه برخورد هالک و لوکی. لوکی بعد از اینکه توسط هالک به دیوار کوبیده می شود می ایستد و رو به هالک می گوید: «کافیه، شما همتون برده های من هستید. من یک خدا هستم، موجود احمق نمی زارم تو بهم بی احترامی کنی...» جملات لوکی تمام نشده که هالک پای او را گرفته و چپ و راست به زمین می کوبد و در آخر می گوید: «خدای فسقلی». یا وقتی که هالک و تور سفینه کرم مانند چیتاعوریها (موجودات فضایی) را با کمک هم خورد می کنند، کنار هم می ایستد و رو به جلو نگاه می کنند. هالک که پیش از این با ثور مبارزه تن به تنی داشت با همان حالت و از بغل مشتی روانه ثور می کند و بینی اش را بالا می کشد. یا تونی استارک و شوخی هایش که ناشی از اعتماد به نفس بالایش است.
جاس ودون یک سکانس فوق العاده هم برای غافلگیری تماشاگر گذاشته است که احتمالاً از چشم بسیاری پنهان مانده است و آن هم در ثانیه های نهایی فیلم پس از تیتراژ پایانی نشان داده می شود. شش ابر قهرمان پس از نجات زمین مانند انسان های معمولی پشت میزی نشسته اند و مشغول خوردن ساندویچ هستند...
خلاصه اینکه انتقام جویان ارزش یک بار دیدن را دارد.
یاسین پورعزیزی
کد خبر: 50572
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcirwaw.t1auy2bcct.html