نگاهی به مجموعه تلویزیونی «عکاسخانه»؛
بیان خرده فرهنگهاي ایرانی در فضایی سنتی
6 اسفند 1390 ساعت 11:11
تاریخ هر کشور و فرهنگ باستانی هر سرزمین دارای پتانسیل های بسیاری برای دستمایه قرار دادن در آثار داستانی است. حال میتوان این داستان ها را در قالب رمان روایت کرد و یا در قالب فیلم نامهای نوشت و در نهایت آن را به یک سریال یا فیلم سینمایی پیوند داد. در واقع استفاده از وجوه تاريخي به واسطه حس نوستالوژيكي كه ايجاد ميكند همواره به عنوان يكي از عناصر مورد توجه نويسندگان بوده است و تجربه ثابت کرده داستانهايي كه در فضايي تاريخي روايت ميشوند به لحاظ حسي ارتباط بهتري در مخاطب ايجاد ميكنند.
مجموعه تلویزیونی عکاسخانه نیز که روزهای یکشنبه و سه شنبه ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه دوم سیما به روی آنتن میرود، همین ویژگی را دارد و همانطور که در معرفی این اثر آمده، عکاسخانه تلاش دارد تا با مضمون تاريخي و برخورداري از فضاي سنتي، علاوه بر روايت دورهاي از اين سرزمين، گوياي فرهنگها و خرده فرهنگهاي مردماني از ايران زمين باشد.
در طول تاریخ ایران، به جهت تفاوتهای اقلیمی و قومی بسیار، شاهد ظهور فرهنگ های متمایزی بودهایم که در عین هم بستگی تفاوت های بسیاری نیز با یکدیگر داشته اندو همچنین در میان هر فرهنگ خاص، خرده فرهنگ هایی ظهور پیدا کرده که هرچند در فرهنگ كلي جامعه خود سهيم اند، اما در عین حال ارزشها، هنجارها و شيوههاي زندگي خاص خود را نیز دارا هستند.
شاید اولین جذابیت عکاسخانه نیز در همین باشد که خرده فرهنگهایی را از دل تاریخ به ما نشان میدهد که هیچ گاه فرصت رو در رویی و درک بلاواسطه آن را به دلیل بعد زمانی نخواهیم داشت.
در مجموعه تلویزیونی عکاسخانه همانطور که از نامش پیداست با ماجراهایی مواجه هستیم که محل وقوع آن یک عکاسخانه در بازارچهای قدیمی در بافت سنتی تهران قدیم است. میرزا حبیبا...، عکاس این مغازه است که بزرگ محله هم به حساب میآید و شاگردی به نام اسماعیل دارد که جوانی شوخ طبع به نظر میرسد و تمام داستانهای این سریال حول و حوش این آدم ها میگذرد.
با توجه به همین خلاصه داستان و با مبنایی که دست اندرکاران این مجموعه برای آن در نظر گرفته اند، با اثر پرماجرا و پر شخصیتی مواجه هستیم که به واسطه حضور هر فرد در این محله و کشاکشی که با افراد آن و در واقع شخصیت های اصلی مجموعه دارد، این ماجراها روایت میشود.
ساختار این مجموعه به گونه ای طراحی شده است که هر قسمت از آن قصه مستقلی دارد و محوریت کلی قصه ها و داستان های آن درحقیقت روایتی از مسائل فرهنگی و آداب و رسوم مردم عادی آن دوران است.
یکی از نکات قابل توجه این مجوعه مواجهه با داستان های متفاوتی است که هر کدام جذابیت های خاص خودش را دارد. همواره فیلم ها و سریال هایی که مبنای خود را بر قصه گویی گذاشته اند در جذب مخاطب نیز موفق ظاهر شده اند. هنوز مخاطبان ما با فیلم های قصه گو ارتباط صمیمانه تری برقرار می کنند و بیشتر جذب آن می شوند و به نوعی عکاسخانه چنین ویژگی ای را دارد. همچنین مخاطب این مجموعه می تواند در هر قسمت ماجرای به نسبت مستقلی را با شخصیت هایی جدید دنبال کند و اگر نتوانست به صورت دنباله دار مخاطب عکاسخانه باشد، این فرصت را دارد تا از ظرفیت داستانی هر قسمت به صورتی مستقل بهره ببرد.
از آنجایی که داستان اين سريال براساس روايتهايي از زندگي مردم ايران در ۱۰۰ سال گذشته و در دوره رضاخان شكل گرفته، به نظر می رسد که استفاده از فضای عکاسخانه برای روایت چنین اثری که تم تاریخی هم دارد یکی از جنبه های هوشمندانه این اثر است. درواقع عکس به عنوان یکی از مهمترین سندهای تاریخی همواره حرف های زیادی برای مورخان و تاریخ پژوهان به همراه داشته است و عکس ها در تحلیل بسیاری از وقایع مورد استفاده قرار می گیرند و حتی می توان نحوه پوشش و آداب و رسوم مقاطع زمانی مختلف را از روی عکس های باقیمانده استخراج کرد.
همچنین داستان تقابل حيران خان، صاحب قهوه خانه، با جعفرخان كه به تازگي از فرنگ بازگشته و در حوالي قهوه خانه وي كافه اي با نام «كافه تهران» راه انداخته، از داستان های جالب عکاسخانه است که در هر قسمت با بخشی از این اختلافات مواجه می شویم.
وجود طنز در این اثر نیز به برقراری ارتباط بیشتر با مخاطب کمک کرده است و درواقع گاهی شاهدیم که با همین زبان طنز، وقایع تلخی روایت می شوند که بیان آن به زبان طنز تاثیرش را دوچندان کرده است.
سريال عكاسخانه را می توان به نوعي درام تاريخي طبقه بندی کرد که هرچند همانند بسیاری از آثار تاریخی تولید شده در دیالوگ نویسی دارای اشکالات عمده ایست ولی در برآیند کار با اثر قابل قبولی مواجهیم که ارزش دنبال کردن را دارد و امیدواریم در سری های جدید این مجموعه نیز بر کیفیت آن افزوده شود.
مبینا بنیاسدی
کد خبر: 37711
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcizyap.t1ayz2bcct.html