همراه با یک زوج خارجی؛
آلمانیهای دوچرخه سوار از ایران چه میگویند؟!
31 شهريور 1394 ساعت 8:43
به او هشدار داده بودند که به ایران نیاید ولی او خوشحال است که به این تصورات ذهنی اهمیتی نداده است و توانسته با همسرش تجربهی تازهای را رقم بزند.
مریم اطیابی- هردو دوچرخه سوارند، زن معلم زبان انگلیسی و ورزش و مادر دو دوختر است و ۵۷ سال سن دارد و همسر۶۳ سالهاش مهندس نرمافزار است.
به ایران نروید!
اورسلا و هانس برای نخستین بار است که به ایران آمدهاند.هر چند هانس از برخی کسانی که قبلاً به ایران سفر داشتهاند، پرس و جو کرده است اما اورسلا میگوید تبلیغات تلویزیونی و اتفاقاتی که در خاورمیانه افتاده است، نزدیکان را وادار کرده تا به آنها هشدار دهند که به ایران نیایند هرچند او خوشحال است که به این تصورات ذهنی اهمیتی نداده است و توانسته با همسرش تجربهی تازهای را رقم بزند تا آنجا که او و هانس با قاطعیت میگویند بار دیگر به ایران باز خواهند گشت و به دیگر دوستانشان هم سفارش میکنند حتماً به ایران سفر کنند. اورسلا از نگرانی پدرش برای این سفر میگوید و این که آنها مرتب برایش عکس میفرستند و او از دیدن آنها لذت میبرد و باورش نمیشود که در ایران مشکلی برای گردشگر خارجی بوجود نمیآید. به نظر هانس هم ایران امنترین منطقه گردشگری است و دیدن اقوام، لباسها، آداب و رسوم، جغرافیا، معماری و از همه مهمتر رفتار مردم در برخورد با توریست فراموش نشدنی است.
امان از شیراز و یزد
از مرز بازرگان وارد شدهاند و از شهرهای مرند، تبریز، اهر، مشکین شهر، اردبیل، خلخال، انزلی، لاهیجان، لنگرود، چالوس ،دیزین و تهران دیدن کردهاند و مقصد بعدی آنها اصفهان است اما به دلیل فرصت کم موفق نخواهند شد از شیراز، یزد ، خوزستان، کرمان و مشهد دیدن کنند. آنها دوست دارند در سفر بعدیشان به ایران حتماً از این استانها و شهرها دیدن کنند چرا که طبق اطلاعات واصله آب و هوا ، نوع پوشش گیاهی، معماری و سبک زندگی این مناطق متفاوت از بخشهایی است که آنها موفق به دیدنش شدهاند و این موضوع برای آنها هیجان جدیدی ایجاد میکند. آنقدر که گوشه ذهنشان را قلقک میدهد بار دیگر به ایران بیایند.
زنان ایرانی دوشادوش مردان
اورسلا معتقد است پوشیدن روسری تجربهای متفاوت است که شاید مانع سفر برخی به ایران میشود اما آنچه جالب است این که زنان ایرانی با همین نوع پوشش بسیار شیک پوش، خوش لباس، زیبا، خوش آرایش، مدرن و فعالند. او این موضوع را فقط مختص زنان شهری نمیداند بلکه آنچه برای او در این سفر جالب بوده فعالیت زنان و حضورشان در جامعه شهری و روستایی بوده است. این که آنها درس میخوانند، سر کار میروند، در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی سهیماند، برخی از آنها سمتهای مهمی در اجتماع دارند، به راحتی رانندگی میکنند و در خانه نیز فضای خانوادگی خوبی را ایجاد میکنند. به نظر اورسلا بنیان خانواده در ایران مستحکم است و مردان و زنان به یک اندازه در تلاشند تا زندگی خانوادگی خود را به بهترین نحوه اداره کنند. از این رو از یکدیگر حمایت کرده و در مسائل اقتصادی به هم کمک میکنند. او زنان روستایی را حتی فعالتر از زنان شهری دیده است و معتقد است آنها سهم خیلی زیادی در حفظ خانواده ایرانی دارند.
هانس هم معتقد است خانواده در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. برای همین همسران مهربانانه تلاش میکنند تا یک زندگی خوبی را برای فرزندان و همسرشان فراهم کنند. او این موضوع را در همنشینی با خانوادههایی که در این سفر مهمانشان بوده است به خوبی درک کرده است. به نظر او زنان ایرانی محدودیتی به لحاظ فعالیت ندارند و این در جامعه و برخورد مردان با آنها کاملاً مشهود است و البته این چیزی خلاف تصورات اولیه یک توریست از زندگی زنان ایرانی است.
سلام بر اردبیل
وقتی از آنها میپرسم جذابترین منطقهای که در این سفر دیدهاند کجا است؟ اورسلا جواب دادن به این سوال را بسیار سخت میداند چرا که همه سفر برای اوجذاب و خاطرهانگیز بوده اما اردبیل و آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی برایش فراموش نشدنی است. او از این که توانسته این اثر ثبت جهانی در فهرست یونسکو را از نزدیک ببیند، بسیار خوشحال است. اورسلا کاشیکاریهای معرق و مقرنس، گچ بریها و کتیبهها و خطاطیهای موجود در مجموعهی این مقبره را بینظیر میداند. او از نقاشیها، منبتکاریها سخن به میان میآورد و تلفیق معماری و هنر در این مجموعه را فراموش نشدنی عنوان میکند. اما هانس نیز معتقد است اردبیل شهری فراموش نشدنی است.
او اردبیل را به دلیل دارا بودن چهار اقلیم مدیترانهای گرم، مدیترانهای معتدل، کوهستانی سرد و معتدل شهری خاطرهانگیز توصیف میکند چرا که با فاصله کمی از آستارا به دریا میرسد و از سویی دیگر کوههای بلند و مرتفع سبلان و تالش در کنار بخار آب دریا خزر سبب وزیدن بادهای سرد و تشکیل جنگلهای سرسبز در این منطقه شده است. از این رو به گفته هانس اردبیل به لحاظ پوشش گیاهی و جغرافیا منطقهای جالب و به یادماندنی است و از طبیعتی دوستداشتنی و زیبا برخوردار است.
معماری فرامو شده
آلمان خود از پوشش گیاهی سبز بهرهمند است از این رو این پرسش به ذهنم میرسد که آیا گذر از شهرهای شمالی ایران مانند انزلی و لنگرود جذابیتی هم برای این زوج دوچرخه سوار داشته است؟ آنها بیدرنگ پاسخ میدهند که نوع آب و هوا کاملاً متفاوت است و از این رو نوع پوشش گیاهی هم فرق میکند تا آنجا که اورسلا خوردن میوههایی کاملاً متفاوت را مصداق این سخن خود میداند و از سویی به گرمتر بودن خطه شمال ایران نسبت به آلمان اشاره میکند. هانس هم معماری و پوشش گیاهی و نوع بارشها را کاملاً متفاوت ارزیابی میکند. او خانههای روستایی شمال کشور را دیدنی و جذاب توصیف میکند و متأسف است که به دلیل توسعه، روستاها و شهرهای شمالی از زندگی بومی و معماری خود جدا افتادهاند.
آنها بسیار خوشحالند که توانستهاند در مسیر جنگلهای شمالی دوچرخه سواری کنند.
تنها یک روز
من به اورسلا و هانس توضیح میدهم که تبریز در بسیاری از موارد شهر اولینهای ایران است. نخستین چاپخانه، نخستین سینمای عمومی، نخستین کودکستان و نخستین مدرسه کر و لالهای ایران، نخستین شهرداری ایران و... در آن بنیاد نهاده شده است. همچنین قیام مشروطه که منجر به تشکیل مجلس در ایران شده، از تبریز نشأت گرفته است. از آنها میخواهم که توضیح دهند تبریز را چگونه شهری دیدند؟
اما آنها در پاسخ ابراز شگفتی و ناراحتی میکنند که نمیدانستند تبریز صاحب چنین برندهایی است.
کد خبر: 83080
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdciuuav.t1apv2bcct.html