با محمد سرير و بزرگداشتش در روز ملي سينما:
يكي از معضلات كار هنري كسب درآمد از آن است
21 شهريور 1389 ساعت 10:31
محمد سرير هنرمند عرصهي موسيقي كه قرار است در جشن خانه سينما تقدير شود، معتقد است:«يكي از معضلات كارهنري كه همواره به شاگردان گوشزد ميكنم اين است كه ناچار شويد از كار هنري درآمد داشته باشيد.» و او از شرايط موسيقي فيلم در سينماي ايران هم سخن گفت.
به گزارش هنر نیوز ،اين هنرمند در گفتوگويي با ايسنا، درباره چرايي ارتباط او با سينما گفت: من نسبت به افرادي كه در حوزه موسيقي فيلم فعاليت ميكنند قديميتر هستم. البته آن زمان كه من هم شروع كردم مثل همه جوانها قديميتر از من هم بودند و من هم تا آن زمان تا حدودي فعاليت سينمايي داشتم. اما بايد گفت كه موسيقي فيلم آن زمان به اينگونه مطرح نبود و موسيقي متن را از فيلمهاي سينمايي غربي برميداشتند و گاه در فيلمها يك يا دو ترانه بود. اولين فيلمهايي هم كه من براي موسيقي فيلم در آنها فعاليت كردم، فقط قطعات كوتاهي داشت كه به معناي واقعي موسيقي فيلم نبود.
سرير اذعان داشت:اين كار بيشتر در حوزه سريالهاي تلويزيوني در دورهاي مطرح شد، با اين وجود نسبت به فيلمهايي كه ساخته ميشد، تعداد موسيقي متن براي سريالها بسيار محدود بود. چون در سريالهاي تلويزيوني ديگر موسيقي فيلم با يك ترانه حل نميشد و من نيز بعدها به سريالهاي تلويزيوني روي آوردم. البته بعد از مدتي از ايران رفتم و در دهه 50 شايد فقط سه سال در ايران بودم.
مديرعامل خانه موسيقي يادآور شد: اواخر دهه 60 تا اوايل دهه 70 دوباره فعاليتم در حوزه موسيقي سريال و فيلم شروع شد و من به دليل اشتغالات متعددي كه داشتم، تصميم گرفتم كه نگاه عامتري به حوزه هنر كه در سينما معنا پيدا ميكرد، داشته باشم.
سينما هنرمندان چند بعدي را ميطلبد
دكتر سرير كه در رشتههاي دانشگاهي مختلفي چون حقوق، علوم سياسي، علوم اجتماعي، موسيقي، اقتصاد و ... تحصيل كرده است، بيان كرد: سينما هنرمندان چند بعدي را ميطلبد و افرادي كه در سينما هستند، الزاما بايد نگاهي به ساير رشتههاي هنري نيز داشته باشند و طبيعتا هر چقدر اين ديد وسيعتر باشد، هنرمند موفقتر خواهد بود. به علاوه افراد بايد به شرايط اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي در مقاطع مختلف زماني اشراف داشته باشند.
اين موسيقيدان درباره نگاهش به موسيقي فيلم گفت: موسيقي در فيلم براي من فقط يك نقطه نبود، بلكه خطي بود كه در رشتههاي ديگر گسترش مييافت و من با وجود اينكه در حوزه موسيقي كلاسيك تحصيل كرده بودم، بايد به سمت موسيقي غربي ميرفتم اما مسير كارم را به سمت نوعي از موسيقي قرار دادم كه با مردم ارتباط بيشتري برقرار كند و در عين حال داراي عيارهايي از جنس موسيقي علمي باشد.
او درباره ويژگي آثارش توضيح داد: مجموعه كارهايم خط متفاوتي را در موسيقي آوازي ايجاد كرد و حتي اگر در آثارم آواز وجود نميداشت، همين نگاه را به ديگر كارهايي كه ميساختم، تسري ميدادم و در واقع من به نوعي نغمهپردازي و ساخت ملوديهايي كه بتواند رسوباتي در ذهن بگذارد و در بلندمدت در خاطر و ضمير شنونده باقي بماند، گرايش بيشتري داشتم. كه البته از نظر من اين نوع موسيقي را در سينما كم داشتيم و اكنون هم به ندرت شنيده ميشود.
سرير درباره هسته اصلي موسيقي فيلم معتقد است: موسيقي در فيلم يك خلاقيت است كه به يك نغمه ميتواند بپردازد و بر اساس خط نمايشنامه يا فيلمنامه جلو رود. ولي در واقع هميشه همين نغمه است كه در ذهن بيننده فيلم باقي ميماند و از جهتي به شناسنامه فيلم در وجه شنيداري مبدل ميشود.
خاصيت سينماست كه فقط عدهاي از موسيقدانان را ميطلبد
او درباره آهنگسازاني كه در موسيقي فيلم در دنيا فعال هستند، گفت: خاصيت سينما اين است كه فقط عدهاي از موسيقيدانان را ميطلبد، گرچه همه آنها ميتوانند به اين عرصه ورود كنند، اما فقط افراد خاصي هستند كه ميتوانند مرزهاي مختلف را بگذارنند و به جايي برسند كه آثارشان ماندگار شود و وجهه تاليفي سينما همين است كه جزو برجستهترين رسانههايي است كه در اعماق درك و نگاه بيننده اثر ميگذارد.
يكي از جاذبههاي سينماي ايران بهكارگيري ترانه بود
سرير به وضعيت موسيقي فيلم در ايران اشاره كرد و افزود: در ايران هم موسيقي فيلم با توجه به بضاعتي كه براي كارهاي تصويري داشتيم و اهميتي كه كلام و ترانه در موسيقي ايران از هزارههاي گذشته تا امروز در زندگي مردم داشته است،وارد موسيقي فيلم شدند و بايد گفت كه اساسا يكي از جاذبههاي سينماي ايران به كارگيري ترانه بوده است.
مديرعامل خانه موسيقي ادامه داد: از ابتداي امر كه سينما در ايران به راه افتاد، تمام ظرفيت و محتواي موسيقي فيلم در يك خط ملودي نهفته بود، البته اين ارزش آن را كم نميكند، بلكه اهميت و ظرفيت خط ملودي را در موسيقي فيلم ايراني نشان ميدهد.
وي افزود: اين خط ملودي چون به صورت بداهه بوده ظرفيت بالايي را براي نوازنده و سازنده ميطلبيده است. چون در ايران موسيقيدانان در فيلمها به صورت سازنده ـ نوازنده فعاليت ميكردند. البته اين شكل موسيقي نتوانست خودش را با صنعت سينما تطبيق دهد و به صورت گستردهتري ورود كند.
او ادامه داد: در سينماي صامت مغرب زمين موسيقي به عنوان يك پشتوانه براي فيلمي كه هيچ نوع گفتاري در آن وجود نداشته، فعاليت ميكرده است. در سينماي ما نيز گروههايي نوازندگي ميكردند تا در زمينه تصوير فيلم را جذابتركنند و شايد حركت فيلم و ديالوگها را تعريف كنند كه البته كار بسيار سختي بوده است. اين ترانهها غالبا بدون آواز بود و براي مردم نيز شناخته شده بودند و هدف اصلي قرار دادن ترانه در فيلم ايجاد سرگرمي و از بين بردن خستگي تصوير بوده و در بخشهايي از فيلم نيز تنش و كنشهايي را نشان ميدهد.
«قيصر» نقطه عطف بود
سرير بيان كرد: از دهه 40 به بعد معناي موسيقي فيلم به عنوان آن چيزي كه در غرب مطرح بوده است در كشور ما نيز مطرح شد و بعضي از فيلمهاي موزيكال كه در آنها ترانه هم بود، موسيقي سرتاسر فيلم را اشغال ميكرد و فعاليت مشترك بين موسيقيدان و فيلمساز را رقم زد و بعد به آرامي موسيقيهاي متني كه به عنوان مهر و شاخصه براي آن فيلم بودند به وجود آمدند كه شايد شاخصترين فيلم آن دوره را بتوان «قيصر» عنوان كرد كه با موسيقي اسفنديار منفردزاده همراه شده بود. البته در آن دوره و پيش از آن هم اينگونه موسيقيهاي متن فيلم ساخته شده بود ولي فيلم «قيصر» نقطه عطف اينگونه آثار بود.
اين آهنگساز ادامه داد: در دهه 50 معدود فيلمهايي را داريم كه موسيقي متن دارند و موسيقي متن بيشتر به سريالهاي تلويزيوني وارد ميشود، چون ترانه ديگر به تنهايي كارساز نيست و نياز به پشتيباني محكم موسيقي احساس ميشود.
سرير در بخش ديگري از اين گفتوگو درباره جايگاه ترانه در موسيقي فيلمهاي ايراني به ايسنا گفت: در موسيقي ايراني ترانه جايگاه مهمي دارد و در شمار بخشهاي موسيقي جدي تلقي ميشود. در صورتي كه اين شرايط را در موسيقي مغرب زمين به اين گستردگي نميبينيم. البته در حوزه موسيقي كلاسيك غرب آهنگسازان مطرحي چون «شوبرت» قطعاتي را براي آواز نوشتند، ولي اين آثار جزو آثار مهم آنها به شمار نميرود.
اين هنرمند تاكيد كرد: در موسيقي ايراني ترانه بخش اصلي خلاقيت در موسيقي است و در كنار موسيقي رديف دستگاهي كه ذخيره و پشتوانه اصلي است، تصانيفي عرضه شد كه روي آنها كلام وجود داشت و همين تصانيف توانست به شكلي در سينما هم عرض اندام كند.
مديرعامل خانه موسيقي گفت: در دهه 60 ، شكل سينما عوض شد. چون اين زمان دوره جنگ است و به دليل جنگ و شور انقلابي فيلمها نيز شكل خاصي پيدا كردند. ولي بعد از مدتي اين آثار به حوزههاي اجتماعي هم وارد ميشود و مقاطعي از زندگي مردمان را مثل هر سينماي ديگر با شكل هنرمندانه و عميق منعكس ميكند. در اين زمان نسل جديدي از موسيقيدانها وارد اين عرصه شدند كه موسيقي علمي ميدانستند و تلاش كردند با ابزار موسيقي علمي موسيقي ايران را بيان كنند و نوعي هويت جديد ملي به موسيقي فيلم بدهند.
سرير درباره وضعيت كنوني موسيقي فيلم افزود: در حال حاضر جايگاه موسيقي فيلم در قياس با سه دهه گذشته قطعا ارتقا پيدا كرده است، اما اتفاقي كه در اين جريان افتاد ورود تكنولوژي و دستگاههاي الكترونيكي در ساخت موسيقي فيلم بود.
سيستمهاي الكترونيكي خلاقيت موسيقيدان را به تحليل ميبرند
او ادامه داد: در ساخت موسيقي فيلم بايد لايههاي پنهان و آشكاري را در موسيقي به كار گرفت كه نيازمند موسيقي چند صدايي است و البته سيستمهاي الكترونيكي در اين زمينه ميتوانند بسيار كمك كنند، اما چون اين دستگاهها برنامهريزي شدند وقتي در يك زمينه موسيقي نوشته ميشود، كم كم خلاقيت موسيقيدان تحليل ميرود و فراموش ميشود و هنرمند كم كم در اختيار دستگاه قرار ميگيرد و اينگونه است كه تمام آثار يك فرد حتي تمام افرادي كه از آن برنامه استفاده ميكنند، شبيه به هم است و اگر موسيقي را براي اولين بار بشنويد، فكر ميكنيد كه آن را در جاي ديگري شنيدهايد و اين خلاقيت را در ساخت موسيقي براي فيلم از ميان ميبرد.
دكتر سرير معتقد است: سرعت در كار موسيقي فيلم بسيار اهميت دارد و هميشه آخرين بخشي كه بايد با يك فيلم همراه شود موسيقي است و عملا وقتي كه تمام كار فيلم به پايان رسيده باشد، موسيقي وارد ميشود و آهنگساز مجبور است كه در يك زمان محدود آهنگ بسازد و ناچار از اينگونه دستگاهها نيز استفاده ميكند.
اين هنرمند ادامه داد: براي مقابله با اين قضيه هنرمند اگر بخواهد كه كار ارزشمندي ارائه كند، ناچار است كه كارهاي محدودي را قبول كند و اينگونه نيز براي هنرمند مشكلاتي پيش خواهد آمد. به هر حال محدوديت زماني براي ساخت موسيقي فيلم يك نوع تعجيل در خلاقيت آهنگساز را ايجاد ميكند. اين در شرايطي است كه تعدادي از آهنگسازان گرچه آثار محدودي دارند ولي در گذر سالها همچنان ميتوان ازآثار آنها لذت برد، البته اگر غم نان بگذارد.
اين آهنگساز از تاثير تهيهكنندگان و كارگردان در موسيقي فيلم ياد كرد و گفت: يكي از عوامل موثر در عرصه موسيقي فيلم خود كارگردانان و تهيهكنندگاني هستند كه توانستهاند سليقههايشان را به گونهاي اشاعه دهند و در اين راستا قدمي بردارند كه با روالي كه عموما در مقطعي پيدا ميشود، متفاوت است.
سرير افزود: بيشتر فيلمها فقط يك ترانه در ابتدا و يك ترانه در پايان دارند كه گرچه ممكن است در زمان كوتاه مشكل موسيقي فيلم را حل كند، اما تداوم اين كار جنبههاي حسي و تأثير گذار آن را از بين ميبرد و يا محدود ميكند.
عضو هيأت مديره خانه سينما ادامه داد: شرايط خاصي كه در اقتصاد سينما وجود دارد، باعث شده است كه عدهاي فقط به دنبال آن باشند كه چه چيزي نياز ذائقه جامعه امروز آمده است و با آن سبك كار كنند و از مسير خلاقيت و ريسكپذيري دور شدهاند.
سرير كه در دانشگاه تهران رشتهي اقتصاد را خوانده بوده و در دانشگاه هنرهاي زيبا موسيقي و بعد فوق ليسانس در علوم سياسي و نهايتا دكتري را در رشته اقتصاد انرژي در دانشگاه اقتصاد وين و دورهي عالي آهنگسازي را در دانشكده موسيقي و هنرهاي زيباي وين به پايان برده است، معتقد است كه انسان ميتواند به افقهاي تازهاي نگاه كند و كارهايي انجام دهد كه عموما دم دستي نيستند.
يكي از معضلات كار هنري اين است كه از آن درآمد داشته باشيم
وي ادامه داد: يكي از معضلات كارهنري كه همواره به شاگردان گوشزد ميكنم اين است كه ناچار شويد از كار هنري درآمد داشته باشيد. البته من اين شانس را داشتم كه كمتر به پول درآوردن ازهنر فكر كردم و از همان ابتداي كار فهميدم كه در كنار كار هنري بايد كار ديگري نيز داشته باشم. ضمن اينكه مطالعات هنري از نظر رشد فكر و انديشه براي من و هر هنرمندي كه بخواهد در كارش براي چند نسل استمرار داشته باشد، لازم است.
مديرعامل خانه موسيقي توضيح داد: فضايي كه من ميخواستم، نگاه عامتري به حضور هنر در زندگي بود و آنرا با نگاه ديگري ميديدم و سعي كردم كه مطالعاتم را در رشتههاي علوم اجتماعي، جامعه و انسانشناسي توسعه دهم و وجهه ديگر مطالعات من نيز در بعد ادبيات بود و تلاش كردم تا با افرادي كه در اين حوزه فعاليت دارند و برجسته هستند معاشرت كنم تا بتوانم در راستاي كارهاي خود فرمها و چارچوبهايي را ايجاد كنم. در سال 1344 شروع به آهنگسازي كردم و آن زمان در راديو مشغول بودم و ابتداي كار من با محمد نوري بود. او از من خواست كه برايش قطعاتي بنويسم و اين خواسته او اولين قدم من براي ورود به آهنگسازي بود.
وي ادامه داد: نغمهپردازي و نوشتن خط ملودي در آهنگسازي اهميت به سزايي دارد و در آن بخش ميتوانستيد تاثيرگذار باشيد و از طريق ملودي همنشيني مناسبي با كلام به وجود آوريد.
سرير درباره اشعاري كه براي آهنگسازي روي آنها كار ميكرد توضيح داد: نگاهم بيشتر در حوزه شعر نو و مفاهيم اجتماعيتر در اشعار تغزلي بود و به سمت مفاهيم نوتري كه در اشعار سبك نيمايي معمول شده بود ميرفتم و اين شروع خوبي بود، چون براي من تجربه و انگيزهاي بود تا بتوانم خودم را تثبيت كنم و اين يك آغاز بود. در سالهاي بعد اولين موسيقي فيلم را براي فيلم «عاصي» ساختم كه دو سه قطعه بيشتر نداشت و در آن از اشعار تورج نگهبان استفاده كرده بودم كه به نظر تهيه كننده فيلم براي آن فيلم سنگين آمد و من سي سال بعد از آن استفاده كردم و با صداي زنده ياد محمد نوري آن قطعه اجرا شد.
سرير ادامه داد: موسيقي فيلمهاي « خانه به دوش» و « تلخ و شيرين» را تا اوايل دهه 50 ساختم و بعد، از موسيقي كاملا جدا شدم و فقط به تحصيل در خارج از كشور پرداختم و در اين هنگام گاه كارهايي را كه ساخته بودم توسط زندهياد محمد نوري اجرا ميشد. ميتوان گفت كه در آن زمان يك حضور پنهاني داشتم. يك سال بعد از انقلاب به ايران بازگشتم و هنوز درسهايم تمام نشده بود.
سرير افزود: بعد از جنگ قطعه «ايران» را بر اساس شعري از تورج نگهبان نوشتم كه محمد نوري آن را اجرا كرد كه حاصل تمام ساختههاي آن دوره را در آلبومي با عنوان دلآويزترين منتشر كردم.
سرير درباره محمد نوري گفت: از نظر جامعيت نگاه به موسيقي و آواز، محمد نوري تنها كسي بود كه ميتوانست پاسخگوي اين نوع نگاه جدي به موسيقي ايراني باشد. ضمن اينكه جانمايه موسيقي ايراني در وجود او بود و از دستاوردهاي مغربزمين نيز بهره داشت و به طور كلي انتخاب كلام ونوع عرضه كلام او نزديك به زمانهاي بود كه در آن زندگي ميكرديم. او قطعههاي اجرايي را ابتدا دروني ميكرد و بعد با حس و بيان خودش آن را اجرايي ميكرد.
آهنگساز قطعه « هر كه دل آرام ديد» توضيح داد: هميشه فكر كردم كه اين قطعهاي كه ميسازم، آخرين قطعه من است و تمام تواناييام را از نظر حسي و موسيقي علمي براي ساخت آن استفاده ميكردم و معتقدم كه بايد حق هر اثري را نسبت به آن اداء كرد و نميتوان براي يك شعر عالي، موسيقي بي اهميت و سردستي گذاشت.
سرير گفت: من هميشه سعي كردم پشت كارهايم باشم و همينكه ميبينم كسي از شنيدن آهنگهاي من لذت ميبرد، برايم لذتبخش است.
محمد سرير ادامه داد: اين روزها بيشتر به دنبال كارهاي بيكلام رفتم و در مورد كارهاي با متن نيز فقط وقتي شعري در من اثر ميگذارد و خودش ملودياش را به وجود ميآورد مينويسم و بيشتر به دنبال اين هستم كه بنويسم ، در سينما نيز به دنبال انجام كارهاي متعدد نيستم چون در سني نيستم كه انگيزههاي جديدي را در اين حوزه تجربه كنم و انرژي براي كارهاي متعدد در سينما را هم ديگر ندارم. ولي دوست دارم كه چند كار ماندگار را كه پاسخگوي نياز فرهنگي جامعه باشد، بنويسم.
کد خبر: 16507
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdciywaz.t1aqu2bcct.html