خداحافظ لوطی؛
رضاعلی جعفری نمایشگر، نوازنده و خیمه شب باز نائینی دربی خبری درگذشت
16 دی 1393 ساعت 13:35
کوچکترین خدمت رضاعلی جعفری به سنت نمایشهای ایران وبخشی از تاریخ هنرایران، حفظ قدیمیترین عروسکهای خیمه شب بازی ایران و انتقال آنها به نسل ما است. ما اما در روزهای کهولت سن و بیماری، فکری برای حمایت از ایشان نکردیم و خبر فوتشان هم بیست و پنج روز بعدبه گوش جامعه هنری میرسد.
به گزارش هنرنیوز؛او متولد ۱۳۰۶ در روستای قلی آباد، بخش لای سیاه شهر نائین است. لوطی رضا علی دست پرورده و نوه «لوطی محمد بنادکی» مشهورترین لوطی (نمایشگر و نوازنده) اواسط تا اواخردوره قاجار در حوالی اردکان تا نائین است.
در کودکی درکنارپدربزرگنواختن تنبک و بعد از آن دایره را فرا گرفت واز نوجوانی ترانه خوانی و بازی در تقلیدها (نمایشهای شاد) را شروع کرد. در آن دوره، گروههای لوطییان مجموعهای از ساز و آواز و ترانه خوانی، تقلیدو خیمه شب بازی و شعبده بازیها رادرمراسم جشن و سروراجرا میکردند. با مرگ لوطی محمد، رضاعلی به عنوان پاخیمهای یا جوابگو (به اصطلاح امروز مرشد) درکنار برادربزرگترش خیمه شب بازی را ادامه دادند. حوالی سال ۱۳۵۰ و بعد از مرگ برادر، رضاعلی خیمه شب بازی را کنار گذاشت و به نوازندگی وگاه نمایشگری در مجالس مشغول شد. از سال ۱۳۸۰ کهولت سن وبیماری مانع ادامه فعالیت وی شد.
آبانماه ۱۳۸۹ در سفری مشترک با علی قلیپور، باراهنمایی دوست نائینیام «رسول زمانی» ایشان را در روستای قلی آباد یافتیم. اطلاعاتش بسیار ناب و ارزشمند بود. با اینکه شرایط جسمیشان سخت بود، اما در مصاحبههای ما شرکت میکردند و ساعتها با اشتیاق راجع به عروسک، نمایش و ترانه هاصحبت میکردند. طبق بررسیها مجموعه عروسکهای ایشان در حال حاضر قدیمیترین مجموعه عروسکهای خیمه شب بازی ایران است که قدمتی حدود ۱۳۰تا ۱۵۰سال دارد. در یکی از سفرها پیشنهاد اهدای عروسکها به موزه را مطرح کردم و ایشان و خانوادهشان پذیرفتند.
پیش ازراه اندازی موزه، در چهاردهمین جشنواره بین المللی نمایش عروسکی تهران (مبارک) در سال ۱۳۹۱ ازایشان تجلیل به عمل آمد و تصاویر عروسکها و مصاحبه ایشان در کتابی با نام «عروسک پشت پرده و خیمه شب بازی در اصفهان و نائین» منتشرشد. درحال حاضرمجموعه عروسکهای ایشان در موزه اسباب بازی و عروسکهای خیمه شب بازی ایران در کاشان نگهداری میشود.
متاسفانه در یک سال گذشته که مشغول راه اندازی موزه بودم خبری از ایشان نداشتم تا اینکه بعد از گذشت ۲۵ روز از فوت ایشان، به صورت اتفاقی این خبر را شنیدم.
مرگ اساتید هنرهمیشه دردناک بوده و هست اما اینبار غم این فقدان، بسیار سنگینتر است.
مرگ غریبانه ایشان تلنگری بود تا یادمان بیاید دیگر نشستن و غر زدن در باب نبود حمایتهای دولتی کافی است. مگر درحوزه نمایش عروسکی سنتی ایران چندنفردیگر باقی ماندهاند؟ اصلا چه تعدادشان تا امروز شناسایی شدهاند؟ دربیشتر رشتههای هنری نسبتا وضع به همین شکل است. دراغلب اوقات نهادهای دولتی متولی ومرتبط، اولویت بندی وبرنامه مشخصی دراین باره ندارند. خب این را بارهاگفتهایم، اما به نظر میرسد حال باید بنشینیم و به وظایف علاقمندان و هنرمندان این حوزهها به عنوان شکلی از فعالیتهای مردمی فکر کنیم؛ مثل همه فعالیتهای دیگری که اغلب درحوزههای محیط زیست، کودکان و... شکل میگیرد.
حداقل کاری که میتوانستیم انجام دهیم این بود که خیلی زودتر از این، با تشکیل انجمنهای غیردولتی وحتی گروههای دوستانه، آخرین اساتید هنرهای سنتیمان را پیدا میکردیم، سنتشان را ثبت میکردیم، درحد توانمان به حل مسائل معیشتیشان کمک میکردیم، درگردهماییهایمان دعوتشان میکردیم وفرزندان وجامعه محلیشان را به ادامه حرفه پدری و محلیشان تشویق میکردیم.
مسیری که میتواند به سمت ثبت، معرفی واحیای هنرهای کهن و افزایش مسئولیت مردمی درحوزه فرهنگ وهنرپیش برود.
این رود هنوز ماهی دارد.
امیر سهرابی-پژوهشگرنمایش و مدیرموزه اسباب بازی و عروسکهای خیمه شب بازی کاشان
کد خبر: 78122
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcj8vea.uqeo8zsffu.html