محمد منصور فلامکی:
ساختمان لسآنجلسی با شاهچراغ چه سنخیتی دارد؟!
14 آبان 1393 ساعت 13:43
محمد منصور فلامکی با تأکید بر این که برای اجرای طرحهای مصوب توسط دستگاههای اجرایی هیچ تضمینی وجود ندارد، میافزاید:« اگر مسئول یا مدیری جابه جا شود، امکان تغییر کل رویه کار چندان دور از ذهن نیست حتا ممکن است طرح مطلقاً به فراموشی سپرده شود و جایش را به طرح دیگری بدهد یا مسئولی چون با گروهی مخالف گروه قبلی حشر و نشر دارد یک اعمال سلیقهای صد و هشتاد درجه متفاوت بکند! بنابراین عدم حرمتگذاری به مصوبات برگزیدگان همان شهر بزرگترین مشکل بافتهای تاریخی است.»
به گزارش هنرنیوز،اندکی کمتر از ۴۰ سال است که در شیراز رفت و آمد دارد. نخستین طرح مرمت شهری را دکتر محمدمنصور فلامکی در سال ۵۴ برای شیراز تدوین کرده است و سپس طرح تفضیلی آن ارائه شده است. به عبارتی او مدير مسئول طرح مرمت شهری ـ بافت قديمی شيراز و آغاز اجرای آن از سال ۱۳۵۴ نخست از سوی دانشگاه تهران و سپس به عنوان حرفهمند آزاد، تا سال ۱۳۸۶ است. او همچنین در کارنامه معماری خویش در شیراز طرح محلههای مسكونی شانزده گانه شيراز قديم به مقياس ۱:۲۰۰ و تصويب شده برای اجرا به سال ۱۳۵۶ دارد. پس از تخریب بینالحرمین برخلاف تمام شاخصهای مصوب رسمی، فلامکی مسئول پژوهش و ارائه طرح باززندهسازی محوطة بينالحرمين شيراز شد. او در این باره میگوید:« این طرح علی رغم هزینه شرکت مورد نظر به جایی نرسید. طرح در مسابقه ایدههای تازه در محوطه بینالحرمین هم که برندهای نداشت، شرکت کرد و درنهایت هم از من خواستند تا طرحی را برای شیراز ارائه دهم .با هزینهای حدود یک یازدهم مبلغی که به دیگری پرداخت کرده بودند، طرح خود را ارائه کردم که مصوب شهرداری شد. در همان روزهایی که طرح برای اجرایی شدن میرفت، شورای عالی اسلامی شهر هم رسمی شد و دوباره برای طرح نظرخواهی کردند و درنهایت طرح مصوب برای اجرا رفت که اکنون نیز در حال اتمام است.»
این چهره ماندگار معماری ایران درباره تخریبهای پی در پی در بافت تاریخی شیراز اظهار میکند:« زمینه این تخریبات طرح ۵۷ هکتاری است که زیر عنوان نوسازی بافتهای فرسوده شهری تهیه شد و حدود سه چهار سال پیش دانشجویان مصممتر، هوشمندتر، متعهدتر، مسلمانتر، عزیزتر دانشکده معماری شیراز مانع از تخریبها شدند. بسیار مبارزه کردند و بسیار هم سلامت فکر کردند و جلوی این طرح را گرفتند. جلوی تخریبی که خیلی منظم ۵۷ هکتار را نشانه گرفته بود. دوسه سال گذشت تا گرد فراموشی بر حافظه آدمهای شیراز بنشیند و دانشجویان هم فارغالتحصیل شوند تا دوباره وسط گود نیایند، این بار تخریب به شکل دیگر آغاز شد.»
اجرای طرحهای مصوب تضمین ندارند
او با تأکید بر این که برای اجرای طرحهای مصوب توسط دستگاههای اجرایی هیچ تضمینی وجود ندارد، میافزاید:« اگر مسئول یا مدیری جابه جا شود، امکان تغییر کل رویه کار وجود دارد. همچنین ممکن است طرح مطلقاً به فراموشی سپرده شود و جایش را به طرح دیگری بدهد یا مسئولی چون با گروهی مخالف گروه قبلی حشر و نشر دارد، یک اعمال سلیقهای صد و هشتاد درجه متفاوت بکند! بنابراین عدم حرمتگذاری به مصوبات برگزیدگان همان شهر بزرگترین مشکل بافتهای تاریخی است.»
وی با اشاره به این که وزارت کشور که شهرداریها بدان وابستهاند یکی از سه ارگان مهم سرنوشتساز در حوزه شهری است، تصریح میکند:« شهرداری ها باید همت کنند آنچه حقیقت است و بعد تاریخی- اجتماعی شهر محسوب می شود را حفظ کنند نه آن که وقتی متخصص صورت مسأله را برایشان توضیح داد، عدم بودجه را بهانه کنند. و وقتی که خانههای قدیمی به دلیل عدم رسیدگی همین شهرداریها، پاتوق معتادین شد؛ به جای طرح جمع آوری معتادین و پاکسازی محیطی که جزو وظایف شهرداری است، کل صورت مسأله را پاک کنند و نداشتن بودجه را شعار خود سازند.»
از آه و حسرت تا همکاری
این فارغالتحصیل دكترا از دانشكده معماری ونيزف دومین ارگان مسئول را سازمان میراث فرهنگی میداند و میگوید:« طبق قانون این سازمان موظف به نگهداری تمام بناها، خانهها، مساجد، گرمابهها، بازارچهها در بافت تاریخی است. هرچند این آثار فقط ارزش تاریخی ندارند و باید ارزش اجتماعی، فرهنگی، مدنی آنها هم مورد توجه ویژه قرار گیرد. سازمان میراث فرهنگی هنوز نیم قرن سابقه ندارد اما درعین حال ابزارهای اجرایی لازم برای جلوگیری از تخریبهای سیل آسا را پیدا نکرده است. این سازمان فقط منتظر می ماند تا بافتها را تخریب کنند اگر شانس بیاورد و آدمهای دلسوزی بر مسندش باشند که فقط با آه و حسرت غصه میخورند و شکایتی میکنند که به جایی هم نمیرسد، اگر هم دلسوز نباشند که خودشان از دیگران برای تخرییب عجولترند! آن وقت است که انجام این تخریبها توسط مهندس مشاوری که ارزیابی کارش بسیار دشوار است، ۵۷ هکتار از بافت تاریخی شیراز را هدف قرار میدهد و مصوبه آن را هم از شهرداری و هم از شورای اسلامی شهر میگیرد. و میراث هم کاری نمیکند.»
کاسبکاران جای چه کسانی را میگیرند؟
وی از تلاش دانشجویان معماری در آن زمان به نیکی یاد میکند و میافزاید:« آنها خالصانه برای حفظ بافت جنگیدند. همایش برگزارکردند، با رسانههای محلی و ملی مصاحبه کردند. جلوی بلدوزرها را گرفتند، حتا دستگیر هم شدند اما وقتی نیتشان مشخص شد، آزاد شدند. آنها دیگر فارغالتحصیل شدند و کسی جایگزین آنها نیست. حالا به بهانه حضور معتاد و نیاز به نوسازی بافت تاریخی را تخریب میکنند و زمینش را به ده برابر قیمت میفروشند. در این حالت فرهنگ مدنی- شهری که با آن شیراز را میشناسیم، شریفترین انسانهای پرشماری که با فقر میسازند اما وقارشان را حفظ میکنند، همه و همه از بین میرود و گروهی کاسب کار و چرتکهانداز جای آنها را میگیرند. وقتی خانه و دکان این انسانهای شریف و با آبرو بگیریم دیگر چیزی به نام شیراز وجود ندارد.»
از پشت کدام پنجره شاهچراغ دیده نمیشود!
فلامکی با تأکید بر این که هرچند شیرازیها ارادت خاصی به شاهچراغ (ع) دارند اما از شهرهای دیگر و حتا شیعههای کشورهای دیگرهم به زیارت این مکان مقدس میآیند، میگوید:« شیراز با شاهچراغ و زوارش وقار خود را حفظ کرده است. اما یک پرسش! ساختمانی با نماد لسآنجلسی چه سنخیتی با شاهچراغ و بافت قدیم و مردمش دارد؟ آیا این نقض غرض نیست؟ مکمل دین و فرهنگ ایرانی- اسلامی ما بافتهایی است که مردمش با همان اصالت زندگی میکنند، از پشت پنجرهاش شاهچراغ را میبینند، در کوچههایش قدم میزنند؛ از مغازه داری خرید میکنند که از ته دل به شاهچراغ قسم میخورد و کم فروشی نمیکند. خوشبختی عروس و دامادهایشان و سلامتی و صالح بودن نوزادشان را از او میخواهند. مبانی اصلی مدنی و فرهنگی هر شهری در بافت تاریخی آن و در جریان زندگی آن بافت معنا پیدا میکند. با چقدر پول و چقدر هزینه اگر بافت تاریخی شیراز را تخریب کردیم، همین احوالات را بدان باز میگردانیم؟چگونه کسی که طمع به خروج هرچه سریعتر اهالی و تبدیل زمین تخریبی به پولی ده برابر هزینه خرید دارد، به چنین احوالاتی فکر میکند؟ اصلاً میتواند فکر کند؟»
نویسنده کتاب «سيری در تجارب مرمت شهری "از ونيز تا شيراز"» سومین ارگان ذی ربط را وزارت مسکن و شهر سازی عنوان میکند و میافزاید:« این دستگاه بسیار عریض و طویل و صد البته معتبر و کارا میتواند با مداخله جلوی طرحهای نامطلوب را بگیرد و یا بافتهای قدیمی را زنده کند. شرکت عمران و بهسازی شهری اساس کارش همین است. و مدیران بسیارخوبی هم دارد اما مجهز نشدند که بتوانند جلوی این تخریبها را بگیرند.»
طعم شیراز در معالی آباد گم میشود
او تأکید میکند:« اگر شیراز ارزشمند است صرفاً به دلیل اماکن کاملاً استثنایی مذهبی، فرهنگی نیست. به دلیل وجود بناهایی هم هست که فرهنگ این شهر را بیش از هزار سال پیش تا کنون زنده نگه داشتند و فکر و سخن و رفتار و کرداری را در آن ترویج دادهاند که اگر بافت تاریخی از بین برود و آدم هایش را نیز از آن بیرون کنند، این فرهنگ هم نابود میشود. این مردم کجا بروند؟ «معالی آباد»، بیقولهای که تا بخواهد طعم شهری به خود بگیرد ۵۰ تا ۷۰ سال زمان نیاز است. تازه اگر رنگ شهری هم به خود بگیرد خیابانها و گذرهایی دارد که در همه شهرها هست و نشانی از شیراز قدیمی و بومی ندارد.»
فلامکی بار دیگر خاطرنشان میکند:« آدمهای دلسوزی چه در سطح مدیریت، چه دانشگاه و چه در بین مردم وجود دارد. مردم ما فهم و آگاهی دارند اما ابزار ندارند. مدیران دلسوزی هم وجود دارند اما آنها هم ابزار ندارند. وقتی به مصوبه دولت عمل نمیکنیم، معلوم است که دلسوزی مدیر و مسئول و دانشجو و دانشگاه و مردم کوچه و بازار راه به جایی نمیبرد که هیچ، با خود عواقبی هم به دنبال میآورد.»
آقای پوتین و بافت تاریخی!
وی با اشاره به این که بافتی که مرمت نشود آرام آرام میمیرد، توضیح میدهد:« وقتی آدمها هیچ دلگرمی ندارند باید یک دستگاهی مداخله کند تا ثروت کشور یعنی همین بافتهایی که کسی برای آن هزینه نمیکند، از بین نرود. هزینه مرمت به مراتب از تخریب کمتر است اما این سودبلندمرتبهسازی است که گروهی معاملهگر نمیتوانند از آن چشمپوشی کنند. تفاوت نیت با تفاوت اجرا از زمین تا آسمان است به اسم نیت دیگری، کار دیگری انجام میدهند. در تمام دنیا مسئولیت نگهداری و زنده کردن بافتهای قدیمی به گردن بومیان محلی است. تا وقتی چنین نباشد رییس جمهور آقای پوتین باشد یا کامرون یا.... برای همه بافتهای قدیمی در سراسر دنیا همین اتفاقی میافتد که در ایران درحال رخ دادن است یعنی هرکس هرکاری که دلش میخواهد انجام میدهد چون به مشارکت مردم در بافتهای تاریخی اعتقادی نیست. چون به مصوبات احترام نمیگذارند، چون ابزار اجرایی در دست مدیران و مسئولان ذی ربط نیست.»
کد خبر: 76089
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcjhyea.uqemozsffu.html