زنوزي: دور شدن از ادبيات بوف كوري شاخصترين اتفاق ادبي انقلاب است
28 تير 1389 ساعت 11:45
يك نويسنده با اشاره به رخ دادن اتفاقات ادبي بعد از انقلاب گفت: يكي از شاخصترين اتفاقات ادبي پس از انقلاب دور شدن از ادبيات بوف كوري است.
به گزارش هنر نيوز به نقل از فارس، نشست «بررسي ادبيات داستاني دهه شصت» با حضور فيروز زنوزي جلالي، احمد شاكري، كامران پارسي نژاد عصر روز گذشته در سراي اهل قلم برگزار شد.
فيروز زنوزيجلالي، نويسنده و منتقد ادبيات داستاني درباره ادبيات دهه شصت گفت: سال چهل آغاز دهه شكوفائي ادبيات داستاني است كه در نوع خود قابل بررسي و قوام يافته است.
وي در ادامه با اشاره به الگوبرداري نويسندگان از جريانهاي روز ادبي تصريح كرد: ما خواسته و ناخواسته از ادبيات غرب الگوبرداري كرده و ميكنيم، اگر به موج ادبيات داستاني كه دامنگير نسل جوان است بنگريم ميبينم همواره از داستانهاي مينيمال، مدرن، رئاليسم جادوئي و سيال ذهن هميشه گرتهبرداري كردهايم.
اين نويسنده اظهار داشت: هيچ نظرگاه نويسنده خارج از موقعيتهاي جامعه هيچ كشوري نيست، يعني شرايط اقتصادي، سياسي، اجتماعي است كه مكاتب را پديد ميآورد. پس از جنگ جهاني اول و دوم مكتب «دادائيسم» به وجود ميآيد، چرا كه كشتار فراواني رخ داد و در نهايت مكتبي پديد ميآيد كه بسيار پاشيده است، چرا كه جهان را اينگونه فرض ميكند.
زنوزي در اين راستا افزود: ادبياتي كه در حال حاضر نسل جوان به آن دامن ميزنند يك ادبيات تقليدي و وارداتي است بدون اينكه پيش زمينه درستي داشته باشد.
اين منتقد ادبيات داستاني در ادامه با اشاره به اين ادبيات تصريح كرد: اتفاقات رخ داده در كشور ما با ساير نقاط متفاوت است. يكي از شاخصترين اتفاقات پس از انقلاب دور شدن از ادبيات بوف كوري است.
وي گفت: پيش از انقلاب، ادبياتي انزواگرايانه ديده ميشود اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي اتفاق مهمي در ادبيات داستاني رخ ميدهد و آن اينكه ادبيات «جمعي» ميشود. در اين ميان انسانها از پيله تنهايي رها شده و به جامعه آمده، تك صداييها فراموش شده و افراد وارد ديالوگ با يكديگر ميشوند.
زنوزي با اشاره به نويسندگان پس از انقلاب تاكيد كرد: پس از انقلاب نويسندگان دو دسته شدند؛ نويسندگاني كه قبلا مينوشتند و تجربياتي در عرصه داستاننويسي داشتند و ديگر حضور نويسندگان جديد كه مربوط به نسل انقلاب هستند و طبيعتا تازه از گرد راه رسيده و نوقلم هستند و ميخواهند محصول ادبيات انقلاب را به وجود آورند.
وي افزود: از نويسندگان دسته اول آناني كه داراي پيشينه و سابق بودند، اغلب سكوت كردند، بسياري اصل انقلاب را در متن داستانها عنوان نكردند و در اين ميان عدهاي حتي به تحريف انقلاب دست زدند.
به گفته زنوزي؛ دسته ديگر نويسندگان نسل انقلاب و نوقلمان هستند كه اينان داراي شور انقلابي بودند.
اين نويسنده با اشاره به اين ادبيات بيان كرد: بلافاصله پس از انقلاب و پيش از پديدآمدن ادبيات انقلاب، جنگ آغاز شد و ادبيات داستاني ما با ادبيات دفاع مقدس آميخت.
اين منتقد ادبيات داستاني خاطرنشان كرد؛ افرادي كه نوقلم بود و تازه دست به قلم شده بودند بايد آزمون و خطا داشته باشند، چرا كه در آثارشان اشتباهاتي وجود داشت، نويسندگاني كه پربار مينويسند بايد ساليان سال رنج قلم را تحمل كنند. ديگر اينكه جنس ادبيات جنگ ما با تمام دنيا متفاوت است، اين ادبيات احساسي و تهيجي است.
وي در ادامه با اشاره به ادبيات دهه شصت گفت: در اين دهه كمتر شاهد آثاري هستيم كه به معناي هنرمندانه قوام يافته باشد، به گونهاي از اين ادبيات احساسي تاثير ميپذيرد و در نهايت ادبياتي شعاري به وجود ميآيد.
اين نويسنده در ادامه با اشاره به ادبيات دهه شصت تصريح كرد؛ محصول ادبيات دهه شصت هنگامي مشخص ميشود كه بتوانيم آنها را تجزيه تحليل كنيم.
به گفته اين منتقد ادبيات داستاني، بايد به كارنامه افرادي چون محمود دولتآبادي، رضا براهني و... نگاه كنيم، تا اينكه تصور به قاعده و درستي را در ارتباط با دهه شصت و هفتاد داشته باشيم، چون اگر غير از اين باشد دچار كليگويي شده و احتمال دارد به مسايلي بپردازيم كه با ادبيات دهه شصت و هفتاد همخوان نباشد.
زنوزي اظهار داشت: بايد به سلسله آثاري كه در اين سالها منتشر شده يعني كارنامه دهه شصت و هفتاد بپردازيم و ببينيم چه افرادي چه آثاري توليد كرده و آثار چگونه بودهاند؟ گرچه هر كدام از آثار همانند «كليدر» قابل بحث هستند.
کد خبر: 13358
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcjotev.uqetizsffu.html