اگر در اطراف ما دانش آموز یا دانش آموختهای از اهالی هنرستانهای هنرهای تجسمی حضور داشته باشد؛ این عبارت را بارها از او شنیدهایم که هنرستان عمر دانش آموز را به هدر میدهد. اما این موضوع زخم سر باز کردهایست که کمتر به سراغ آن می رویم.
اگر از شرایط دانشآموزان رشتههای مختلف هنرهای تجسمی خبر بگیریم؛ در خواهیم یافت که غالب آنها چندان از شرایط تدریس در هنرستان رضایت ندارند و این موضوع بعدها وقتی شدت میگیرد که دانش آموختگان هنرستانها پس از یک سال ماندن در پشت سد آزمون عملی دست به دامان آموزشگاههای خصوصی شوند و پس از هزینه زمانی و مالی قابل توجه به قبولی در آزمون عملی کنکور امیدوار شوند. در واقع هنرآموزان هنرستان ها لقمههای چربی برای مراکز آزاد آموزش طراحی و نقاشی هستند. اما این موضوع چرا اتفاق میافتد؟
از جمله مشکلاتی که هنرآموزان در هنرستانها با آن روبرو هستند؛ بلاتکلیفی غیر قابل انکاریست که در روند آموزشی وجود دارد. دانش آموزان معتقدند در بسیاری از رشته ها از جمله نقاشی و گرافیک آنچه در مدرسه میآموزند آنقدر محدود و پراکنده است که جوابگوی نیاز آنها به هنرآموزی نیست. اما همه این موضوع به مدرسه و کتابهای درسی باز نمیگردد. بخشی از این موضوع را میتوان بر گردن خود دانش آموز دانست. چرا که برترین ساعتهای عمر این دسته از محصلان کمتر به تورق کتبی میانجامد که از جمله معلومات ضروری یک هنرآموز و بعدها یک هنرمند به حساب میآید.
بسیاری از دانش آموزان حتی پس از فارغالتحصیلی از مدرسه آشنایی درست و جامعی ربا کتب اهم تاریخ هنر از جمله «هنر در گذر زمان» اثر ارزشمند هلن گاردنر، «آخرین مفاهیم و رویکردها در جنبش های هنری سده بیستم» اثر ادوارد لوسی اسمیت، «تاریخ هنر» تالیف ارنست گامبریج، «هنر ایران» آرتر آپم پوپ و کتبی ازین دست ندارند و گاه حتی سالهای هنرستان را بدون دانستن نامی از این کتب سپری میکنند. در حالی که اوج یادگیری دانش آموزان در سالهای مدرسه است و توان ذهنی برای یادگیری در سنین بالاتر به یکباره کاهش مییابد. اما به نظر میرسد برای دانش آموزان هنرستانی خواندن کتابهایی ازین دست هرگز دغدغه نبوده و نیست. تنها کتبی که به طوری ناقص و سطحی به تاریخ هنر و نامهای مهم آن میپردازند کتب طراحی تخصصی و تاریخ هنر هستند که آنها هم اطلاعات مدون و منظمی را به دانش آموز ارائه نمیدهند. اما در این میان بزرگترین سوال این است که چرا دانش آموزان هنرستانی تا بدین حد زمان خود را بیهوده سپری میکنند و در حقیقت نگاهی عمیق به مسئله آموزش ندارند.
در حقیقت کتابخانههای هنرستان ها که غالب آنها کتب چندانی هم در زمینه هنر ندارند و در واقع تفاوتی با کتابخانه های عمومی ندارند یکی از بزرگترین مشکلات هنرستان ها در مسیر بالا رفتن سطح کیفی در دوران تحصیل در هنرستانهاست بسیاری از کتب تاریخ هنر نیز به صورت مرجع نگهداری میشود و خارج کردن آنها از کتابخانه مدرسه ممنوع است. با احتساب آنکه خستگی حاصل شده در ساعتهای کلاسی سبب میشود تا دانش آموزان تنها زمان تفریح خود را صرف استراحت کنند؛ ساعات ورود و استفادهشان از کتابخانه به صفر میرسد و در این صورت راهی نمیماند جز آنکه دانش آموزان آنهم در صورت تمایل به کتاب خواندن به کتبی اکتفا کنند که امکان خروج آنها از کتابخانه وجود دارد. با این اوصاف اصلاً عجیب نیست که فارغ التحصیلاتن هنرستان ها نه تنها معلومتا دانش آموزان ریاضی و تجربی را نداشته باشند؛ بلکه از داشتن توان علمی لازم برای رشته خود نیز محرومم باشند!
اما سوال اساسی این جاست که چگونه میل به آموختن این معلومات در وجود دانشآموزان ایجاد میشود و چه راهکارهایی برای ایجاد احساس نیاز به مطالعه وجود دارد؟