نه «چغامیش»، نه «فضیلی»!
تپه باستانی «KS۰۳۹۷» در منطقه چغامیش تسطیح شد +عکس هوایی
27 ارديبهشت 1394 ساعت 10:35
درحالی طی چند روز گذشته سخن از تسطیح تپه فضیلی به میان آمده است که عکسهوایی همچنین فعالان میراث فرهنگی و باستانشناسان مستقل حاضر شده در محل خبر از تخریب تپه باستانی دیگری میدهند و این پرسش را مطرح میکنند که کارشناسان میراث فرهنگی دزفول چگونه تشخیص دادند که تپهی باستانی تسطیح شده که در فهرست محوطههای باستانی دشت خوزستان با شماره KS۰۳۹۷ ثبت شده است در واقع تپه ماهور بوده و ارزش علمی ندارد؟!
به گزارش هنرنیوز، اخبار پیرامون منطقه چغامیش با واکنشهای زیادی رو برو است تا آنجا که در طول دو روز گذشته و درایام تعطیل، هنگامی که فعالان میراث فرهنگی و باستانشناسان مستقل از محل وقوع تخریب بازدید کردند ،مورد ضرب و شتم قرار میگیرند. متن زیر شرح این ماوقع از زبان دوتن از فعالان میراث فرهنگی و باستانشناسان حاضر در محل تخریب است که پرده از واقعیات جدیدی برمیدارد.یکی از این دونفر که خواستار افشانشدن نامشان است و از نزدیک تپه مورد نظر را بازدید کرده، در یادداشتی عنوان میکند:
با انعکاس خبری مشکوک با عنوان "چغامیش تسطیح شد" همانند هر دوستدار میراث فرهنگی این مرز و بوم بسیار نگران و ناراحت شدم؛ بلافاصله با خود گفتم تسطیح چغامیش؟ چطور ممکن است؟ یک ارتش وسایل مکانیزه خاکبرداری برای این کار لازم است! وقتی خبر را کامل و بهدقت خواندم، متوجه شدم که در واقع تپهای بهنام "قفیلی" تخریب شده که نام محلی و ثبت شدهی آن "بنه فُضیلی/فضلعلی" است. این منطقیتر بنظر میرسید؛ چون بُنه فضیلی بهدلیل ارتفاع کم آن، راحت تر قابل تخریب است! اما متأسفانه تنظیمکننده خبر با تیتری اشتباه "چغامیش تسطیح شد" بدون شک زمینه تخریب افرادی در ردههای مختلف بدنه میراث فرهنگی را فراهم کرد. اما مسوولین میراث فرهنگی که ترکشهای این تیتر آنها را نشانه گرفته بود، همراه با تکذیب خبر تسطیح شدن چغامیش -که واقعاً صحت نداشت- بر روی تخریب اصلی صورت گرفته، یعنی تسطیح تپهای در نزدیکی چغامیش سرپوش گذاشتند و چنین گفتند: "پس از بررسی، کارشناسان، تپه [فضیلی] را فاقد ارزش فرهنگی تاریخی اعلام کردند". و در جایی دیگر عنوان کردند:"بررسیها نشان میدهد یک کشاورز در زمین زراعی خود که در فاصله ۷۰۰ تا ۸۰۰ متری تپه اصلی چغامیش قرار دارد، یک تپه ماهور را تسطیح کرده است".
از سویی کارشناسی دیگر (سیدمحسن حسینی، مدير امور پایگاههای پژوهشی اداره کل میراث فرهنگی) می گوید: "متأسفانه کشاورزی که این تپه [فضیلی] در زمین وی قرار گرفته بدون استعلام از میراث فرهنگی شهرستان و استان تسطيح اين تپه را آغاز كرده بود كه میراث فرهنگی دزفول بهمحض اطلاع از این موضوع از ادامه کار این کشاورز جلوگیری کرده است".
نکته مهم و جالبتوجه اینجاست که بُنه فضیلی -در ۲ کیلومتری شمالغربی چغامیش- نه یک تپه ماهور فاقد ارزش، بلکه یک استقرار مهم مربوط به فازهای آرکاییک (۶۲۰۰-۶۰۰۰ پیشاز میلاد)، شوشان میانه متأخر (۵۲۰۰-۴۷۰۰ پیشاز میلاد)، شوشان جدید ۲ (۴۳۰۰-۴۰۰۰ پیشاز میلاد)، آغاز نگارش (۳۵۰۰-۳۱۰۰ پیشاز میلاد) و پارت-ساسانی است که توسط خانم کنتور کاوش و دو گزارش کوتاه و مقدماتی از آن منتشر شده است.
تصویرماهوارهای رنگی وضعیت چند ماه پیش منطقه
این خبرهای ضد و نقیض، پاسخهای غیرکارشناسانه، پرسوجوی دوستان و همکاران نگران باعث شد برای بررسی وضعیت تپه چغامیش و بنه فضیلی از محل بازدید کنیم. روز جمعه مورخ ۲۶ اردیبهشتماه بههمراه یکی از دوستان کارشناسارشد باستانشناسی در محل بُنه فضیلی حاضر شدیم؛ در همین لحظه شخصی با حالتی پرخاشجویانه و بسیار عصبی با هتاکی و پوششی بسیار مُندرس به نزد ما آمد و خواستار مشاهده مجوز بازدید شد! ما در پاسخ اعلام کردیم که از دوستداران میراث فرهنگی هستیم و برای بازدید از وضعیت تپه فضیلی و چغامیش به منطقه آمدهایم و چنین بازدیدی ساده از یک تپه باستانی نیازمند مجوز نیست.
وی همزمان با تلفن همراه خود با فردی نامعلوم -که بعدها مشخص شد آقای شیربتی مسوول یگان حفاظت میراث فرهنگی دزفول است- مکالمه میکرد؛ پساز مدتی، گوشی تلفن همراه را بهدست من داد و گفت که خودتان را به ایشان معرفی کنید! من پس از احوالپرسی به آقای شیربتی گفتم:« یکی از دوستداران میراث فرهنگی هستم که برای بازدید از بنه فضیلی و مشاهده وضعیت آن از نزدیک آمدهام.» آقای شیربتی با لحنی آمرانه و تند اعلام کرد که شما حق ورود به محوطههای میراث فرهنگی را بدون مجوز ندارید! در پاسخ گفتم: «آیا تپه تحت حمایت شما توسط تابلو یا علایم هشدار دهندهای مشخص شده؟ آیا قانونی برای منع ورود به محوطههای باستانی وجود دارد؟ شما زمانی که بولدوزر تپه را صاف کرد کجا بودید؟ » تنها پاسخشان این بود که این موضوعات به شما ارتباطی ندارد! و مکالمه تمام شد.
پس از پایان مکالمه بهدلیل جلوگیری از درگیری احتمالی با آن فرد عصبی و تند مزاج، بازدید تپه فضیلی را نیمهتمام گذاشته و بهسوی وسیله نقلیهمان که در کنار جاده اصلی پارک شده بود، رفتیم. در کنار خودرو چند نفری - از آشنایان همان فرد- منتظر ما بودند که بدون مقدمه به ما یورش بردند و زیر مشت و لگد خود به قصد مرگ قرار دادند، افزون بر کتککاری صدماتی به وسیله نقلیه ما نیز وارد آوردند. آنها میگفتند محافظان میراث فرهنگی هستند و آقای شیربتی چنین وظیفهای را به آنها محول کرده است! افزون بر این، افراد مذکور بدون در دست داشتن هیچگونه حکمی قضایی یا حتا مدرک شناسایی به خود اجازه دادند که موبایل و تلفن شخصی ما را بهزور توقیف کنند! هرچند این مسئله با میانجگری افرادی دیگر ختم شد ولی میتوانست صدماتی جبرانناپذیر جانی و مالی را دربر داشته باشد.
تصویر سیاه و سفید هوایی قدیمی از منطقه چغامیش
این شیوه عملکرد یگان حفاظت میراث فرهنگی دزفول از نگهداری محوطههای باستانی پرسشهایی را به شرح ذیل پیش میآورد:
۱- ممنوعیت ورود به تپهای (یک تپه ماهور) -که بهزعم کارشناسان میراث فرهنگی فاقد آثار تاریخی بوده- به چه دلیل است؟ مگر یگان حفاظت میراث فرهنگی مسوول تپه ماهورهاست؟
۲- آیا تپههای باستانی حوزه حاکمیتی یگان حفاظت میراث فرهنگی دارای تابلوهای هشدار دهنده هستند که افراد را از ورود به آنها بازدارد؟ آیا در قوانین و مقررات سازمان میراث فرهنگی و جاری کشور قانونی در خصوص ممنوعیت ورود به محوطههای میراث فرهنگی وجود دارد؟ آنهم ورود دوستداران میراث فرهنگی!
۳- حال باید پرسید نگهبان بومی شما زمانی که یک حفار غیرمجاز گمانهای بزرگ در رأس تپه فضیلی ایجاد کرده در کجا و مشغول چه کاری بوده است؟ همین نگهبان در زمان تسطیح یکی از تپههای باستانی (تپه KS۰۳۹۷) در نزدیکی چغامیش، چرا دوستان و آشنایان خود را برای لتوکوب کردن حفار غیرمجاز و تسطیح کننده این تپه صدا نکرده است؟
۴- آیا این رفتار خصمانه با دوستداران میراث فرهنگی دستوری نانوشته به نگهبانانی اینچنین نیست تا از صحنهی تخلف دور بمانند؟ (از سخنان افراد ضارب بهراحتی متوجه شدیم که این رفتار خصمانه برای جلوگیری از ورود دوستداران میراث فرهنگی و خبرنگاران به محل تپه تسطیح شده است).
۵- آقای شیربتی بهعنوان ﻣﺴوﺆل یگان حفاظت میراث فرهنگی دزفول، طبق چه مجوزی بدون هیچگونه حکم مأموریتی یک فرد را ، ﻣأمور حفاظت از "تپه ماهور" کرده اید؟ اصلاً تپه ماهور به شما چه ربطی دارد؟ مگر حفاظت از تپه ماهورها در حوزه اختیارات شماست؟ آیا اقدام خودسرانه ایشان تخطی از قوانین و مقررات نیست؟ آنهم فردی که حکم مأموریت و کارت شناسایی را وقتی به او ارائه میدهید آنها را مچاله و پرت میکند! این فرد را در کجا و چگونه آموزش دادهاید؟ آیا چنین آموزشهایی در دستور کار یگان حفاظت میراث فرهنگی کشور قرار دارد؟
۶- آیا چنین اقداماتی باعث نمیشود باستانشناسان و پژوهشگرانی که برای شناسایی، نقشهبرداری، تهیه پروندههای ثبتی و .. ناگزیر به بازدید از چنین محوطههایی هستند، امنیت جانی نداشته باشند!
در این تصویر ماهواره ای قدیمی می توانید تپه های باستانی شناسایی شده در اطراف چغامیش را ببینید و آنها را با تصویر ماهواره ای جدید مقایسه کنید و ببینید چه تعداد تپه تا کنون تسطیح شده است
همچنین پرسشهایی که از میراث فرهنگی دزفول و کارشناسان آن باید پرسید این است:
۱- کارشناسان محترم میراث فرهنگی دزفول چگونه تشخیص دادند که تپهی باستانی تسطیح شده که در فهرست محوطههای باستانی دشت خوزستان با شماره KS۰۳۹۷ ثبت شده است، درواقع تپه ماهورند و ارزش علمی ندارند؟ آیا "هنری رایت" و "رابرت جی. ونکی" این تپه ماهور را به اشتباه بهجای یک محوطه باستانی ثبت کرده اند؟ آیا تکه سفالهای فراوان موجود در خاکهای دپویی محوطهای که تسطیح شده نشانههایی دال بر تپه ماهورند؟ حال پرسش این است که اگر این محوطه تپه ماهور است، در نتیجه مجموعه سفالهای گرداوری شده "رابرت جی ونکی" در سال ۱۹۷۰ میلادی از سطح این محوطه که در بانک سفال موزه ملی ایران نگهداری میشوند را چه باید کرد؟ آیا به نقشه سایتهای باستانی شناسایی شده خوزستان دسترسی ندارید تا با یک جستجو (search)ساده اطلاعات ثبت شده این محوطهها را ببینید؟ چه تعداد تپهی باستانی توسط این کارشناسان میراث دزفول تپه ماهور تشخیص داده شده و در نهایت تسطیح شده اند؟
این تصویر از روی تپه ی فضیلی گرفته شده. در افق بلندی تپه چغامیش نمایان است ولی تپه ای که بین این دو وجود داشته به دلیل تسطیح دیگر دیده نمی شود
۲- آیا به گزارشهای مقدماتی کاوشهای خانم هلن ج. کنتور در تپه فضیلی و گزارش بررسی رابرت جی. ونکی دسترسی نداشتید؟ و یا این گزارشها را فاقد ارزش علمی دانستهاید؟ آیا در شیوههای تشخیص کارشناسانه خود مقیاس ارزشگذاری و تشخیصی دیگری برای شناخت یک تپه باستانی از تپه ماهور دارید که ما از آن بیخبریم؟
۳- آیا چون ارتفاع و مساحت تپه فضیلی کوچکتر از چغامیش بوده در نتیجه ارزشش از آن کمتر است و تخریبش اهمیتی ندارد؟
۴- آیا این کارشناسان میدانند در دشت خوزستان، چند محوطه مربوط به فاز شوشان عتیق داریم؟ آیا از اهمیت این فاز باستانشناختی تأثیرگذار، نا آگاهند که یک تپه به این ارزشمندی را تپه ماهور تشخیص میدهند؟ اگر واقعاً تپهی تخریب شده یک تپه ماهور است، چرا در تصویر ماهوارهای اطراف این تپه ماهور و زمینهای کشاورزی توسط نهرهای سنتی مرزبندی شده است؟ مگر نه اینکه کارشناس شما در مصاحبهاش میگوید: "نهرهاي سنتی وجود دارد كه مرز محوطههای باستانی را مشخص ميكند"؟
خطاب به کارشناسان محترم میراث فرهنگی دزفول باید بگویم اگر نمیدانید بهتر است گزارشهای خانم کنتور و رابرت جی. ونکی را به خوبی مطالعه کنید و یا از دکتر عباس علیزاده (باستانشناس و مدیر پروژه پیشاز تاریخ ایران دانشگاه شیکاگو)، دکتر عباس مقدم (باستانشناس و مسول سابق پژوهشکده باستانشناسی) دو متخصص دورانهای پیشاز تاریخ حوزه جنوبغربی ایران بپرسید تا درباره اهمیت این تپهها برای شما بگویند! شاید شما خود را آگاهتر از این متخصصان کارکشته می دانید که اینگونه نظر کارشناسانه میدهید؟
درست است شیوه خبر رسانی اولیه تخریب این تپه با تیتری اشتباه زمینه ساز تخریب و شاید تسویه حسابهای شخصی شده است(در جای خود چنین شیوهای نادرست اطلاعرسانی را نیز محکوم میکنم)؛ با این همه آیا این رفتارها دلیلی منطقمحور برای کم اهمیت و بیارزش جلوهدادن یک محوطه باستانی است که با سهلانگاری و ندانمکاری برای همیشه از نقشه باستانشناسی کشور پاک شده است؟
مسوولین میراث فرهنگی دزفول برای چنین رفتارهایی باید از اذهان عمومی پوزش بخواهند و هیأتی از سوی ردههای بالای میراث فرهنگی کشور تشکیل شود تا به این تخلفات صورت گرفته رسیدگی کند و به آنها پایان دهد.
کد خبر: 80868
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcjooeo.uqeymzsffu.html
هنر نیوز
http://www.honarnews.com