رحماندوست: تولد رمان نوين ايران در دهه هشتاد اتفاق افتاد
11 مرداد 1389 ساعت 11:46
يك نويسنده با اشاره به نگارش زندگينامههاي داستاني در دهه هشتاد گفت: با اين حال تولد رمان نوين ايران در دهه هشتاد اتفاق افتاد.
به گزارش هنرنيوز به نقل از فارس نشست «بررسي ادبيات دهه هشتاد» با حضور فيروز زنوزيجلالي، حسين فتاحي، مجتبي رحماندوست و كامران پارسينژاد، در سراي اهل قلم برگزار شد.
مجتبي رحماندوست نيز در درباره ادبيات دهه هشتاد گفت: افرادي كه از ابتدا آفرينش قصه را مد نظر داشتند ميخواستند قصه را به نحوي براي خواننده بازگو كنند تا جذب مخاطب شده و با آن همزاد پنداري كنند، با محو در مطالب گرههاي روحي و فكري در ذهن خواننده گشوده ميشود و اين امر با نزديكي خواننده به قهرمان داستان سبب گرهگشايي ميشود.
به گفته وي در غرب به دليل اينكه شايد شخصيت پرفراز و نشيب پيدا نشود كه خواننده را محو خود نكند، طرحي ارائه شد و آن اينكه از بخشهاي كوتاه و تك تك زندگي افراد مختلف شروع به فيشبرداري كردند؛ مجموعه اين فيشها با پيوندي با يكديگر متصل شد تا يك شخصيت داستاني مصنوع و مخلوق با بخشهاي واقعي خلق شد.
وي اظهار داشت: شايد در چند دهه اخير براي افرادي يافتن شخصيتهاي پر فراز و نشيب دشوار بود تا داستاني پر جاذبه به مخاطب ارائه دهند و به نوعي به نام رمان داستان را با شخصيت مصنوع و ريشه واقعيت خلق كردند.
رحماندوست تصريح كرد: در دهه هشتاد آثاري از افرادي منتشر شد كه اين افراد با تمام زندگي عيني، حسي، مستند و جاذبهدار كه خواننده با جاذبه و رغبت فراوان آن را مطالعه كند آنها را تاليف كرده بودند.
وي عنوان كرد: تمام عناصري كه در عرصه ادبيات داستاني و رمان به عنوان عناصر تقويت كننده شمرده ميشوند را قبول دارم اما معتقدم هيچ يك از اين عناصر با كشش جاذبه، تعليق و عنصري كه انسانها را در پي خود ميكشد برابري نميكند.
رحماندوست افزود: در رمان غربي عناصري براي پيشرفت بر شمرده شد كه بنده همه را قبول دارم، در اين دهه زندگينامههاي داستاني پر جاذبهاي خلق شده و به خواننده ارائه شده كه هر چه عناصر بيشتر به كار رود داستان جاذبتر ميشود.
وي ابراز داشت: كتابهاي پر جاذبهاي چون «خاطرات عزت شاهي»، «دا»، «بابا نظر» و بسياري كتابهايي كه در اين سالها نوشته شده با استقبال خواننده مواجه شدند اما در اين ميان آثاري هم خلق شد كه جاذبه نداشته و حتي چاپ مجددي هم از آن صورت نگرفته است.
اين نويسنده تصريح كرد: در اين آثار مهم و پر جاذبه ديالوگوهايي قوي، شخصيتپردازي مناسب، جزئياتپردازي اصولي و تصاوير قوي به كار رفته است، در اين آثار گزارهها و فلاش بكها عالي انتخاب شده و تمامي اين موارد عناصر داستاني موجود در تعريف مباني داستاني قوي را شامل ميشود.
وي گفت: اما مثلا در رمان «جنگ و صلح» مستندات در قالب رمان بيان شده است اما قالب اصلي رمان است و جزئيات در كنار كليات مطرح شده و بر اين اساس نقد كمتري بر آن وارد است.
رحماندوست ادامه داد: در دهه هشتاد پديدهاي به نام زندگينامه داستاني پر جاذبه و پر كشش متولد شد كه تفاوت آن با رمان غربي مستند بودن شخصيتها بود.
وي خاطرنشان كرد: ريشه عربي كلمه قصص يعني اينكه كشش و دنباله و ظاهرا كلمه قصي در قرآن به كار رفته مربوط به زماني است كه حضرت موسي در سبدي در رود نيل رها ميشود و خواهر موسي او را دنبال ميكند.
رحماندوست در ادامه تاكيد كرد: آنچه كه به نام خاطرات از شخصيتهاي پرخاطره به عنوان رمان ياد كنيم خلاف نيست، بلكه رمان نوين ايران است.
اين نويسنده ابراز داشت: صدها و شايد هزاران خاطره از دفاع مقدس و انقلاب اسلامي نوشته شده اما برخي از آنها جزء مصادق رمان نوين ايراني نيستند، اما ممكن است برخي آثار به دليل كشش و جاذبه و عناصر ياد شده نام رمان به خود بگيرند.
به گفته رحماندوست برخي از خاطرات به سبب قلم نويسنده مبدل به رمان شدند و در مباني نظير ادبيات داستاني مطرح شده كه نويسنده بايد در زمينه رماننويسي تلاش كند مطلبي را براي خواننده بازگو كند كه باورپذير باشد كه اگر اين چنين نباشد نقطه ضعفي براي او محسوب ميشود.
وي در خاتمه سخنان خود گفت: داستان و انديشه در كنار جاذبه ميتواند رمان را پديد آورد و بايد دانست كتاب «خاكهاي نرم كوشك» صد در صد خاطره است و اطلاق رمان به آن اشتباه محض است.
کد خبر: 14437
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdciy5az.t1a5p2bcct.html