دومین کارگاه آموزشی جشنواره داستان کوتاه کوتاه عاشورایی عصر دیروز برگزار شد؛
ادبیات امروز مسلمان و مسیحی نمی شناسد
20 دی 1389 ساعت 10:35
نشست بررسی مینیمال های بزرگ جهان، دومین نشست از مجموعه کارگاه های آموزشی جشنواره داستان کوتاه کوتاه عاشورایی بود که عصر دیروز برگزار شد.
به گزارش هنرنیوز به نقل از ستاد خبر جشنواره داستان کوتاه کوتاه عاشورایی، احسان عباسلو، مدیر سرای اهل قلم در کارگاه بررسی داستان های مینیمال بزرگ دنیا، ضمن تشریح ساختار و محتوای این گونه ادبی، به ارائه پیشنهاداتی برای نوشتن مینیمال با موضوع عاشورا پرداخت.
وی نخست گفت: در حوزه مینیمال در دنیا نه تئوری مدونی وجود دارد و دستور العمل خاصی برای نوشتن. از سوی دیگر در ایران، ما نسبت به واژه ها و اصطلاحات کم لطف هستیم و آن ها را در مفهوم عام به کار می بریم. به همین منظور تعریف کردن مینیمال بسیار سخت است. شکی نیست که در نوشتن مینیمال قالب بسیار اهمیت دارد ولی داستان نویس جوان باید دقت داشته باشد که قالب متعلق به نویسنده است و نه برعکس.
در مینیمالیسم فرم ابزار است و نه هدف
وی در تشریح سخنش گفت: ما داستان می نویسیم که حرف های خودمان را به مخاطب منتقل کنیم؛ پس بهتر است خودمان را محدود به قالب ها نکنیم. البته بدیهی است که در این مورد اصول پذیرفته شده ای وجود دارد. به عنوان مثال حرفی که در داستان کوتاه می توان زد نباید تبدیل به رمان شود. این همان مفهوم رعایت اقتصاد کلام است که نخستین بار توسط فرمالیست ها وارد ادبیات شد و مینیمالیسم نیز از آن پدید آمد. می توان ادعا کرد که بعدها مینیمالیست ها به خاطر توجه به محتوا خط فکری شان را از فرمالیست ها جدا کردند. در واقع آن ها به چیزی فراتر از فرم فکر می کردند.
او این موضوع را این گونه تشریح کرد: کوتاه کوتاه نویس ها فرم را نادیده نگرفتند ولی به چیزی فراتر از آن دست یافتند. یک مثال مهم در این زمینه توجه به اهمیت واژه است. انتخاب واژه بسیار مهم است اما در عین حال توجه اساسی به بار مفهومی و محتوای آن است. این در واقع چیزی است که داستان کوتاه کوتاه را از شعر جدا می کند.
گسترش رسانه عامل مهم پیشرفت مینیمال بوده است
عباسلو در ادامه پیدایش شاخه های تازه در ادبیات داستانی را معلول شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دانست و گفت: گسترش روزنامه ها و رسانه یکی از بزرگترین دلایل رشد مینیمال نویسی است. زیرا کوتاه بودن اقتضای رسانه است. از طرفی بسیاری از قالب های کوتاه در نشریات ادبی و با فراخوان مسابقه داستان نویسی در آن ها ابداع شدند.
او تصریح کرد: این کوتاه کوتاه نویسی به معنای کلاسه شده امروزی آن است اما اگر بخواهیم نگاه تاریخی داشته باشیم، نخستین کوتاه کوتاه نویسی برای یک نویسنده برده مربوط به قرن ششم میلادی است. داستان های او را امروز به نام "فابل های ایزوپ" می شناسیم که بسیار اخلاقی، تمثیلی و فانتزی هستند. یکی از مشهور ترین داستان های ایزوپ، داستان "کلاغ و روباه" است که در کتاب های درسی ایران نیز وجود دارد.
این پژوهشگر ادبیات داستانی درباره تقسیم بندی داستان گفت: تا چندی قبل قالب های داستان به "رمان" و "داستان کوتاه" خلاصه می شد. اما بعد ها رمان بر حسب تعداد کلمات به "ناولا" و "ناولت" تقسیم شد. و داستان کوتاه هم در قالب های بسیار متنوعی همچون "مایکرو فیکشن" و "فلش فیکشن" تقسیم بندی شد. به نظر می آید داستان های کوتاه کوتاه عاشورایی در قالب فلش فیکشن بگنجند.
او "فیکشن" را نوشته ای خلاق و غیر مستند معنی کرد و درباره شعار مینیمالیست ها گفت: جمله "ساده نگه اش دار" برای نخستین بار در کارخانه صنعتی استفاده شد ولی بعد ها به عنوان اصل اساسی کوتاه نویسی مورد استقبال قرار گرفت. زیرا سادگی برای کوتاه کوتاه نوشتن بسیار مهم است. البته این قول معروف داوینچی را نیز از یاد نبریم که " سادگی، پیچیده ترین چیز است". این به آن معنا است که بیان ساده می تواند پیچیده ترین مفاهیم را منتقل کند. در واقع کوتاه کوتاه در فرم ساده است و نه محتوا.
کوتاه کوتاه در ذهن مخاطب شکل می گیرد نه کاغذ نویسنده
احسان عباسلو جایگاه شکل گیری داستان کوتاه کوتاه را روی کاغذ ندانست و توضیح داد: داستان کوتاه کوتاه در ذهن مخاطب شکل می گیرد و نه کاغذ. این به آن معناست که مخاطب باید از سطح هوشیاری خاصی برخوردار باشد تا با گرفتن کدهای آشنای داستان، آن را در ذهن خودش بازآفرینی کند.
مدیر سرای اهل قلم داستان های کوتاه کوتاه عاشورایی را نیازمند اخلاق گرایی دانست و گفت: صرف برگزاری این جشنواره ثابت می کند که ایراد منتقدان به فرم کوتاه کوتاه درست نیست. آن ها معتقدند که کوتاه کوتاه جایگاهی برای توجه به اخلاق و ارزش های مربوط به آن نیست.
برش های داستانی هوشمندانه انتخاب شوند
او در ادامه ضمن تشریح خصوصیات داستان های کوتاه کوتاه به ارائه راهکارهایی برای نویسندگان کوتاه کوتاه پرداخت: کوتاه کوتاه برشی از زندگی است. متأسفانه در ایران گمان بر این است که هر برشی را می توان برای روایت داستان انتخاب کرد. در صورتی که این برش باید بسیار هوشمندانه باشد تا بتواند ما را به گذشته و آینده ببرد و اطلاعاتی از آن را در واژگان بسیار کوچک منتقل کند. حادثه اصلی حتی می تواند قبل و یا بعد از داستان اتفاق بیوفتد. داستان کوتاه "یک روز خوب برای موز ماهی" اثر "جی دی سلینجر" بهترین مثال برای این اصل است. می بینیم که حادثه واقعی داستان در زمانی پیش از روز خودکشی شخصیت اول اتفاق افتاده است. بنابراین در می یابیم که در مینیمال اوج داستان لزوما در روایت داستان وجود ندارد.
ویرایش متن برای انتخاب به جای واژگان ضروری است
او به نویسندگان توصیه کرد داستانشان را حتما ویرایش کنند و توضیح داد: انتخاب واژگان بسیار مهم است. بنابراین یک داستان کوتاه کوتاه باید بارها ویرایش شود تا واژه های اضافی و نا مناسب از داستان خارج شوند. برخی واژه ها تداعی بصری و شنیداری زیادی دارند و یا بار معنایی و عاطفی آن ها چند وجهی است. این گونه واژه ها اگر در جای درست قرار گیرند می توانند هدف داستان را پیگیری کنند.
سیر روایت در کوتاه کوتاه از نظر این کارشناس و نویسنده داستان جالب توجه است. او در این باره گفت: داستان کوتاه کوتاه لزوما تراژیک نیست اما در هر حال بهتر است پیام داستان در انتهای آن بیاید. این موضوع به خصوص درباره داستان های جشنواره حاضر مهم است. شروع داستان نیز باید ناگهانی باشد. روی عنوان داستان نیز معمولا تأکید می شود. درباره سیر روایت در داستان باید گفت که در کوتاه کوتاه داستان با اندیشه شروع می شود و با حس به پایان می رسد. عکس این موضوع نیز صادق است. بنابراین باید دقت کنیم که هر دو موضوع حس و اندیشه را در قالب داستان کوتاه کوتاه بگنجانیم.
عباسلو به نویسندگان شرکت کننده در جشنواره داستان کوتاه کوتاه عاشورایی تأکید کرد مینیمال را تنها مونولوگ ندانند و افزود: گفت و گو در این قالب داستانی می تواند نقش کلیدی داشته باشد و به ابزار مهمی در جهت انتقال مفاهیم تبدیل شود. اگر دیالوگ در خدمت اندیشه غایی داستان باشد کارکرد مهمی خواهد داشت و جا برای آن به اندازه کافی در حتی در حجم کوتاه کوتاه وجود دارد. وقتی دیالوگ وجود دارد باید بگذارید که شخصیت با خواننده حرف بزند و نه نویسنده.
وی وجود پیرنگ را مهم ترین وجه تمایز کوتاه کوتاه با طرح داستانی و کاریکلماتور دانست و تشریح کرد: داستان کوتاه کوتاه مانند هر نوع دیگر داستانی باید علت و معلولی داشته باشد. البته علت می تواند مربوط به زمان گذشته باشد ولی در حالت کلی باید از منطق خاصی پیروی کنند. جمله معروفی هست در این رابطه که می گوید "داستان می تواند غیر منطقی باشد، ولی نمی تواند بی منطق باشد". کاریکلماتور تنها با فرم بازی می کند ولی داستان کوتاه کوتاه با مفهوم سر و کار دارد. شعر نیز با داستان کوتاه از این جهت متفاوت است و نویسنده باید هوشیار باشد که به سمت آن نرود. شخصیت داستانی را در این قالب می توان از کنش و یا واکنش او در موقعیت خاص شناخت.
مینیمال می تواند جنبه های حماسی عاشورا را به مخاطب غیر مسلمان منتقل کند
او در این زمینه به معنا های مشترک اشاره و تصریح کرد: در داستان هایی با درونمایه عاشورایی می توان از دامنه ذهنی و تصویری و حافظه مخاطب استفاده کرد. واضح است که معنا در کوتاه کوتاه قراردادی است و نمی توان آن را توصیف کرد. بنابراین باید به داده هایی که از حادثه عاشورا در هرذهنی وجود دارد روی آورد.
احسان عباسلو توضیح داد: البته نوشته ما وقتی قرار است به دست مخاطب برسد از حوزه شخصی خارج شده و عمومی می شود. باید دقت داشت که ادبیات معاصر پیچیده و معما گون است و در فرایند انتقال مفهوم در آن نیاز به یاری مخاطب نیز دارد. باید گفت ادبیات امروز مسلمان و مسیحی نمی شناسد. بنابراین داستانی با موضوع عاشورا که فقط برای مخاطب شیعه بار معنایی و مذهبی دارد می تواند طوری بیان شود که مخاطب غیر مسلمان نیز به آن به چشم یک داستان حماسی نگاه کند. مثلا مفاهیمی مانند ایثار و ایمان می تواند برای دیگر مخاطبان نیز جالب توجه باشد.
در این نشست همچنین نمونه هایی از مینیمال های بزرگ دنیا از جمله داستان مشهور شش کلمه ای "ارنست همینگوی" بررسی شد.
کد خبر: 22348
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcivpar.t1ar52bcct.html