ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار گروه ادبی هنرنیوز در خصوص استفاده از ظرفیت های داستانی آثار نویسندگان کودکان و نوجوان در فیلم نامه های کودک گفت: اگر بخواهیم راجع به سینمای کودک صحبت کنیم نخست لازم است به وضعیت سینمای کودک در چند ساله گذشته نگاه کنیم. در سال های اخیر با اینکه در سینمای کودک و نوجوان پیشرفت کرده ایم لیکن گاهی شرایط پیش آمده سبب شده است که مردم از سینما دور بشوند.
وی در توضیح این مطلب گفت: در زمان حال، یکی از بزرگترین دغدغه های سینماگران این است که از ساخت فیلم هایشان فروش خوبی داشته باشند لذا اگر مردم به سینما نروند، سینماگران دچار آسیب های مالی شده، ورشکست می شوند لذا بازاری شدن فیلم ها به همین دلیل پیش آمده است و سلیقه ها مردم تنزل کرده و امروز سینمای ما را درگیر خود نموده است در حالیکه اگر فیلم های خوبی ساخته شود و به سمت و سوی سوژه های بکر و ناب برود، می تواند مخاطبان زیادی را جذب کند.
وی با بیان این مطلب افزود: در بحث فیلم های کودک و نوجوان به رغم اینکه تاکنون فیلم های نسبتاً خوبی ساخته شده است لیکن قبل از انقلاب آثاری که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید می شد کارهای بسیار خوبی بود اما امروز سینمای کودک در کنار سینمای بزرگسال قرار دارد و فیلم هایی چون «کلاه قرمزی» که تنها مردم را به خنده وا می دارد و حس نوستالوژیک آنان را از سال های گذشته برمی انگیزد ساخته می شود.
ابراهیمی با تأکید بر این نکته که «قضاوت نمی کنم که کلاه قرمزی فیلم خوبی است یا نه» اظهار داشت: هر فیلمی تنها برای یکبار می تواند جذابیت های ناب خود را حفظ کند و دفعات بعد دیگر جذابیت های زیادی ندارد.
این نویسنده و شاعر کودک و نوجوان با بیان اینکه امروز تعامل بین کارگردانان و نویسنده های حوزه کودک بسیار اندک است،گفت : نویسندگان حوزه کودک و نوجوان اغلب با نوشتن رمان ها و داستان هایشان با فضای ذهن کودک بسیار آشناترند لذا اگر این تعامل بین آنها وجود داشته باشد شرایط سینمای کودک ما بهتر می شود؛ زیرا بسیاری از نوشته های آنان قابلیت های خوبی برای فیلم شدن دارد، برای مثال تا به حال به من چند بار پیشنهاد شده است که فلان کتاب ام را به فیلم نامه تبدیل کنم و من با آنکه توانایی اش را داشتم اما علاقه قبلی به این کار نداشتم چون کار من چیز دیگریست و ترجیح می دادم فیلم نامه نویس کار تبدیل داشتان و فیلم نامه را انجام دهد.
وی ادامه داد: سازندگان آثار سینمایی بهتر است بروند سراغ فیلم نامه هایی که از نظر پرداختن به دنیای کودکان قوی هستند و برای این کار بهتر است مبنا را بر پایه داستان ها و نوشته های ادبیات کودک قرار دهند. من البته کاری ندارم که ممکن است برای ساخت آن تغییراتی از جانب کارگردان یا تهیه کننده در آن نوشته ایجاد شود اما در این کار خوب است ارجاع آن ها به نویسنده و نوشته هایش باشد.
ابراهیمی خاطر نشان نمود: مشکل ما اینجاست که امروز سینمای ما خیلی کم به سراغ ادبیات می رود و در نهایت نتیجه اش ساخت فیلم ها و تله فیلم هایی چون «مدرسه موش ها» می شود و تقریباً هیچ داستانی در آن وجود ندارد و سایر فیلم ها و برنامه هایی که شاید به دلیل جلوه های ویژه توانسته اند مخاطب را جذب کنند، اما کارهایی که قبل انقلاب در کانون پرورش فکری شورع شده بود و بعد از انقلاب هم تا چند سالی ادامه پیدا کرد فیلم هایی بود که به زندگی اجتماعی کودکان در تهران و شهرستان ها توجه ویژه داشت همچون فیلم «خانه دوست کجاست؟» عباس کیارستمی و «ساز دهنی» امیر نادری که به زندگی اجتماعی کودکان و نوجوانان می پرداختند در حالیکه الان کمتر به طور حرفه ای فیلم ساخته می شود که مخصوص کودکان و نوجوانان باشد و در نهایت گفته می شود که فیلم «کلاه قرمزی» فروش خوبی داشته که من فکر می کنم بیشتر به خاطر بازیگران و عروسک ها و حس نوستالوژیک بزرگترها بوده است.
وی تصریح نمود: امروز در سینمای ما خیلی کم به نیازهای کودکان و نوجوانان پرداخته می شود.
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا فکر می کنید خوبست که کانون سروش فکری کودکان و نوجوانان متولی امر فیلمسازی کودک باشد؟» گفت: تجربه نشان داده است آثاری که در کانون ساخته شده اند حرفه ای تر هستند و افراد حرفه ای در آن آثار کار کرده اند مثل فیلم های خوبی که مجید مجیدی در یک دوره ساخت اما امروز کانون بودجه زیادی ندارد که پشتوانه امر فیلمسازی اش باشد ولی چون کارهای کانون با دنیای کودکان مطابقت بیشتری دارد لذا به سراغ افرادی می رود که دغدغه دنیای کودکان را داشته باشند و به نظر من اگر برای کانون شرایط خوبی فراهم شود همچنان می تواند فیلم های خوبی برای کودکان و نوجوانان تولید کند زیرا به نیازهای کودک و نوجوان فکر می کند.
وی به ساخت فیلم هایی چون «ساز دهنی» اشاره نمود و عنوان داشت: چنانچه فیلم های ما بومی شوند و خصوصاً شهرستان ها و روستاها و مکان های از این دست در پرداخت داستانی فیلم نامه ها مدنظر قرار گیرند طبعاً فیلم ها اصالت بیشتری پیدا می کنند.
جعفر ابراهیمی درباره عناوین آثارش که قابلیت تبدیل شدن به فیلم نامه را داشته باشند گفت: اولین رمان من تحت عنوان «یک سنگ و یک دوست» که تقریباً جزء اولین رمان های نوجوان در کشور بود و مقارن با چاپ «آتش در خرمن» حسین فتاحی است بارها از جانب موسسه صبا و فارابی جهت تبدیل شدن به فیلم نامه مورد پیگیری قرار گرفت اما من خودم به سراغش نرفتم، دیگر داستان های من تحت عنوان «جادوگران سرزمین بی سایه» یک رمان دو جلدی است که برگزیده کتاب های کتابخانه مونیخ شد و حال و هوای رمان معروف هری پاتر را دارد اما من این اثر را پیش از ترجمه هری پاتر در ایران نوشته بودم که یک اثر تخیلی علمی است و رویکرد علمی دارد نیز می تواند به فیسلم نامه تبدیل شود.
وی افزود: آثاری چون «جمعه در معاصره کارآگاهان، «شب های بی فانوس» درباره انقلاب، «در سوگ سهراب» درباره جنگ، «گل تاج و گل دره» و «ماجراهای جوری جورتان» از دیگر نوشته های من است که هر کدام دارای مولفه های خوبی برای پرداخت سینمایی است.
مریم خاکیان