به بهانه پایان پخش «دختران حوا»؛

تلویزیون و گنجاندن پایان تحمیلی برای سریال ها

4 بهمن 1391 ساعت 11:10

مهمترین مشکلی که در طی این سال‌ها تلویزیون مدام به آن دچار بوده ملزم کردن کارگردانان و فیلمنامه نویسان به گنجاندن پایان تحمیلی برای آثار بوده و سریال «دختران حوا» هم انگار که هیچ اتفاق خاصی صورت نگرفته و همه چیز به خوشی ختم شد.


مجموعه تلویزیونی «دختران حوا» به کارگردانی «حسین سهیلی‌زاده» بعد چند ماهی که روی آنتن شبکه تهران رفته بود.، بالاخره به پایان رسید. حسین سهیلی‌زاده تاکنون مجموعه‌های تلویزیونی چون «رانت‌خوار کوچک»، «عشق گمشده»، «پیله‌های پرواز»، «روزهای اعتراض»، «آخرین گناه»، «ترانه مادری»، «آخرین دعوت»، «گیلعاد»، «دلنوازان»، «فاصله‌ها»، «سه – پنج – دو» ساخته است و به خوبی با روش‌ها و ملاک‌های فیلمسازی و جذاب مخاطب در تلویزیون آشنا است. عموما آثاری که تا کنون سعید سهیلی‌زاده برای شبکه‌های مختلف تلویزیون ساخته است بیشتر برای مخاطب عام بوده است. و عمده سریال‌های او در خصوص جوانان ومواجهه آنان با مشکلات روز جامعه بوده است در واقع شخصیت‌هایی دختر و پسری که ما در آثار سهیلی‌زاده مشاهده می‌کنیم عموما جوانای هستند که هویت خودشان را در مواجه با اطرافیان، جامعه و محیط از دست داده‌اند و تمرکز لازم برای غلبه بر مشکلات را ندارند هر چند در پایان به رستگاری و خوشبخت و فرار از فقر فکری و مالی می‌رسند اما در طول داستان مدام تبدلی به افرادی می‌شوند که دیگران را اذیت می‌کنند و به خصوص برای مادر وپدر خانواده مشکل سازی می‌کنند. از سویی دیگر محور اصلی بیشتر مجموعه‌های تلویزونی که سهیلی‌زاده ساخته روایتی از روابط و شرایط زندگی یک خانواده چند نفره یا کمتر در برابر یک مشکل خانوادگی بوده است. به عنوان مثال در سریال ترانه مادری خانواده‌ای به دلیل اینکه از کمبود مادر رنج می‌برند به همین دلیل پدر خانواده هم به دلایل مختلفی از جمله مشغله کاری نمی‌تواند به مشکلات روحی و روانی فرزنداش توجه کند دو پسراش به بیراه می‌روند. پسر نوجوان برای جبران کمبود حضور مادر به اینترنت و انواع سی‌های غیر مجاز پناه می‌برد و پسر جوان خانواده هم در نبود یک مشاور درست عاشق یک دختری می‌شود که هدفی جز فریب و کلاه برداری ندارد.
ویژگی دیگر آثار سهیلی‌زاده پرداخت او به مسایل ومشکلات خانواده‌های و به خصوص معضلات جوانان جامعه‌ امروز است. عنصری که در چند سریال ملودرامی که برای شبکه‌های مختلف ساخته مدم تکرار شده‌اند و امروز تبدیل به کلیشه‌هایی تکراری وسطحی شده‌اند. حضور بازیگران جوان پسند وتازه کار در کنار باتجربه‌ها شیئه‌ای بوده که وی ساخت سریال‌های شبانه و ملودرام خود به کار گرفته است. ملودرام‌هایی که ویژگی‌های مشترک زیادی دارند. و این تکرار را می‌توان در سریال آخر این کارگردان «دختران حوا» نیز مشاهدکرد. مجموعه تلویزیونی «دختران حوا» نیز روایت راز‌ها یی است که زنی به نام «ثریا» با بازی «گوهر خیراندیش» در زندان برملا می‌کند. سریال روایتی از رازهای ۲۵ سال پیش است که ثریا در زندان برای دختری به نام «شیوا» با بازی «یکتا ناصر» که مددکار زندان است بیان کرده و پرده از راز زندگی سه دختر نوزادی برمی دارد که جایشان درگذشته در بیمارستان با یکدیگرعوض شده است. به مرور در طول سریال مددکار زندان درگیر قصه این دختر‌ها ‏شده و دنبال پیدا کردن آن‌ها می‌‏رود. به نحوی که زندگی‌اش با زندگی سه دختر جوان که هرکدام طبقه اجتماعی مختلفی دارند، عجین می‌شود. دخترانی که امروز بعد از ۲۵ سال هر کدام مربوط به سه قشر ثروتمند، بزهکار و متوسط جامعه شده‌اند وسرنوشت جداگانه‌ای پیدا کرده‌اند.
این سریال نیز مانند آثار گذشته سهیلی‌زاده سرشار از سکانس‌ها و پلان‌های اشک انگیزی بود که همه وهمه برای برانگیختن حس مخاطب ساخته شده بودند. دراکثر قسمت‌های این سریال کارگردان با تزریق بیش از اندازه موسیقی تلاش کرده بود که بتواند ضعف‌های مجموعه تلویزیونی خود را مخفی کند. بازی‌های تکراری، قصه‌ای کشدار، پایانی کلیشه‌ای همه وهمه باعث ضعف این سریال در روایت می‌شد و مهم‌ترین مشکلی که در طی این سال‌ها تلویزیون مدام به آن دچار بوده ملزم کردن کارگردانان وفیلمنامه نویسان به گنجاندن پایان تحمیلی برای آثار بوده است. در این سریال هم انگار که هیچ اتفاق خاصی صورت نگرفته، همه چیز به خوشی ختم شد و آدمهای بد و منفی داستان به زندان رفتند و یا به کانون خانواده بازگشتند و آدمهای خوب هم جذابتراز گذشته‌ها به رستگاری رسیدند. به نظر می‌رسد که صدا وسیما و سازندگان این گونه آثار هیچ شناخت درستی ازجامعه وآدمهای آن دارند ویا اینکه نمی‌خواهند داشته باشند. چون اگر شناخت کافی داشتند سریال‌هایی می‌ساختند که بتوان ان‌ها رااتفاقات جامعه مقایسه کرد. هر چند نمی‌توان کتمان کرد که در کشور ما و در سازمانی مانند صدا وسیما ساخت سریال‌های ملودرام و خانوادگی همیشه با مشکلاتی همراه بوده و عموما هم مدیران سیما به دلیل ترس از دست دادن می‌ز‌های خود با این توجیه که مطرح کردن فلان موضوع باعث بد آموزی مخاطب می‌شود مانع ساخته شدن سریال‌های خانوادگی تاثیرگذار در طی این سال‌ها شده‌اند و مشکل دیگری که در این خصوص وجود دارد این است که عموما در طی سال‌های اخیر تلویزیون برای ساخت سریال‌های مناسبتی و ویژه خود به سراغ دو تا سه کارگردان رفته و ورود نیروهای جدید و همچنین دیگر کارگردانان وتهیه کنندگان مطرح به عرصه سریال سازی برای ورود به تلویزیون با مشکل همراه بوده است. باید به جرات گفت که سعید سهیلی‌زاده در ساخت سریالی ملودرام خانوادگی امروزبه تکرار و کلیشه سازی رسیده واگر واژه آنتن پر کن را برای برخی از سریال‌های او به کار ببریم، مناسب است. شای زمانی ساخت سریال‌های ملودرام شبانه در ۹۰ قسمت یا کمتر باعث خاموشی شبک‌های مختلف ماهواره‌ای و جذب مخاطبان داخلی می‌شد اما به نطر می‌رسد اصرار به استفاده از یک سری موضوعات نخ نماشده وکلیشه‌ای و همچنین استفاده از یک سری عوامل تکراری به خصوص در بخش کارگردانی، فیلمنامه نویس و بازیگرای باعث شده که سریال‌های شبانه ملودرام امروز تلویزیون در جذب مخاطب موفف نباشند.

یادداشت از : علی یعقوبی


کد خبر: 53227

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdciyraw.t1apr2bcct.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com