گزارش نشست نقد و بررسی «انتهای خیابان هشتم»؛
امینی: سینما باید جایی برای تفریح و فکرمخاطب باشد
21 ارديبهشت 1391 ساعت 0:14
علیرضا امینی کارگردان فیلم سینمایی «انتهای خیابان هشتم» گفت: معتقدم که سینما ارزش مضاعفی در مقایسه با تلویزیون دارد، چرا که سینما اساساً هم باید جایی برای تفریح مخاطب باشد و هم مخاطب را به فکر وا دارد.
به گزارش هنرنیوزبه نقل از روابط عمومی فرهنگسرای فردوس، نمایش و نقد و بررسی فیلم سینمایی «انتهای خیابان هشتم»با حضور«علیرضا امینی» کارگردان، «سید جمال ساداتیان» تهیه کننده، «محمدرضا غفاری»،«بیتا بیگی» و «مهدی ماهانی» بازیگران، «حمید سلیمی» فیلمنامهنویس و منتقد و «محمدرضا لطفی» منتقد و مجری در این فرهنگسرا برگزار شد.
در ابتدای این نشست «محمدرضا لطفی» از «سید جمال ساداتیان» در مورد اینکه که ماجرای هربار به تعویق افتادن اکران این فیلم که در نهایت در برنامه اکران نوروز ۹۱ قرار گرفت چه بوده است؟ که وی هم در پاسخ گفت: اساسا آثاری که در حوزه نقد اجتماعی هستند در اکران با هزار و یک مشکل مواجه هستند و در سوی دیگر فیلمهای مستقل معمولا مهجور واقع میشوند و حال حساب کنید که یک فیلم حوزه اجتماعی که به بیان نقد یک معضل میپردازد و به شکل مستقل هم تولید شود چه بلاهایی به سرش میآید و دوام این نوع سینما تنها و تنها با حمایت مردم و مخاطب امکانپذیر است، چرا که معمولا آثار دولتی معمولا با حمایتهای انبوه چه در تولید و چه در اکران مواجه هستند، اما حمایت در این سو، یعنی سینمای مستقل به شکل قطره چکانی صورت میگیرد.
وی در ادامه افزود: از یاد نبریم که امروزه همه چیز در فیلمسازی گران شده است و هزینهها به شدت بالا رفته است، درحالی که درآمدهای این حرفه روز به روز محدودتر و محدودتر میشود و حال در این وضعیت که ساخت کارهای سفارشی شتاب عجیبی گرفته، حتی ارگانهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی هم برای ابزارش از ما پولش را جلو جلو میگیرد. حال در چنین شرایط باید چه توقعی داشت؟
برپایه این گزارش، پس از صحبتهای «سید جمال ساداتیان»، منتقد برنامه از «علیرضا امینی» این سوال را مطرح کرد که حال با این کارنامه و پوسته اندازی و رشد پله به پلهای اکنون به جایی رسیدهاید که دیگر بگویید سینمای مورد علاقه خود را پیدا کردهاید؟ که وی در پاسخ، اظهار داشت: من فارغ التحصیل کارگردانی هستم و همان طور که شما توضیح دادید ۵ فیلم تجربی ساختم تا به «استشهادی برای خدا» رسیدم که معتقدم یک نقطه عطف در کارنامه من به حساب میآید و تا آن مقطع من هنوز دیدگاه خودم را پیدا نکرده بودم، در واقع سعی میکردم تا زاویهها و نگاههای جدیدی را تجربه کنم و مسیر خود را بیابم. این آزمون و خطاهای درونی من ادامه داشت تا رسیدم به «هفت دقیقه تا پاییز» که همه تلاشم را کردم تا هر آنچه که آموخته بودم را به تصویر بکشم و فکر میکنم که با این فیلم مسیر خود را پیدا کردم.
امینی ادامه داد: در واقع من معتقدم که سینما ارزش مضاعفی در مقایسه با تلویزیون دارد، چرا که سینما اساساً هم باید جایی برای تفریح مخاطب باشد و هم مخاطب را به فکر وا دارد.
بر پایه این گزارش، در ادامه نشست مجری برنامه از «بیتا بیگی» خواست تا ابتدا کمی از سوابق خود بگویید و سپس از کار با امینی توضیح دهد،چرا که «علیرضا امینی» معروف است به کارگردانی که بدون فیلمنامه سر صحنه میآید و این برای بازیگری که با این فضا آشنا نیست کمی سخت است. که وی در پاسخ،هم در پاسخ به این پرسش توضیح داد: «انتهای خیابان هشتم» دومین تجربه تصویری من بود که خوب البته بعد از این کار در چند تلهفیلم و سریال هم بازی کردم و در آن زمان با اینکه تجربه چندانی نداشتم، اما با سبک کاری «علیرضا امینی» آشنا بودم و میدانستم که در کارهای ایشان فیلمنامه به شکل رایج در کارهای دیگر وجود ندارد و ایشان با ذهنشان و در صحنه دست به خلق میزنند، اما با این حال «علیرضا امینی» همواره بازیگر را در تفکراتش سهیم میکند و این باعث میشود که تو ناخودآگاه درکار غرق بشوی. اما چیزی که برای من بیشتر استرسزا بود زمانی بود که میخواستم در مقابل فردی مثل: «ترانه علیدوستی» دیالوگ بگویم و البته ترانه خود آنقدر در کار ذوب شده بود که به من خیلی کمک کرد.
در ادامه «محمدرضا لطفی» در ادامه از «بیگی» پرسید که اکنون که تجربه شما نسبت به زمان فیلمبرداری این فیلم بیشتر شده است، وقتی فیلم را میبینی احساس نمیکنی که ایکاش فیلمبرداری آن در زمان حال و با تجربه الانت صورت میگرفت؟ که وی پاسخ داد: به هر حال هر بازیگری بعد از تماشای کارش دچار این حس میشود که کاش فلا جا را این طوری بازی میکردم یا آن صحنه را جور دیگری میگرفتم و فکر میکنم این در بازیگری امری کالا طبیعی و عادی باشد.
پس از صحبتهای «بیگی» منتقد برنامه از «مهدی ماهانی» پرسید که آیا در تجربههای قبلیات هم با این شیوه که فیلمنامه کاملی محیا نباشد کار کرده بودی یا خیر؟ که وی اظهار داشت: ابتدا اجازه بدهید من این بحث را که در کار فیلمنامه وجود نداشته را بشکافم و توضیح دهم که ما شرح سکانسها را کاملا میدانستیم و بر اساس این شرح سکانسها صحنه را می گرفتیم،اما در مورد پاسخ شما باید بگویم که خیر تا قبل از این کار تجربه اینچنینی نداشتم و شناخت زیادی از سینمای «علیرضا امینی» نداشتم، البته الان در کار خانم «درخشنده» حضور دارم و ایشان هم از همین شکل استفاده میکنند و جالب است که بعد از آقای «امینی» این شکل فیلمنامه نویسی باب شده است.
در ادامه این جلسه «محمد رضا لطفی» خطاب به «محمدرضا غفاری» عنوان داشت که به زعم من در کل تیم بازیگران این فیلم روانترین بازی و بهترین بازی متعلق به اوست و به خوبی از عهده نقش برآمده است و این نشان از حرکت رو به جلوی او دارد. وی سپس از «محمدرضا غفاری» پرسید که اولین کار شما «رویای خیس» خانم درخشنده بود و بعد از آن در «انتهای خیابان هشتم» به خوبی دیده شدید. چه شد که به این فیلم پیوستید و تحلیل خودتان از نقش چه بود؟ که وی اذعان داشت: از تعریف دلگرم کننده شما خیلی ممنون هستم. من در زمان «رویای خیس» تنها ۱۹ سال داشتم و پس از آن در یک تله فیلم به کارگردانی «سیروس الوند» بازی کردم و بعد هم سرکار سریال آشپزباشی رفتم و در نهایت هم به گروه «علیرضا امینی» پیوستم. روزی که وارد کار شدم، آقای امینی خط داستان را برایم تعریف کرد و خیلی رک بهم گفت که حضور این شخصیت زیاد نیست که من هم گفتم طول نقش اصلا برایم اهمیتی ندارد و مهم ایفای درست آن است.
امینی هم در ادامه گفت: پس برای اینکه این شخصیت درست دربیاید بگرد و پیشینه آن را پیدا کن و پیگیر شد تا من گذشته این شخصیت را بیرون بکشم و ترسیم کنم که این پیگیری برای من خیلی جذاب بود.
پس از صحبتهای «غفاری» (محمدرضا لطفی) از «حمید سلیمی» خواست تا دیدگاه خود را درباره فیلم بیان کند که او اینگونه توضیح داد که برایم خیلی جالب است که فیلمی که دوماه از اکرانش میگذرد هنوز دیده میشود و مخاطب طالب آن است. این یک امتیاز بزرگ برای فیلم است و به زعم من «انتهای خیابان هشتم» یک نقد جسورانه اجتماعی را مطرح میکند و به هیچ وجه سیاه نمایی ندارد و برشی از زندگی اجتماعی روز ماست و حاضرم دست تک تک آنهایی که این فیلم را متهم به سیاه نمایی میکنند بگیرم و به اجتماع ببرم و عین همین شخصیتها را نشانشان بدهم. پس صورت مسئله را پاک نکنیم و معتقدم تهیه کننده و کارگردانهای این کار زره آهنی به تن کردهاند.
در ادامه علیرضا امینی گفت: اجازه بدهید من در مورد شکل فیلم نامههای کارهایم و شیوه کارم کمی توضیح بدهم،چون چندبار اینجا این بحث مطرح گردید. ببینید ما در این کار یک فیلمنامه کامل داشتیم که شرح سکانس ها نوشته شده بود، اما این سکانسها در واقع فقط یک سری توضیحات بدون دیالوگ بودند که در سرصحنه باید این سکانسها به بار مینشستند. من این شیوه را از تئاتر یاد گرفتم و قبول دارم که برای بازیگر این شیوه بسیار سخت است، چون نمیداند که دقیقا چه باید بگوید،اما معتقدم طرواتی که در بداههگویی وجود دارد ستودنی است.
در پایان مجری و منتقد برنامه از «علیرضا امینی» سوال کرد کارکترهای فیلم شما عقبه روشنی ندارند و این در بعضی جاها به کار لطمه میزند، علت این نگذاشتن بک راند برای کاراکترها چه بوده است که وی در پاسخ، گفت: فیلم ما را حوادث جلو میبرد و در سینمای مدرن همه چیز را نباید به مخاطب داد. این درست خلاف سینمای کلاسیک است که یک قصهگویی سر راست دارد و من در این کار میخواستم تا خیلی چیزها را مخاطب کشف کند. ما میخواستیم نشان دهیم که ظرف ۷۲ ساعت آدمها چگونه تغییر هویت پیدا میکنند و این وضعیت چه اثری روی آنها می گذارد
کد خبر: 40583
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcjtiex.uqeyozsffu.html