فضای مجازی تضادی با دین ندارد
بازخوانی تعاملات و تقابلات فضای مجازی و ادیان درگفتوگو با دکتر سعیدرضا عاملی
27 بهمن 1394 ساعت 7:49
فضای مجازی این روزها یکی از الزامات زندگی مدرن بهخصوص از نوع شهریاش است. ادیان به عنوان یکی از حوائج و نیازهای بشر اتمسفر مجازی را بستر و فرصت مناسبی برای تبلیغ و ترویج پیام خود در میان کاربران پرشمار آن میدانند.
به گزارش هنرنیوز؛فضای مجازی این روزها یکی از الزامات زندگی مدرن بهخصوص از نوع شهریاش است. ادیان به عنوان یکی از حوائج و نیازهای بشر اتمسفر مجازی را بستر و فرصت مناسبی برای تبلیغ و ترویج پیام خود در میان کاربران پرشمار آن میدانند.
جام جم آنلاین نوشت:فِرق و جریانهای نوظهور شبه مذهبی ـ اجتماعی از جمله بهائیت هم فرصت را از کف نداده و مجال را غنیمت شمرده و با همه توان به این فضا ورود کردهاند و ضمن تبلیغ به نفع خود، هجمه همه جانبهای را علیه سایر ادیان و بهخصوص دین مبین اسلام سامان دادهاند. آیا فضای مجازی را میتوان در خدمت دین و مذهب قرار داد؟ همه اینها و پیشبینی آینده فضای مجازی در ایران بهانه گفتوگویی شد با دکتر سعیدرضا عاملی، استاد گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و رئیس مرکز پژوهشی سیاستهای فضای مجازی. وی موسس و عضو هیات امنای کالج اسلامی مطالعات پیشرفته لندن، موسس و رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران نیز بوده است.
آقای دکتر عاملی! اصولا فضای مجازی را برای حوزه فرهنگ به شکل اعم و مقوله دین به طور اخص یک فرصت میدانید یا تهدید؟
به هر حال فضای مجازی هم یک محیط واقعی است و میتواند همراه با فرصت و تهدیدهایی باشد. این فضا میتواند فرصتی باشد برای تقویت دین و اخلاق، تصحیح روابط انسانی و در عین حال تهدید هم تلقی شود. معمولا کسانی که در محیط فیزیکی دچار اختلالات اخلاقی هستند در فضای مجازی دچار اغتشاشات رفتاری بزرگتری میشوند.
دین یک ظرفیت جهانی دارد و فضای مجازی دقیقا با این ظرفیت منطبق است. خطابات همه ادیان بزرگ به قوم و نژاد خاصی نبوده است و همه مردم دنیا را به عنوان جامعه مخاطب هدف خود در نظر گرفتهاند. خداوند در قرآن کریم ۸۰ مرتبه فرموده است یا ایها الناس، یعنی ای همه مردم جهان؛ بنابراین ادیان الهی یک پیام جهانی دارند و فضای مجازی هم ظرفیت لازم را برای انتشار و انتقال این پیام فراهم کرده است. در فضای مجازی امکان دسترسی به یک پیام برای همگان فراهم و در دسترس است. البته مباحثی همچون قدرت بیان و جاذبه پیام هم در این میان اهمیت دارد. ساختار پیام هم مهم است. در این میان، ذکر یک نکته هم ضروری به نظر میرسد و آن هم تفاوتهای بنیادین مقوله فرهنگ و فضای مجازی است. فرهنگ مقولهای مکان و جغرافیامحور است که ریشه در تمدن، تاریخ، دین و شعائر اجتماعی دارد؛ اما فضای مجازی هیچیک از این خصوصیات را ندارد و پدیدهای فرازمانی و فرامکانی است. این دو مقوله وقتی میخواهند با یکدیگر انطباق پیدا کنند چالشهایی به وجود میآید. یکی از این چالشها، ظهور هویتهای چندگانه، دورگه و نامعین است. فرد در این شرایط دچار سردرگمیهای هویتی میشود. از این نظر بسیاری از کارشناسان فرهنگی از پایان عصر هویتمداری و فرهنگ به معنای سابقش خبر میدهند و پیشبینی میکنند در آینده برای رویت بسیاری از وجوه فرهنگی و تاریخی باید به موزهها مراجعه کرد و جوامع وارد عصر جدیدی به نام عصر پسافرهنگ میشوند. در واقع لایه جدیدی شکل میگیرد که نوعی سازگاری جهانی را در عرصه زندگی به وجود میآورد. با توجه به گرایشهای فطری انسان و اهمیت دین بخصوص اسلام، ظهور لایههای پسافرهنگی به نام فرهنگ اسلامی که قطع نظر از مرزهای زبانی و جغرافیایی معنا پیدا میکنند، متوقع است.
صنعتی شدن روابط فرهنگی، یکی دیگر از چالشهای پیش آمده بر سر انطباق فضای مجازی و فرهنگ است. فضای مجازی یک محیط صددرصد صنعتی و بازنمایی شده است و شاید بزرگترین چالش آن بحث توسعه انتخابها باشد. این مقوله از یک جنبه، مزیت به حساب میآید و از جهت دیگر، یک تهدید و معضل، بخصوص برای کاربران منفعل. یک کاربر ممکن است در معرض انواع مسائلی قرار بگیرد که زندگیاش را به چالش کشیده است و چهبسا نابود کند.
با همه این حرفها، فرصتهایی در فضای مجازی برای فرهنگ فراهم آمده که مهمترینش بهرهمندی از بهترین و موفقترین تجربههای جهانی است. نیازهای انسان امروزی فقط مادی نیست و حوائجی مرتبط با ارتباطات، اطلاعات و تجربههای بصری سایر فرهنگها هم دارد و فضای مجازی این امکان و دسترسی را مهیا کرده است. فضای مجازی بزرگ، ظرفیتی برای علم و دانش محقق کرده و همافزایی علمی، فرهنگی و اجتماعی در این فضا بینظیر است.
با تمام قابلیتها و خصایص مثبتی که برای فضای مجازی برشمردید، اما تا به این جای کار نگاه متولیان دینی و فرهنگی کشور به این فضا بیشتر یک نگرش منفی و بدبینانه بوده است. رسانههای رسمی کشور هم بیشتر نسبت به ورود و فعالیت در این فضا هشدار میدهند تا به کارکردهای مثبتش بپردازند. دلیل یا دلایل این بدبینی چیست؟
هراس از فناوری یک امر پرسابقه است و فقط هم به کشور ما اختصاص ندارد. البته گاهی این هراس خیلی هم بیجا نیست و برخی ابزارهای جدید به هرج و مرجگرایی منجر میشود. فضای مجازی یک محیط متفاوت پسافرهنگی است که فرهنگ در آن یک بازتولید دوباره پیدا میکند. در نتیجه این نگرانی وجود دارد که این فضا، ضدفرهنگ و ضددین باشد. البته چنین قابلیتی را هم دارد، اما همه ماجرا این نیست. فضای مجازی ظرفیتهای مثبت هم زیاد دارد و میتواند جلوی تخریب کرامت انسانی را بگیرد و نظام عادلانهتری برای مدیریت اجتماعی فراهم کند و جلوههای الهی از حکمرانی را در قالب نظام اجتماعی و سیاسی فراهم آورد.
ناآگاهی و نبود دانش هم میتواند یکی از دلایل نگاه هراسانگیز صرف به این فضا باشد. در واقع اگر نگاه راهبردی به این فضا نداشته باشیم فقط مفسده و آسیبهای آن نصیبمان میشود. نگاه آسیبگرا، هم باعث توسعه آسیب میشود و هم انحصار در تولید محتوا و استفاده از فضای مجازی را به دنبال خواهد داشت. در فضای مجازی آسیبهای متراکم هم وجود دارد که کنترل آن، هوشمندی و دانش لازم میطلبد. میتوان یک روش سلبی را در پیش گرفت و مثلا فضای مجازی را فیلتر کرد که حتما در مواردی لازم است، ولی لزوما کارایی جدی ندارد. روش دیگر برخورد با فضای مجازی، اتخاذ راهبردهای تهاجمی و داشتن ابتکار عمل است. تولید و ابتکار عمل، قانون هنجاری ارزشی ایجاد میکند. اگر ابتکار نداشته باشیم و فقط بخواهیم با فضای مجازی برخورد کنیم، به نظرم کارایی لازم را نداشته و ما را محدود میکند به امر و نهیهایی که لزوما همه جامعه به آن عمل نمیکنند. خلاقیت و تولید برتر و باکیفیت میتواند مسیر را به نفع اهل ایمان و تدابیر الهی جهت دهد.
راهکار دیگر، در پیش گرفتن یک راهبرد رقابتی است. فضای امروز رقابتی است و کاربر هزاران انتخاب در پیش روی خود دارد. باید در فضای مجازی با رقبا وارد چالش شد و رقابت کرد. البته راهبردهای محافظهکارانه را هم باید اتخاذ کرد. باید از فرهنگ ملی و دینمان به عنوان آخرین و کاملترین دین که تامینکننده زندگی صالح و سالم است، حفاظت کنیم. دین یک قانون است؛ قانون نهفته شده در تکوین و تشریع زندگی. خداوند با شریعت برای رفتار اجتماعی همه قوانین لازم را تعیین کرده است. سواد اینترنتی که یکی از محورهای مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است، فقط به چگونگی استفاده از فضای مجازی محدود نمیشود، بلکه استفاده بهینه از آن را نیز مدنظر دارد. سواد رسانهای یعنی قدرت نقد محتوای رسانهای. باید کاربر را برای ورود و کیفیت استفاده از فضای مجازی تقویت کنیم تا آگاه باشد که با یک کلیک میتواند وارد یک فضای جهنمی شود یا بالعکس زندگی بهتری را برای خود فراهم آورد.
این روزها شاهد حضور گسترده و پررنگ سایر ادیان و فرقهها در فضای مجازی به منظور تبلیغ و ترویج هستیم. این مساله درخصوص دین مسیحیت و فرقه بهائیت نمود بیشتری دارد، اما به نظر میرسد حضور دین مبین اسلام در این فضا حداقل نسبت به سایر ادیان کمرنگ است. آیا این موضوع هم به همان نگاه بدبینانه بازمیگردد؟
حوزه علمیه قم اولین مرکزی بود که در ایران به سمت دیجیتال کردن محتوای دین رفت. منابع و مجلدات بسیاری در این سالها دیجیتال شدند، اما دیجیتالیسم به تنهایی نمیتواند پاسخگو باشد. ما به یک محیط تحلیلی نیاز داریم که کاملا به مخاطب توجه داشته باشد. فضای مجازی یک محیط دموکراتیک است که انتخاب در آن اهمیت فراوانی دارد و اگر نتوانی ذهن مخاطب را قانع کنی در نهایت میدان را واگذار خواهیم کرد؛ بخصوص مسیحیت و فرقههای اجتماعی ـ فکری از حوزه هیجانات اجتماعی استفاده کرده و وارد حوزه ادراکی و عقلانی نمیشوند و بیشتر با یکسری مناقشات فکری به میدان وارد میشوند. باید در همه سطوح با کاربران فضای مجازی تعامل داشته باشیم. ما باید از منظر دینی به روابط اجتماعی، ابعاد معنوی و احساسی مثل مفهوم عشق توجه کنیم و برای هیجانات اجتماعی پاسخ ارائه کنیم.
منظورتان از ما دقیقا چه اشخاص حقیقی و چه نهادها و ارگانهایی هستند؟
در وهله اول، افراد و نهادهایی که مسئولیت تولید محتوای فرهنگی دارند، مثل رسانه ملی اگر صدا و سیما به این حوزه ورود کند میتواند از طریق آرشیو غنیای که دارد، مثمرثمر باشد. رویکرد نهادهای تولیدکننده محتوای فرهنگی ما باید تغییر کند. صدا و سیما هم باید یک بازنگری در تولید محتوای فرهنگی داشته باشد. فضای مجازی، محیطی است برای به اشتراک گذاشتن محتوا و تشویق به مشارکت همگانی، در نتیجه انحصار در چنین فضایی معنا ندارد. باید جامعه را تشویق کرد به تولید محتوای مناسب در فضای مجازی. امروز دیگر نهادهای فرهنگی رسمی نمیتوانند مدعی صرف تولید محتواهای فرهنگی باشند. آنها در اصل متولی تولید ظرفیتهایی هستند که در آن فرهنگ مثبت میتواند تولید شود. شاید لازم باشد بازنگری در تعریف صدا و سیما و تولید صوتی و تصویری به عمل آید که مثلا تولید فردی و ساخت قطعات کوتاه را شامل نشود.
باز در راستای سیاست حضور ادیان و فرقهها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، شاهد شائبهافکنیهای آنها نسبت به دین اسلام هستیم، گویا یک هجمه مدون و همهجانبه علیه دین مبین شکل گرفته است. چگونه و توسط چه متولیانی باید پاسخ این تردیدآفرینیها را داد؟
به نظرم چنین مواجههای یک عزم همگانی میطلبد و تنها وظیفه یک نهاد نیست. برای مثال، حوزه علمیه میتواند به شائبه نسبیتگرایی که این روزها بشدت در فضای مجازی مطرح است، پاسخ دهد. نسبیتگراها حقیقت را با واقعیت خلط میکنند و حوزه علمیه میتواند مرزها و تفاوتهای این دو را با هم روشن کند. دین با فناوری مشکلی ندارد، اما هر جا که فناوری ضد انسان و سعادت انسان شود با آن به مخالفت خواهد پرداخت. دستگاههایی که منابع مالی جدی دارند باید در ساخت یک فرهنگ مناسب مشارکت کنند اما به این شرط که بدانند با چه کسانی سر و کار دارند. اگر سیاستهای فرهنگی ما به احساس استیصال و سقط اراده در اشخاص منجر شود، اقبال و توجهی در عرصه عمومی نخواهد شد.
چه آیندهای را برای فضای مجازی و بالطبع شبکههای اجتماعی در ایران پیشبینی میکنید؟
بستگی به نوع مواجهه ما دارد. نگرانم که اگر این نگاه آسیبگرایانه را در فضای مجازی ادامه دهیم در نهایت دچار یک ضعف فرهنگی شدید شویم، بخصوص در قیاس با فرهنگهایی که هم توان تولید بیشتر دارند و هم ارائه خدمات بهتر. فضای مجازی به مرور با محیط فیزیکی انطباق پیدا کرده و بر مبنای ارزشهای آن تولید محتوا میکند. اگر نگاه راهبردی به فضای مجازی داشته باشیم تمام آرزوها و آمال انقلاب اسلامی امکان تحقق خواهد داشت. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب فضای مجازی را در تراز نفس انقلاب اسلامی میدانند. ایشان این فضا را ظرفیتی میدانند برای مکانیسم جبران که مانع بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی میشود. باید با فضای مجازی درگیر و با مسائلش آشنا شد. دولت در دوران پسابرجام بزرگترین سرمایهگذاری را باید بر زیرساختهای فناوری اطلاعات داشته باشد. فضای مجازی با زندگی عموم مردم درگیر است و در آن نقش اساسی و حیاتی دارد. کشورهای پیشرفته بین ۱۳ تا ۳۳ درصد از سرمایهگذاری ملیشان را به فضای مجازی اختصاص میدهند، اما این رقم در کشور ما فقط نیم درصد است. به عنوان نکته پایانی باید عرض کنم فضای مجازی موجب شده است متغیرهای مرتبط با فرهنگ جمع به صورت انفجاری تکثر پیدا کند و مدیریت تنوع و تکثر فرهنگی، به قدرت و کیفیت فرهنگ بومی بستگی دارد. اگر بتوانیم فضای فرهنگی قدرتمند و ترجیح یافتهای را عرضه کنیم، به طور حتم ظرفیتهای این فضا موجب تقویت فرهنگ دینی و ملی خواهد شد و عرصه بزرگتر و جهانی را برای فرهنگ اسلامی ایرانی فراهم خواهد کرد.
انطباق فضای مجازی با دین
دین یک ظرفیت جهانی دارد و فضای مجازی دقیقا با این ظرفیت منطبق است
ادیان الهی یک پیام جهانی دارند و فضای مجازی هم ظرفیت لازم را برای انتشار و انتقال این پیام فراهم کرده است
فضای مجازی بزرگ، ظرفیتی برای علم و دانش محقق کرده و همافزایی علمی، فرهنگی و اجتماعی در این فضا بینظیر است
هراس از فناوری یک امر پرسابقه است و فقط هم به کشور ما اختصاص ندارد
در فضای مجازی آسیبهای متراکم هم وجود دارد که کنترل آن، هوشمندی و دانش لازم میطلبد
سواد اینترنتی که یکی از محورهای مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است، فقط به چگونگی استفاده از فضای مجازی محدود نمیشود، بلکه استفاده بهینه از آن را نیز مد نظر دارد
بهره از هیجانات اجتماعی
مسیحیت و فرقههای اجتماعی ـ فکری از حوزه هیجانات اجتماعی استفاده میکنند و وارد حوزه ادراکی و عقلانی نمیشوند و بیشتر با یکسری مناقشات فکری به میدان ورود میکنند
فضای مجازی، محیطی است برای به اشتراک گذاشتن محتوا و تشویق به مشارکت، در نتیجه انحصار در چنین فضایی معنا ندارد
اگر سیاستهای فرهنگی ما به احساس استیصال و سقط اراده در اشخاص منجر شود، اقبال و توجه نخواهد دید
دستگاههایی که منابع مالی جدی دارند باید در ساخت یک فرهنگ مناسب مشارکت کنند، اما به این شرط که بدانند با چه کسانی سر و کار دارند
نگرانم که اگر این نگاه آسیبگرایانه را در فضای مجازی ادامه دهیم در نهایت دچار یک ضعف فرهنگی شدید شویم
محسن محمدی
کد خبر: 89048
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcivuav.t1a352bcct.html