در پنجمین نشست آثار خواندن مطرح کرد؛
آثار کلاسیک، ابزاری برای پالایش روح
5 آذر 1395 ساعت 13:39
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی با اشاره به ویژگی های آثار کلاسیک گفت: این منابع اغلب آثاری فاخر، خردگرا و انسانگرا هستند که فراتر از مرز زمان و مکان معنا میشوند؛ در تمامی این آثار تعادل و توازن به چشم میخورد و ابزاری برای پالایش روح محسوب میشوند.
به گزارش هنرنیوز ، پس از بررسی موضوع ادبیات عامهپسند در چهارمین نشست آثار خواندن، پنجمین جلسه از این سلسله نشستها با بررسی کتابهای «چرا باید کلاسیکها را خواند؟» نوشته ایتالو کالوینو و ترجمه آزیتا همپارتیان، «با و بیتکلف» و «رماننویس سادهنگر، رماننویس اندیشمند» نوشته اورهان پاموک با ترجمه عینالله غریب و علیرضا سیفالدینی، به موضوع «ادبیات کلاسیک» اختصاص یافت. این نشست روز گذشته (2 آذرماه) با حضور یزدان منصوریان، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی؛ محمد جوهرچی، مدیرکل پژوهش؛ مهدیان پور، مشاور معاون توسعه کتابخانهها و کتابخوانی؛ پارسا، سرپرست اداره آموزش نهاد؛ شیروانی، رئیس اداره تولید محتوای اداره کل منابع نهاد و جمعی از کتابداران در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی تهران (پارک شهر) برگزار شد. منصوریان، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی، با پرداختن به کتاب «چگونه باید کلاسیکها را خواند» در خصوص نویسنده این اثر گفت: ایتالو کالوینو پیش از آنکه نویسنده باشد، خوانندهای خلاق، خودآموز و خوشذوق است؛ وی پس از سالها غوطهوری در دنیای ادبیات و همزیستی با کتاب به بصیرت و شناختی عمیق از جریانها، گفتمانها و سبکهای ادبی رسید و نهایتاً در موجزترین شکل ممکن، دقیقترین گزارهها را همراه با شواهد مرتبط ارائه کرد. درواقع تسلط کالوینو بر نویسندگان حوزه ادبیات کلاسیک، ویژگی بارز این کتاب است؛ وی با شناخت کافی از نویسنده و اثر او، بهخوبی قادر به تحلیل است؛ برای مثال کالوینو درباره همینگوی میگوید: "قهرمان همینگوی میخواهد خود را در اعمالش بشناسد؛ در مجموعه حرکات خودش باشد؛ در انتخاب فنی دستی یا درهرحال عملی، میکوشد هیچ مسئله دیگری، هیچ تعهدی جز انجام خوب یک کار نداشته باشد؛ خوب ماهی گرفتن، خوب شکار کردن، منفجر کردن یک پل، نگاه کردن به صحنه گاوبازی، همانگونه که باید به آن نگریست؛ اما در پیرامون همیشه چیزی هست که میخواهد از آن بگریزد، احساس بیهودگی همهچیز، نومیدی، شکست، مرگ؛ او بر رعایت دقیق قانون خود متمرکز میشود و رعایت این قواعد ورزشی که احساس میکند لازم است در هرجایی با ورود قواعد اخلاقی استیلا یابد؛ حال چه در جدال با یک کوسه باشد، چه در موقعیت تحت محاصره فالانژیست ها". وی ادامه داد: ازآنجاییکه این کتاب سرشار از ارجاع و استناد به نویسندگان است، کسی میتواند کتاب را بهخوبی به پایان رساند که پیشازاین آثار را خوانده باشد؛ بنابراین خواننده با خواندن این کتاب به شناخت و دریافتهای تازهای میرسد؛ علاوه بر این، «چگونه باید کلاسیکها را خواند» نقطه آغاز خوبی برای خواننده ناآشنا با ادبیات کلاسیک خواهد بود؛ چراکه میل به خواندن این آثار را در وی ایجاد میکند. درواقع، تسلط و دقت نظر کالوینو، که نویسندگان ادبیات کلاسیک را در تصویری بزرگ، کنار یکدیگر قرار میدهد و شبکهای معنایی بین اندیشههای آنان برقرار میکند، شگفتانگیز است. منصوریان در ادامه به تعریف اثر کلاسیک از دیدگاه کالوینو پرداخت و گفت: در این کتاب نویسنده 14 تعریف از اثر کلاسیک ارائه میدهد؛ بر اساس یکی از این تعاریف، "آثار کلاسیک، کتابهایی هستند که تأثیر خاصی بر جای میگذارند و همچنان که بهعنوان امری فراموشنشدنی برجای میمانند در هزارتوی یاد، در ناخودآگاه جمعی یا فردی پنهان میشوند". در تعریف دیگری آمده است،"هر بازخوانی اثر کلاسیک کشفی است همانند خواندن نخستین بار". وی اضافه کرد: کالوینو در این کتاب از ویژگیهای آثار کلاسیک الهام میگیرد؛ این منابع اغلب آثاری فاخر، خردگرا و انسانگرا هستند که فراتر از مرز زمان و مکان معنا میشوند؛ در تمامی این آثار تعادل و توازن به چشم میخورد و ابزاری برای پالایش روح محسوب میشوند. منصوریان تصریح کرد: کالوینو به ما کمک میکند که از مسیر تجربه زیسته وی در یکعمر زندگی در محضر ادبیات به شناخت تازهای از آثار و نویسندگان برسیم و گویی او در یک گفتگوی دائمی و شورانگیز و مشتاقانه با آثار ادبی شرکت میکند. او به ما نشان میدهد که چگونه میتوان خوانندهای خلاق، خودآموز و خوشذوق بود؛ چگونه میتوان بین آموختهها پیوند برقرار کرد و چگونه میتوان با تحلیل و تفسیر آثار نویسندگان به درک و شناخت تازهای از پیام اصلی هر نویسنده و گفتمان ادبی که وی ایجاد کرده است، رسید. از رسالتهای کتابدار در مقام مروج و مشاور خواندن، معرفی آثار کلاسیک به مخاطب است وی در تبیین جایگاه آثار کلاسیک در کتابخانههای عمومی، به نشست پیشین آثار خواندن با موضوع ادبیات عامهپسند، اشاره کرد و گفت: همانگونه که در نشست پیشین مطرح شد، ادبیات عامهپسند منزلگاهی مناسب و مقصدی نامطلوب است؛ این آثار برای ایجاد عادت به مطالعه بسیار مناسب است، اما همواره نباید در یک مقطع باقی ماند؛ درواقع اینگونه ادبی پلی برای هدایت مخاطب به آثار فاخر محسوب میشود؛ ممکن است مخاطب کتابخانههای عمومی چندان مجذوب آثار کلاسیک نباشد؛ اما یکی از رسالتهای کتابدار اینست که در مقام مروج و مشاور خواندن، آثار کلاسیک را معرفی و جذابیت آن را به مخاطب نشان دهد. کلاسیکها، نشان دهنده تمامی جنبههای انسانی در ادامه این نشست شیروانی، رئیس اداره تولید محتوای اداره کل منابع نهاد، به اثر اورهان پاموک با دو ترجمه «با و بیتکلف» و «رماننویس سادهنگر و رماننویس اندیشمند» پرداخت؛ وی این اثر را با ترجمه عینالله غریب، روانخوان توصیف کرد و گفت: تلقی عمومی از خواندن آثار کلاسیک، تفاخر بهواسطه این آثار است؛ اورهان پاموک در این کتاب با ارائه تجارب خود از خواندن و نگارش کتابهای حوزه ادبیات کلاسیک، به مقابله با این دیدگاه میپردازد. وی با برقراری پیوند بین آثار کلاسیک و جنبههای مختلف زندگی خویش، آنها را بخشی از فرآیند شکلگیری شخصیت خود میداند. وی ادامه داد: به اعتقاد پاموک کلاسیکها به بهترین شکل تمامی جنبههای انسانی را نشان میدهند؛ وی آثار کلاسیک را به دو بخش آثار تصویرساز و آثار کلمه محور تقسیم کرده و تأکید میکند که تولستوی نویسندهای تصویرساز و داستایوفسکی کلمه محور است؛ اما هر دو بهخوبی تمامی لایههای وجودی انسان را نشان میدهند. در ادامه کتابداران حاضر در نشست تجربه خود را از امانت آثار کلاسیک در کتابخانه های عمومی و دیدگاه مخاطب از این آثار با حاضرین به اشتراک گذاشتند.
کد خبر: 93512
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcj8ieh.uqetvzsffu.html