در بیست و یکمین نشست نقد نغمه عنوان شد:

لوریس چکناواریان آهنگسازی با معیارهای جهانی است

16 اسفند 1390 ساعت 12:25

هوشنگ کامکار گفت: من به شخصه لوریس چکناواریان را آهنگسازی جهانی می دانم و معتقدم آثار او را می بایست در سطح جهانی بررسی کرد.



بیست و یکمین نشست نقد نغمه در حالی شب گذشته (دوشنبه ۱۵ اسفند) در فرهنگسرای شفق برگزار شد که طی آن هوشنگ کامکار به عنوان منتقد به بررسی مجموعه آثار لوریس چکناواریان در حضور این هنرمند پرداخت.

در این نشست که با حضور علاقمندان و اهالی موسیقی از ساعت ۳۰/۱۸ آغاز شد سید ابوالحسن مختاباد به عنوان کارشناس مجری برنامه ضمن ارائه توضیحی درباره انتشار مجموعه آثار چکناواریان گفت: مجموعه آثار لوریس چکناواریان حدود ۲ ماه قبل از سوی موسسه آوای باربد منتشر شد.
وی همچنین تصریح کرد: این در حالی است که امسال آلبوم پوئم های سمفونی خرمشهر و حلبچه اثر هوشنگ کامکار نیز با حمایت بانک گردشگری راهی بازار شد و این جای خوشحالی دارد که موسسات اقتصادی، کم کم در جهت حرکت های حمایتی از تولید آثار هنری جدی و ارزشمند موسیقایی گام بر می دارند.
مختاباد همچنین گفت که آقای کامکار تمامی این آثار را در یک ماه و نیم اخیر بررسی کردند و انصافا انرژی زیادی را برای این کار صرف کردند و از میان این آثار ۱۷ قطعه را انتخاب کردند که در این نشست ضمن پخش این قطعات درباره آنها و سپس کلیت کار آقای چکناوریان توضیح خواهند داد.
در ادامه این برنامه، لوریس چکناواریان و هوشنگ کامکار با دعوت مختاباد به روی سن آمدند و کامکار در ابتدای سخن خود ضمن تشکر از دست اندرکاران این نشست گفت: با وجود فراهم شدن چنین شرایط مناسبی برای نقد و تبادل نظر، متاسفانه می بینم جای اهالی موسیقی و دانشجویان در این جلسه خالی است.
هوشنگ کامکار ادامه داد: در شرایط کنونی جامعه ما، انجام حرکت های جدی در زمینه هنر، هم از نظر مالی و هم از سایر جنبه ها بسیار از خود گذشتگی می خواهد؛ اما وقتی چنین از خود گذشتگی اتفاق می افتد و کسی چنین کار جدی انجام می دهد می بینیم به سادگی از سوی هم صنفانش مورد بی توجهی قرار می گیرد و این بسیار نا امید کننده است.
این موسیقیدان در مورد آشنایی خود با لوریس چکناواریان گفت: من زمانی که در سنندج زندگی می کردم از طریق نشریات آن روزگار با استاد چکناواریان آشنا شدم و هرگز فکر نمی کردم در جایگاه نقد آثار ایشان بنشینم. از این رو باید بگویم چنین اتفاقی برایم بسیار ارزشمند است.
وی همچنین افزود: چکناواریان چهره ای چند وجهی دارد و علاوه بر آهنگسازی در زمینه های رهبری ارکستر، نوازندگی و نقاشی نیز تبحر دارد. آثار چکناواریان نیز از تنوع جالبی برخوردار است و در مجموعه آثارش می توان اپرا، سمفونی، موسیقی فیلم، باله، انواع کنسرتوها و حتی موسیقی پاپ نیز مشاهده کرد.
این آهنگساز تصریح کرد: من به شخصه لوریس چکناواریان را آهنگسازی جهانی می دانم و معتقدم آثار او را می بایست در سطح جهانی بررسی کرد. برای خود من نیز بررسی مجموعه آثار ایشان با توجه به حساسیت هایم کار بسیار دشواری بود. اما با این حال سعی می کنم به ویژگی های اصلی آثار این هنرمند اشاره کنم.
وی ادامه داد: همچنین گمان می کنم جای ملودی های ایرانی با خصوصیت ربع پرده ای و با استفاده از سازهای ایرانی در آثار چکناواریان خالی است و می بایست بیشتر از این ویژگی ها استفاده می کرد. شاید دلیل این کمبود به خاطر سخت شدن اجرای چنین آثاری در نقاط دیگر دنیا است. اما اگر چکناواریان تجربیاتش را در این زمینه ادامه می داد امروز نتایج راهگشایی می توانست برای نسل بعد داشته باشد.ضمن اینکه می توانست شنیدن چنین آثاری برای غربی ها نیز با تفاوت های خاص خودش جذاب تر باشد.
هوشنگ کامکار در بخش دیگری از انتقاد خود گفت: با وجود این همه آثار جالب توجه، اما به نظر می رسد در آخرین آثار ایشان نشانی از آن همه تجربه و دانش نبوده که به طور مثال می توان به کاری که با همراهی شهرام ناظری انجام داده است اشاره کرد. به گمان من این اثر اصلا در سطح و حد دیگر آثار لوریس چکناواریان نیست. همچنین کارهای مذهبی نیز که با حمایت بنیاد رودکی انجام داد در حد سایر آثار لوریس چکناواریان نبود.
در بخش دیگری از این نشست لوریس چکناواریان گفت: من از بچگی عاشق موسیقی زورخانه ای و اجرای عباس شیرخدا بودم؛ همین علاقه باعث شد تا من نزد مرشدهای مختلفی برای جمع آوری ریتم ها و مطالب این موسیقی بروم. از همین طریق بود که من عاشق شاهنامه شدم. در همان زمان به موسیقی عزاداری محرم نیز علاقمند بود.
چکناواریان در مورد تجربه همکاری با شهرام ناظری نیز گفت: همکاری با شهرام ناظری برای من تجربه فوق العاده ای بود؛ در موسیقی آوازی ایرانی همیشه ساز به دنبال خواننده حرکت می کند؛ اما در موسیقی اپرا و سمفونیک، هر چیزی در زمان خود اجرا می شود و هیچ سازی به دنبال خواننده نمی رود. چنین تجربه ای با یک خواننده ایرانی و کار با ناظری برایم افتخار بزرگی بود و من این نکته را نمی گویم که از چنین کاری دفاع کنم.
در ادامه نشست بخشی از اپرای رستم و سهراب برای حاضران در سالن پخش شد و چکناواریان در مورد این اثر گفت: در طول ۲۵ سالی که بر روی اپرای رستم و سهراب کار کردم شاید بیش از هزار بار ملودی ها و اشعار این اثر را زمزمه کرده باشم اما هرگز از این اشعار خسته نشده ام و این برای ملت ایران افتخار بزرگی است که شاعری همچون فردوسی داشته اند.
در بخش های دیگر این نشست بخش هایی از آثار لوریس چکناواریان که توسط هوشنگ کامکار به عنوان نمونه گردآوری شده بود پخش شد؛ از جمله این آثار که از هر کدام دقایق کوتاهی انتخاب شده بود می توان به سوئیت پرسپولیس، باله سیمرغ، موسیقی فیلم، گفتگوی تمدن ها، باله اتلو و آرارات اشاره کرد.
پس از صحبت های کامکار و چکناواریان نوبت به پرسش و پاسخ رسید که در این بخش سید عبدالحسین مختاباد آهنگساز و خواننده که خود در سال ۸۱ با رهبری چکناوریان در تالار وحدت برخی از آثارش را بازخوانی کرد ضمن انتقاد از غیاب اهالی موسیقی در چنین نشستی گفت: این جلسه برای من بسیار آموزنده بود و با زحمت فراوانی که آثار کامکار برای دسته بندی و ارائه این کار انجام دادند گویی یک مرور کلی د ردرسهایی که در آهنگسازی گرفتیم در این نشست انجام شد و این سخنان می تواند برای دانشجویان موسیقی نیز همچون یک ترم تحصیلی آموزنده باشد؛ اما جای تاسف دارد که هم جای دانشجویان و هم اهالی موسیقی در این نشست ها احساس می شود.
این خواننده ادامه داد: متاسفانه برخی به اعتبار کنسرت دادن در یک سالن بزرگ گمان می کنند راه زیادی را پیموده اند؛ در صورتی که در همه جای دنیا سالن های کنسرت نیز همچون هتل ها هستند و شما با پرداخت مبلغ خاصی حتی می توانید به تنهایی در آن سالن ها برای خودتان برنامه اجرا کنید؛ در واقع صرف برگزاری کنسرت در فلان سالن نمی تواند اعتبار به همراه داشته باشد.
عبدالحسین مختاباد همچنین تصریح کرد: ۸۰ درصد آثار لوریس چکاواریان پروگماتیک هستند و داستانی را روایت می کنند. من این نقد را به چکناواریان دارم که چرا اپرای رستم و سهراب را با خوانندگان ایرانی اجرا نکرده است. به هر حال خوانندگان ایرانی هم در ارتباط با موضوع این اثر و هم در کیفیت اجرای لهجه، بهتر از خوانندگان خارجی می توانستند عمل کنند.
لوریس چکناواریان در پاسخ این انتقاد گفت: ما خواننده اپرای ایرانی نداریم و تنها خواننده ایرانی قابل در این زمینه خانم دریا دادور محسوب می شود. ضمن اینکه در اپرا، موسیقی اولویت دارد و کسی برای شنیدن و فهمیدن کلام به اپرا نمی رود. کسی که برای دیدن اپرا می رود برای شنیدن موسیقی و موسیقی آوازی می رود به همین دلیل آواز در اپرا مانند آواز در موسیقی سنتی ایران در یک اکتاو اجرا نمی کنند و وسعت صوتی بیشتری دیده می شود.
سید عباس سجادی مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در بخش دیگری از این نشست ضمن تاکید بر تلاش برای همراه کردن اهالی موسیقی با چنین نشست هایی گفت: من بر خلاف آقای کامکار و مختاباد ابراز تاسفی از غیبت اهالی موسیقی در چنین نشستی ندارم؛ بلکه حس من بیشتر اظهار تعجب است چرا که ما برای برگزاری هر یک از این نشست ها به غیر از اطلاع رسانی در مطبوعات، حدود ۲۰۰ کارت دعوت نیز برای اهالی موسیقی ارسال می کنیم اما باز هم شاهد کم لطفی های این دوستان هستیم.
وی همچنین افزود: با این حال ما برای سال آینده برگزاری ۸ جلسه نقد و بررسی آثار موسیقایی را تصویب کرده ایم که به طور منظم و با حضور شما دوستداران موسیقی برگزر خواهد شد. ما همچنین پوسترهایی برای برنامه نقد نغمه طراحی خواهیم کرد که در دانشکده های موسیقی نصب خواهد شد.
در بخش پایانی این نشست نیز ابوالحسن مختاباد با اشاره به تولد هوشنگ کامکار گفت: هفته قبل سالروز تولد هوشنگ کامکار بود که به همین مناسبت شاهنامه ای از سوی آقای مومنی از دست اندرکاران بانک سامان تهیه شده که به رسم یاد بود به ایشان اهدا می شود.
بیست و یکمین و آخرین نشست نقد نغمه در سال ۱۳۹۰ با اهدا هدیه تولد هوشنگ کامکار به کار خود پایان داد.




کد خبر: 38342

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcj8tet.uqeoxzsffu.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com