کامیار عبدی: ملاصالحی بیواهمه در سنگر صیانت از میراث و باستان شناسی میجنگد
14 اسفند 1394 ساعت 11:05
دکتر حامد وحدتی نسب در مراسم نکوداشت دکتر حکمت الله ملاصالحی گفت: شاید مهمترین ویژگی استاد همانا آزادگی وی باشد که هرگز در برابر هیچ ظلمی سر تعظیم فرود نیاورده و همواره از منافع مادی خویش برای اعتلای نام سرزمینش گذشته است.
مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز؛ مراسم نکوداشت مقام علمی – فرهنگی دکتر حکمتالله ملاصالحی و اهدا چهارمین نشان دکتر عزت الله نگهبان به وی در بنیاد نخبگان استان تهران و در جمع فرهیختگان حوزه باستانشناسی و حکمت و فلسفه و ایران شناسی به همت انجمن علمی باستانشناسی ایران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم دکتر یدااله اردوخانی -رییس بنیاد نخبگان استان تهران- با برشمردن سجایای اخلاقی ملاصالحی و با تأکید بر این که وی از شاگردان سیمین دانشور و عزتالله نگهبان بوده است به شرح خدمات و مناصب او پرداخت و پس از آن توضیحاتی درباره وظایف بنیاد نخبگان در قبال فرهیختگان عرصه علم و دانش و فرهنگ داد.
پس از او سید مهدی موسوی کوهپر – معاون توسعه مدیریت و منابع بنیاد ملی نخبگان و رییس انجمن علمی باستانشناسی ایران- با اشاره به این که وی از نخستین شاگردان ملاصالحی پس از بازگشت وی از آتن بوده است، گفت: نگاه ایشان به انسان، آیینها و رفتارهای انسان در گذشته و جامعه انسانی در حوزه باستانشناسی نگاهی جدید، متفاوت و فلسفی بود. ایشان هم معلم هستند و هم سجایای اخلاقی منحصر به فردی دارند. یکی از ویژگی بارز و ارزشمند دکتر نگاه رابطه پدر و فرزندی به شاگردان بود. برای ایشان شاگرد پروری یک دغدغه است و در عین حال تکبر و خودبزرگبینی و...هیچ تناسبی با شخصیت ایشان ندارد. امیدوارم ثمره تلاش این مرد بزرگ شاگردانی افتخار آفرین در عرصه باستانشناسی باشد. ایشان علاوه بر شأنیت استادی و علمی یک خصلت بسیار ارزشمند دارد و آن این است که در تألیفات و نوشتههای این استاد بزرگ کمتر واژگانی یافت میشود که در آن هدف و تفکری نهفته نباشد.
در بخش دیگری از این مراسم قدرتالله علیزاده – معاون بنیاد ایرانشناسی و حکمت صدرا- با اشاره به دو ویژگی بارز علم و اخلاق و تقوا در وجود ملاصالحی و با ذکر این آیه :« هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ / آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟» پیام آیتالله محمد خامنهای - رئیس بنیاد ایران شناسی و بنیاد حکمت اسلامی صدرا- را به مناسبت نکوداشت مقام ملاصالحی قرائت کرد.در متن این یادداشت آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم
تکریم مقام معلم این وارث شایسته انبیا در تعلیم و رهانیدن بشریت از جهل و تاریکی قلب همگان را سرشار از شادی و شعف مینماید تا بلکه بتواند گوشهای از مقام و مرتبه معلم را بر ما هویدا سازد. بنیاد ایرانشناسی به نوبه خود این حرکت شایسته را که به همت فرزندان برومند انجمن علمی باستانشناسی و بنیاد ملی نخبگان طراحی و معماری شده است را در خور تقدیر و سپاس میداند. مفتخر است حضور دانشمند فرهیخته استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی را چون حلقه زرین ارتباط میان جامعه عزیز باستانشناسی و فلسفه شناخته و این پیوند را در تعالی شناخت فرهنگ و تمدن ایرانی – اسلامی تحکیم نموده است.
استاد گرانقدر جناب اقای دکتر حکمتالله ملاصالحی از زمره دانشمندانی است که بی هیچ سودایی دانش و عشق خود را به ایران و اسلام از مجرای علم باستانشناسی بر جان شیفتگان این عرصه به سخاوت تسری داده و همچنان در صیانت از مواریث مدنی و معنوی ایران اسلامی و در فزونی بخشیدن به ارتقای معرفت جامعه علمی پیرامون هویت ایرانی به پژوهش از دورترین زمان حضور انسان در تاریخ تا کنون همت گمارده است.
اینجانب ضمن آرزوی توفیق و درخشش بیش از پیش این دانشمند فرزانه و باستانشناس فیلسوف از خداوند منان سربلندی و سرفرازی ایشان را خواستارم .
سید محمد خامنهای رئیس بنیاد ایران شناسی و بنیاد حکمت اسلامی صدرا»
در بخش دیگری از این مراسم دکتر حسن فاضل نشلی با اشاره به این که صفای دل دکتر ملاصالحی مرهمی بر زخمهای دانشجویان بوده و هست ؛ اظهار کرد: ایشان آنچنان عاشق آموزگاری بودند که بی دریغ گاهی پس از پایان درس نیز در مسیر راه تا منزل و حتی در منزل شخصی خود پذیرای دانشجویان بودند و به پرسشهای آنها پاسخ میگفتند.
وی ادامه داد: زمانی این شانس را داشتم که به عنوان شاگرد در منزل ایشان حضور پیدا کنم آنچه برایم در دهه ۶۰با توجه به نبودن اینترنت و... بسیار شگفتانگیز بود کتابخانه پرمایه دکتر ملاصالحی بود. یک مجموعه عظیم از کتب بینظیر دنیا. بدون هیچ شک و شبههای باید گفت این مرد آنچنان شیفته دانش اندوزی بوده است که هر آنچه پس انداز داشته در اروپا هزینه کرده تا این گنجینه را چه باخرید اصل کتب چه با کپی کردن مقالات به ایران بیاورد.
او اضافه کرد: روحیه آزادگی و انقلابیگری برای صیانت از میراث و محیط زیست و قلم آتشین برخاسته از این تفکر از دیگر خصایص نیکو ایشان است که برجان تشنه جامعه اثر میگذارد. از سویی عین تکامل در علم و اخلاق این مرد بزرگ هرگز ارتباطش را با بطن جامعه قطع نکرده است. شاید بتوان در قیاسی رفتار ایشان را با دکتر شریعتی در دهه ۵۰ قیاس کرد و البته این اخلاق نیکو و علم دانش نشأت گرفته از خانوادهای است که ایشان در آن پرورش یافته است. فکر نمیکنم مادر بزگوار دکتر ملاصالحی هیچ وقت بیوضو به ایشان شیر داده باشد و بزرگ شدن در یک خانواده قرآنی برکات زیادی برای این مرد علم باستانشناسی داشته است.
دکتر کریمیان – معاون پژوهشی دانشکده ادبیات و باستانشناسی دانشگاه تهران – به مهربانی و فروتنی زایدالوصف ملاصالحی اشاره کرد. همچنین بهرام زاده معاون پژوهشی بنیاد نخبگان نیز بر سجایای اخلاقی و علمی دکتر ملاصالحی تأکید کرد.
سپس علی خان بابایی شعری را که در وصف ملاصالحی سروده بود ، خواند.
«اکنون کلنگ باستانشناسی در کف همۀ ملتها و دلو باستانشناسان بر شانۀ همۀ فرهنگهاست.»
شاهین آریا منش با اشاره به جمله بالا که سبب آشنایی وی با مقالات و تألیفات و بعدها خود دکتر ملاصالحی شده بود، اظهار کرد: آثار استاد نشان میدهد که بی فلسفه و حکمت نمیتوان گذشته را شناخت و باستانشناس شد. کلنگ باستانشناسان به خودی خود هیچ نمیکاود مگر آنکه فانوس «آرخئولوژی» را بر آن سوار کرد و با رویکردهای «آرکئولوژیک» گذشته را شناخت. چنانکه انسان این دوره با رویکردهای «آرکئولوژیک» به کشف و جرّاحی باستانشناختی ارض تاریخ پرداخت و از همین روی کلنگ باستانشناسان از قلم مورخان پیشی گرفت و گوشههای تاریک را واکاوید و شناخت و شناخت.
این باستانشناس افزود: استاد باستانشناسی یا آرکئولوژی را دانشی به غایت کثیرالاضلاع و کثیرالافعال و کثیرالاهداف و سخت تأثیرگذار و تأثیرپذیر و شکننده و پرچین و شکن میانگارد و از همین روی رگ و پیوندش را به همۀ رشتهها و دانشها متّصل میداند و دانستن سرگذشت زیست انسان را در این بیکرانه جهان بدون در ارتباط بودن با دیگر رشتهها و درانداختن طرحی فلسفی و معرفتشناختی و گشودن و گستردن دامن مسئلهها و مباحث نظری محال قلمداد میکند، و البته درانداختن هر طرح فلسفی و معرفتشناختی و بنیاد نهادن مباحث نظری استوار دربارۀ هستی و چیستی دانش باستانشناختی را مستلزم آگاهی ژرف از تحولات تاریخی و فکری و فرهنگی و مدنی و معنوی در باخترزمین میداند.
وی ادامه داد:استاد ملاصالحی به ظرافت، فلسفه، حکمت گوش را با باستانشناسی، بصیرت چشم پیوند داده است؛ پیوندی سخت که نه هر فیلسوفی را توانایی آن است و نه هر باستانشناسی را. و ایشان با گوشهای نیوشا و با چشمهای بینا در یافتن بادههای معنا از جامها و آوندها کامیاب شده است و با قلمی پر مغز و نغز و با سبکی ویژه همگان را سیراب کرده است. قلم و سبک استاد چنان است که اگر نام استاد را از متن ایشان بردارند و به بوتۀ چاپ سپارند؛ کسی که با سبک و قلم و ادبیات استاد آشنا باشد بیدرنگ درمییابد که این متن، به کلکِ شیرین و شورانگیز و پُر مغز استاد ملاصالحی نوشته شده است. چیزی که عجیب نمینماید چرا که کسی که از خوانِ بیدریغ استادش زندهیاد دکتر سیمین دانشور خوشهای چیده باشد و در کرانههای دریای مدیترانه در سرزمین نغمهها و ترانهها با وی قدمی زده باشد قلمی پر مغز خواهد داشت. باشد که همواره از قلم و گفتار استاد بهرهمند باشیم.
در بخش دیگری از این مراسم دکترمهرداد ملکزاده گفت: چونان به نظر میرسد که ورای ظاهر نامها، نامها را در باطن بسیار رمز و رازهای نهفته دیگری هم هست، اشاراتی پنهان و گاه پیدا! نام استاد دانشور ما، دکتر حکمتالله ملاصالحی، استاد برجسته رشته باستانشناسی دانشگاه تهران، نیز چنین است؛ او براستی شایسته و زیبنده این نام است، او راستی که حکیم است؛ روزگاران گذشته را سنت اندیشمندان چنان بود که کسی چندان در چندین شاخهاندیشگی غور میکرد و درشان غرقه میشد که وی را حکمت فرامیگرفت و فرامیپوشاند؛ و آنانی که حتی فقط یکبار جلیس و همسخن حکمتالله ما بوده باشند درخواهند یافت که در او حکمت، در او دانایی و دانستگی، تجلی کرده است و تبلور یافته است.
او ادامه داد:حکمتالله ملاصالحی، البته، که باستانشناس است، ظاهراً، ولی او فقط باستانشناس نیست؛ باطناً، سالها سفر و جستوجوی اندیشمندانه او در وادی فلسفه و منطق و حکمت و ادب و عرفان و تاریخ و فرهنگ و... ذهن و زبان و بیان و سکنات و وجناتش را عمقی صدچندان بخشیده است؛ حضورش در جوانی برای کسب علم روزگار نو در اروپا و تحصیلات رسمی دانشگاهیاش در یونانزمین، یکی از دیرینهسالترین پایگاههای اندیشه فلسفی و منطقی عالم، توأمان او را در دو قلمرو دانش (باستانشناسی) و اندیشه (فلسفه) پیش رانده و چه پیش راندنی!
ملک زاده اظهار کرد: حُسن کار حکمتالله، افزون بر دانش و دانایی بیمانند او در باستانشناسی و فلسفه، زبان و بیان اوست؛ حکمتالله ما شاید رسماً و علناً ادیب نباشد و یا او را اساساً در زمینه ادبیات ادعا و داعیهای نباشد و نیست، اما سخنش بسیار دلکش است؛ نوشتههای حکمتالله متنهایی ادبی نیست، او هرگز سر آن نداشته و ندارد تا متنهایی ادبی بیافریند، متنهای او به مقصودی و با مقصدی دیگر فراهم آمده است، ولی سخنش آکنده از ظرایف ادبی و نکتهسنجیهای سخنورانه و سخنشناسانه است.
ذهن حکمتالله ما سخت پیچیده است و این پیچیدگی در نثر او بازتاب مییابد اما دقت و حوصله در نوشتههای او، کتابها و مقالاتش و صبوری در شنیدن سخنرانیهای ارزشمندش که به مناسبتهایی، اینجا و آنجا بیان شده، خواننده و شنونده را با عوالمی دیگر آشنا میکند و آشتی میدهد. حکمتالله هم از باستانشناسی و هم از فلسفه و هم از پیوند و پیوستگی آن دو، به گونهای سخن میراند و چیز مینویسد که حتی اگر از هر دو بهاندازه هم بدانی باز از بدایع بکر اندیشگی او در حیرت میشوی و دقایقی چند درنگ بایدت در گواردن گفتهها و نوشتههای او.
سپس دکتر کامیار عبدی بر روی سن رفت با اشاره به اتفاقات ناگواری که در طول سالیان گذشته در میراث فرهنگی رخ داده است، اظهار کرد:دوستان بیشتر بر شخصیت آرام و متین و مهربان دکتر ملاصالحی تأکید کردند به گونهای که اگر کسی ایشان را نشناسد گمان میبرد با پرهیزگار مردی روبه رو است که به هیچ عنوان در امور دنیوی دخالت نمیکند و از آنجا که متأسفانه حافظه تاریخی این ملت ضعیف و کوتاه مدت است من باید در اینجا و در این لحظه تأکید کنم که بدون هیچ اغراقی در سالهایی که برخی از دوستان کنج عافیت طلبیدند و سکوت اختیار کردند و برخی دیگر همسو و همراه کسانی شدند که با نشستن برمسند سازمان میراث فرهنگی جز ویرانی و تباهی ارمغانی نداشتند، ایشان جزو معدود کسانی بودند که در سنگر صیانت از میراث و باستانشناسی بی هیچ واهمهای جنگیدند و با انتشار مطالبشان در رسانههای مختلف به انتشار آنچه در این دوران تاریک بر میراث فرهنگی گذشت همت گماردند من بشخصه فکر میکنم پیش و بیش از هرچیز باید قدردان این شجاعت و غیرتمندی بود.
پس از پایین آمدن کامیار عبدی از روی سن دکتر ملاصالحی به نشانه تشکر با وی روبوسی کرد که این اقدام همراه با تشویق حضار در سالن بود.
سپس دکتر ولیپور استاد گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به خاطراتش از دوران دانشجویی و متفاوت بودن تفکرات ملاصالحی نسبت به سایر اساتید گفت: ایشان همواره تأکید داشتن که باستانشناسی فقط یک دانش نیست بلکه یک نظام ارزشی است. و یک رابطه و نسبت باید با تاریخ برقرار شود.
او متذکر شد: متأسفانه هنوزم در ایران این رابطه با گذشته و تاریخ وجود ندارد و اگر هستند معدود افرادی چون دکتر ملاصالحی که شجاعانه در مقابل تخریبهای محیط زیستی و میراثی میایستند برای این است که نسبتشان با تاریخ و گذشته کاملاً مشخص است. کاری به عوام ندارم اما آیا تا کنون از خود پرسیدهاید که چرا در بزرگترین وزارتخانهها آن هم در حالی که چهره های شاخص دانشگاهی بر مسند تصمیمگیری نشستهاند اینچنین همت به تخریب میراث گمارده میشود؟ پاسخ روشن است حتی در ردههای بالای تحصیلاتی نیز ما نتوانستهایم در ک درستی از مفاهیم تاریخی و نسبتمان با آنها پیدا کنیم.
آخرین سخنران نیز دکتر حامد وحدتی نسب بود که اظهار کرد: دکتر ملاصالحی برای من که در ایران باستانشناسی نخواندهام یادآور نخستین حضورم در گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۴ برای برگزاری چند کارگاه و سخنرانی است. زمانی که نخستین برخورد من با شخصیت محبوب و متین ایشان شکل گرفت و منجر به رابطهای چندین ساله شد. دکتر حکمتالله ملاصالحی از آن دسته انسانهای دوستداشتنی است که نمیتوان در نگاه اول شیفته وی نگردید. انگار از پشت برق نافذ چشمانش و در پس ابروان پرپشت و محاسن خاکستری، پدری یا پدربزرگی مهربان به شما مینگرد. یاد دارم چند صباحی پیش در جمعی فرهیخته صاحب قلمی صحبت از نحوۀ انتخاب مرجع تقلید میکرد و اینکه روایت است اگر شخص میان دو مرجع نتوانست از هیچ روی به انتخاب یکی دست یازد، میتواند ملاک را بر چهره آنان گزارده و آن کسی را که صورتی دوستداشتنیتر دارد انتخاب کند. بهراستی که عجیب نیست این ادعا، و بهعنوان یک دانشآموختۀ انسانشناسی بارها به عینه مشاهده کردهام که انسانهای پاکسرشت چهرهای دوستداشتنی هم دارند و این مهم دربارۀ استاد به روشنی صادق است.
وی افزود: در خلال سالیان گذشته بارها این موهبت را داشتهام تا در جوار استاد در جلسات سخنرانی و دفاعیه دانشجویان شرکت کنم. در تمامی این همنشینیها نکتهای که بیش از هر چیز انسان را تحت تاثیر قرار میداد عمق ژرفبینی و ذکاوت ایشان در پیوند زدن میان عناصری بود که در نگاه نخست سخت بیارتباط مینمودند. یاد دارم در سال ۱۳۸۹ در میزگردی در دانشگاه آزاد دزفول به همراه دکتر عبدی در جوار استاد بودم و صحبت از تطور انسان و پیدایش ایستادن روی دوپا بود. آقای دکتر ملاصالحی چنان زیبا این بحث کاملا خشک انسانشناختی و بیومکانیکی را با فلسفۀ قیام انسان مرتبط کرد که خود انگشت به دهان مانده بودم.
این استاد دانشگاه یادآور شد:شاید در کنار دهها خصایل اخلاقی ویژه و بارز استاد بتوان به شجاعت بیمانند ایشان در پاسداری از حریم فرهنگ ایرانزمین اشاره کرد. دهها شاهد مثال است که درست در اوج خفقان و روزگار سیاه سازمان میراث فرهنگی، زمانی که هیچ کس را جرات مخالفت در برابر تصمیمهای شبانه و براندازانۀ مسئولان وقت نبود، استاد بیپروا با قلم استوار و نثر محکم خود یک تنه به پاسداری از میراث گرانسنگ این مرز و بوم همت گماشت. شاید مهمترین ویژگی استاد همانا آزادگی وی باشد که هرگز در برابر هیچ ظلمی سر تعظیم فرود نیاورده و همواره از منافع مادی خویش برای اعتلای نام سرزمینش گذشته است.
در پایان پس از سخنرانی دکتر ملاصالحی چهارمین نشان دکتر نگهبان از سوی انجمن علمی باستانشناسی ایران به همراه یک لوح تقدیر و سه سکه بهار آزادی به وی تقدیم شد. همچنین بنیاد نخبگان نیز با اهدا یک لوح تقدیر و دو سکه بهار آزادی مقام علمی – فرهنگی او را نکو داشت. همچنین یکی از شاگردان ملاصالحی پرترهای را تقدیم او کرد. هنگام تقدیر از این استاد برجسته دانشگاه تهران مادر و همسر وی نیز بر روی سن حضور یافتند.
در پایان این مراسم دکتر ملاصالحی با اشاره به زحمات بیدریغ مادرشان به خبرنگار هنرنیوز گفت: مهربانیهای مادران غیر قابل جبران است. دو سال بیشتر نداشتم که مادرم با مشقات بسیار جان خودش را به خطر انداخت تا مرا از طالقان به تهران بیاورد و جان بیمار پسرش را از آبله نجات دهد. من لحظه لحظه زندگیام را مدیون او هستم.
وی همچنین با اشاره به مقام شامخ زنان در هستی اظهار کرد: من همیشه قدردان زحمات ارزشمند همسرم هستم و احترام ویژهای برای مقام زنان قائلم.نمیتوانم تصور کنم کسی به اندازه من عشق و ارادت و احترام برای ذات زن قائل باشد. حق مادر بودن و همسر بودن حقی بزرگ و وصف نشدنی است و جهان هستی در مقابل این دو مقام سر تعظیم فرود میآورد.
عکس :مارال غلامی
کد خبر: 89778
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcivyav.t1a3y2bcct.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com