کیومرث قورچیان در گفت و گو با هنرنیوز؛

سیمرغ در وجود همه انسان‌ها هست

18 آبان 1393 ساعت 12:11

کیومرث قورچیان گفت:اعتقاد دارم هنر صد درصد باید به یک منشأ و منبع لایزال متصل باشد. یک سرچشمه‌ای باید در وجودش باشد و انسان آن را پیدا کند. هنرمند وقتی از این سرچشمه می‌نوشد و ذائقه هنری‌اش سیراب می‌شود، متکثر می‌گردد و رشد و نمو پیدا می‌کند و اگر تمرین و ممارست داشته باشد، یا رشته تحصیلی و تجربه‌هایش در این مسیر باشد، خود به خود این سرچشمه به یاری و حمایتش می‌آید تا تجربیات هنرمند را به عینیت برساند، نادیدنی‌ها را به هنر تبدیل ‌کند و ذات حقیقت را تا حدودی عریان ‌سازد.


 مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز،کیومرث قورچیان متولد ۱۳۳۱، فارغ التحصیل نقاشی از دانشگاه هنرهای زیبای تهران است که ۳۵ سال سابقه فعالیت هنری دارد. او تاکنون به برگزاری ۵۰ نمایشگاه داخلی، ۶ نمایشگاه خارجی و بیش از ۶۰ نمایشگاه گروهی پرداخته است.

کیومرث قورچیان عضو انجمن هنرمندان نقاش ایران، مرکز توسعه هنرهای تجسمی، صندوق حمایت از هنرمندان ایران و شهرک بین‌المللی هنرمندان پاریس است ضمن اینکه آثار وی در بسیاری از نمایشگاه‌ها و جشنواره‌ها برگزیده شد. با وی به گفت و گو نشستیم. 

هنرنیوز:گفته می‌شود به سبک و سیاق جدیدی در نقاشی دست پیدا کردید؟

بله، دوستان معتقدند بعد از ایده‌های طبیعت‌گرایی و کلاسیک به شیوه جدیدی رسیدم . ابتدا شیوه آبستره را دنبال می‌کردم گاهی فرمهایی را در فضای انتزاعی دنبال می‌کنم چون خودشان را نشان می دهند به تبع نوع نگاه و مطالعاتی که دارم و با توجه به شناختی که از دنیا بیرون و درون پیدا کردم این عناصر دیده می‌شود از جمله عناصری که بسیار مهم برای من «سیمرغ»است. برگرفته از مطالعاتم در «منطق الطیر» عطار نیشابوری است. به لحاظ بصری هم جستجو کرده‌ام درشاهنامه شاه طهماسب و...مخصوصاً کارهای «سلطان محمد» و آنها را الگوی خود قرار داده‌ام.
سیمرغ از پرندگان مختلف یک بخشی را گرفته است، من این پرنده را نساختم بلکه آن را پیدا کردم. احساس می‌کنم گاهی با « زال» است و گاهی من آن را در رویاهایم می‌دیدم.

هنرنیوز: سیمرغ شما چه شکلی است؟ 

شبیه خودم بود. از بس که تحقیق کردم در مورد منقار، بال و گردن و نقش و نگارش، من سیمرغ را خواب دیدم. یک حقیقتی که باید به عینه می‌دیدم، خواب دیدم از دل یکی از تابلوهایم که کاملاً فضای انتزاعی دارد یک سیمرغ درآمد و شروع به سرتکان دادن کرد. ابعاد تابلو ۱.۵ متری بود اما سیمرغی که می‌دیدم ابعاد نداشت. صدایش زدم برگشت و سرش را روی شانه‌های چپش گذاشت و به من نگاه کرد. و من به ناگاه گفتم:« تو که من هستی!» و سیمرغ هم به من خندید. برق چشمانش را هرگز فراموش نمی‌کنم.خواب بسیار عجیبی بود!

هنرنیوز: چرا احساس کردید باید به سراغ سیمرغ بروید؟ 

شاهنامه و منطق‌الطیر باعث یک سیر و سلوکی درمن شدند. شاید سیمرغ حد کمال باشد چیزی که هم وجود دارد و هم ندارد. سیمغ مصداق «انسان کامل» است و حتا تعبیری از « خداوند». و من بدان نیاز داشتم. 

هنرنیوز: نقاشی چقدر رد سیر و سلوک عرفانی نقش دارد؟ 

اعتقاد دارم هنر صد درصد باید به یک منشأ و منبع لایزال متصل باشد. یک سرچشمه‌ای باید در وجودش باشد و انسان آن را پیدا کند. هنرمند وقتی از این سرچشمه می‌نوشد و ذائقه هنری‌اش سیراب می‌شود، متکثر می‌گردد و رشد و نمو پیدا می‌کند و اگر تمرین و ممارست داشته باشد، یا رشته تحصیلی و تجربه‌هایش در این مسیر باشد، خود به خود این سرچشمه به یاری و حمایتش می‌آید تا تجربیات هنرمند را به عینیت برساند، نادیدنی‌ها را به هنر تبدیل ‌کند و ذات حقیقت را تا حدودی عریان ‌سازد. 

هنرنیوز: سیمرغ یک نماد درونی ایرانی است. هرچند هنرمند نگاهی جهان شمول دارد و محدود به گستره خاصی نمی‌شود اما چقدر نقاشان معاصر چقدر می‌توانند در عین حال که تجربیات جهانی را در هنر خود کشف می‌کنند، از این نمادها و عناصر ایرانی نیز طرحی جدید دراندازند؟ 

کارهای من تصویری جدید از سه جهان (متافیزیک،واقعیت و طبیعت و کوانتوم)، مکتب(متانیکوامMETANAQUM)،و بر مبنای تلفیق تصاویر این سه جهان است با تکیه بر وجدان الهی . انسان خودش شامل این سه جهان است و هر آ نچه در جهان است در وجود انسان نیز مستتر است. انسان خودش جهانی است ، که اگر بتواند به جهان وجودی خودش پی ببرد خواه ناخواه نمی‌تواند از صداقت خود عدول نماید از آنچه که دریافت کرده است. 

وقتی در یک جغرافیا زندگی کردیم و تعریف گستردگی آن جغرافیا با گستردگی بال سیمرغ در ادبیات ما تعریف می‌شود، نمی‌توانم از آن جدا باشم مگر آنکه خود باخته باشم و از من حقیقی خودم گریزان شوم و روی برگردانم. اما اگر دلباخته باشم به خود حقیقی دست پیدامی‌کنم ،نه تنها با تمام جهان و هستی که با سرزمین خودم و موهبت‌هایی که در اختیار من گذاشته شده آشتی می‌کنم ، چه به صورت جغرافیا ، فرهنگ، ادبیات،فرهنگ و چه تحت تأثیر خلیج فارس خودم را پیدا می‌کنم. 

یک کار از سیمرغ دارم بسیار گسترده که هم شاهنامه را در برمی‌گیرد، و هم رنگ‌های آبی خاصی که هنگامی که به خلیج فارس رفته بودم در قشم جزایر «ناز» هنگامی که جذر و مد می‌شد، این رنگ‌ها و تغییراتش را به خوبی حس می‌کردم و در این تابلو آن حس و آن درک از رنگ آبی را به تصویر کشیدم.
سیمرغ با خود ما و فضا و جغرافیا و فرهنگی که در آن زندگی می‌کنیم، عجین است. گرچه من معتقدم ما فقط به صرف جغرافیا و تاریخ خودمان حیات نداریم و نشأت گرفته از تمام هستی و کائنات هستیم. ما می‌توانیم با تمام عناصر هستی و آدمها همراه، همفکر و همگون شویم. پهنه لایتناهی در وجود هر انسانی قرار دارد.



کد خبر: 76187

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdciyzay.t1aqv2bcct.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com