همسفر شمس، از تبریز تا قونیه

ایرانی‌ها بیشتر از مجسمه‌های سرامیكی سفید، سبز و آبی استقبال می‌كنند

29 آذر 1391 ساعت 12:45

رفتن از این دیار كار ساده‌ای نیست؛ مگر آنكه همچون شمس به ناگاه ناپدید شوی و بار دیگر دل بركندن را تجربه كنی.


به گزارش هنرنیوز، در تمام شهر قونیه می‌توان مسجدهای كوچك و بزرگی را دید كه در اولین نگاه، ایاصوفیه را به ذهن می آورد. 

عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدند / زیرکان از پی سرمایه به بازار شدند

فرینوش اکبرزاده می گوید: «لا به لای این مسجدهای رنگارنگ و پر نقش و نگار كه بدون استثنا در مقابل یا داخل محوطه شان، پاشویه و وضوخانه‌های مدور و سابیان‌دار دارند، و در حوالی مقبره سیاوش سلطان و مسجد پیرمحمد، بازار نسبتا قدیمی قونیه قرار گرفته است. بازاری با ریسه‌های بی شمار فلفل قرمز ویژه تركیه! در تمام حجره‌های این بازار می توان انواع خشكبار را با كیفیتی خوب تهیه كرد، اما از آنجا كه خشكبار و ادویه‌جات ایرانی همیشه در نوع خود بی نظیر بوده‌اند، یكی از معدود محصولات متنوع و منحصر به فرد تركیه كه همان فلفل قرمز درشت است پیشنهاد خوبی است.» 



مردم شهر این فلفل‌ها را به شكل پودر و حتی پوسته توخالی شده برای تهیه انواع دلمه استفاده می‌كنند. در این بازار ریسه‌های خشك كدو، بادنجان، بامیه و دیگر افزودنی‌ها را می‌توان یافت.

فروشندگان به تبع حضور گسترده ایرانی‌ها در این شهر، تا حدودی با زبان فارسی آشنایی دارند و با خوشرویی هر عابری را به داخل مغازه‌هایشان دعوت می‌كنند.
 



پژوهشگراظهار می کند: «اسماعیل» فروشمنده جوان یكی از مغازه‌های اطراف بازار و مسیر مقبره حضرت مولانا است و به مباحث عرفانی تسلط خوبی دارد. در مغازه‌تر و تمیزش مجسمه‌های دراویش رقصان كه به آنها «سماع زن» می‌گویند را در ابعاد و حالات مختلف می‌فروشد؛ اما می‌داند ایرانی‌ها بیشتر از مجسمه‌های سرامیكی سفید، سبز و آبی استقبال می‌كنند. در حین بسته‌بندی یك از همین مجسمه‌ها، از «بایزید بسطامی» تحسین گرانه یاد كرد و شكل دیگرگونه اولین دیدار شمس و مولانا و روایت «سبحانی ما اعظم شانی» را تعریف كرد.

تصویر سماع زن ها با چشمانی بسته و در حال چرخش، روی قاشق های چوبی، جاكلیدی، قاب آینه، كیف پول، لیوان، روسری و هرچیزی كه بتوان رویش نقش زد دیده می‌شود. این هدایا به عنوان سوغات منحصر به فرد قونیه با قیمتهایی از یك لیره تركیه تا شصت لیره یا بالاتر در نوسان هستند و بهترین یادگاری ممكن برای روزهایی هستند كه چرخ زدن دراویش سپیدپوش را یادآور می‌شوند. 



او می گوید: در همین بازار هم می‌توان غذای منحصر به فرد شهر قونیه را چشید:‌« اِتلی اِكمك» كه ترجمه فارسی‌اش چیزی همانند «نان آغشته به گوشت» می‌شود. پرس و جوهای ما نشان داد یكی از بهترین اِتلی‌های شهر متعلق به رستوران قدیمی اما نه چندان شیك و مد روزی به نام «بالو» است كه درست در نبش خیابان منتهی به بازار واقع شده است.

وی ادامه می دهد: این رستوران كوچك و قدیمی و تمیز، به قدری مورد اقبال مردم است كه برای تهیه غذای آن تا دم در صف می‌كشند یا مانند ما در طبقه دوم ساختمان كه سقف بسیار كوتاهی دارد منتظر می مانند. یك بشقاب اِتلی اكمك به همراه یك بشقاب «پنیرلی اِكمك» كه نوعی نان با پنیرهای داغ و چرب است، با تزیین ساده یك فلفل خیلی بزرگ و تنگ شیشه‌ای دوغ خنك غذای بی نظیر این رستوران را تشكیل می‌دهد. صاحب رستوران كه پیرمرد ساكتی است، به روشی سنتی مغازه داران، پشت میزی نشسته و با چرتكه اش بازی می‌كند، اما در نهایت درخواست یك مهمان ایرانی برای گرفتن عكس از خودش و تابلوهای تقدیر و تبریك بالای سرش را رد نمی‌كند.

رو سربنه به بالین ... 



اکبرزاده می گوید:رفتن از این دیار كار ساده‌ای نیست؛ مگر آنكه همچون شمس به ناگاه ناپدید شوی و بار دیگر دل بركندن را تجربه كنی. و ما، مسافران همیشه، دل را نزد سلطان جلال الدین محمد، خداوندگار عرفان گرو گذاشتیم و پركشیدیم تا تبریز، شهر هفتاد بابا كه نامش هم یادآور شیدایی مولانا و نوری است كه آتش در عالم خستگان زد.
حرف روشن ضمیری اما یادگار همیشه ما از این سفر خواهد ماند كه آهسته گفت: جان مولانا، مولانا بخوان ...


کد خبر: 51111

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcizzaw.t1azz2bcct.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com