پیشنهادات یک روانشناس کودک در گفت و گو با هنرنیوز،
کودکان را با کاوشهای باستانشناسی آشنا کنید
یک روانشناس کودک گفت: حس کنجکاوی کودکان به جای شکوفایی در موزههای ما دچار سردرگمی و درنهایت خستگی میشود. اگر مسئولان موزهها دوست داشتند که کودکان به مخاطبان آنها تبدیل شوند، میتوانستند شخصیتهای کارتونی مانند « شکرستان» طراحی کنند تا به معرفی انیمیشینی این فضاها بپردازد، یا راهنمایان را با لباسی جذاب و وسوسه انگیز برای بازدید از موزه با کودکان همراه کنند. چه اشکالی داشت فضایی را به کاوش بچهها اختصاص میدادند. بیل و بیلچه و فرغون در اختیارشان میگذاشتند تا ضمن بازی با خاک اشیایی را از دل زمین بیرون بیاورند و از نزدیک با کار باستانشناسی آشنا شوند.
تاريخ : سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۳۳
زهرا شاهسون- روانشناس کودک- در گفت و گو با هنرنیوز با اشاره به این که در حال حاضر عموماً راهنمایان موزهها بیشتر نقش حافظان اشیا را برعهده دارند تا تشریح آنها، افزود: ما در موزهها تجهیزات و امکانات و افراد متخصص لازم برای برقراری ارتباط فرهنگی با مخاطب را نداریم. نوع چینش اشیا موزه های ما روایتگر نیست از طرفی نحوه معرفی آثار و دلیل حضور مخاطب در یک موزه مشخص نیست. از این رو موزه به ویترین اشیا بدل شده که کمترین میزان اطلاعات اولیه را بدون کمترین تأثیر گذاری فرهنگی در اختیار بازدید کننده میگذارد.
وی ادامه داد: موزههای ما تلاشی برای تشریح بستر فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی یک اثر نمیکند و بیشتر نگاه کاسبکارانه و عتیقه بازانه را به ظهور میگذارد . موزههای ایران بیشتر افراد را به یاد ۲۰۰ سال پیش و حضور کشورهای اروپایی و کاوش آنها در ایران میاندازد. افرادی که به دنبال یافتن اشیا به خاورمیانه سفر کردند و ایران هم از این قاعده مستثنی نبوده است. بنابراین موزههای ما صرفاً محلی برای نگهداری اشیا هستند. گورستانی سرد که نه تنها سطح بینش و آگاهی تاریخی مردم را افزایش نمیدهد بلکه پیامی هم تولید نمیکند.
او در پاسخ به این پرسش که چرا موزههای ما برای کودکان جذاب نیستند، گفت: موزههای کشور برای چه قشری از جامعه ارزش آفرینی میکند؟ مهمترین مشتریانش چه کسانی هستند؟ موزهها چگونه امکاناتشان را با نیازهای مخاطب هماهنگ میکنند؟ مردم معمولا بر مبنای عوامل جذب و دفع محلی را ارزیابی و انتخاب میکنند که نیازها و خواستههای آنها را برآورده سازد، کدام خواست و نیاز جامعه در موزههای ایران برآورده میشود؟ آموزش، سرگرمی، لذت، کنجکاوی، احترام، هنردوستی، هویت شناسی، وطنپرستی... تقریباً هیچ یک از نیازهای روانی بشری در موزههای ما برآورده نمیشود. طبیعی است در چنین حالتی هیچ کودکی تمایل به بازدید از موزه را نداشته باشد.
این روانشناس کودک اظهار کرد: کدام ویترین در موزههای ایران مخصوص کودکان است؟ کدام راهنما با بیان کودکانه از یک شی برای فرزندانمان تصویر سازی میکند؟ کدام موزه انیمیشنی درباره اشیا و اتفاقات وارده بر آن تهیه کرده است؟ کدام سرویس بهداشتی متناسب با سن کودکان تعبیه شده است؟
سالاری تصریح کرد: حس کنجکاوی کودکان به جای شکوفایی در موزههای ما دچار سردرگمی و درنهایت خستگی میشود. اگر مسئولان موزهها دوست داشتند که کودکان به مخاطبان آنها تبدیل شوند، میتوانستند شخصیتهای کارتونی مانند « شکرستان» طراحی کنند تا به معرفی انیمیشینی این فضاها بپردازد، یا راهنمایان را با لباسی جذاب و وسوسه انگیز برای بازدید از موزه با کودکان همراه کنند. چه اشکالی داشت فضایی را به کاوش بچهها اختصاص میدادند. بیل و بیلچه و فرغون در اختیارشان میگذاشتند تا ضمن بازی با خاک اشیایی را از دل زمین بیرون بیاورند و از نزدیک با کار باستانشناسی آشنا شوند.
او تأکید کرد: کدام موزه را میشناسید که فضایی را تعبیه کرده باشد که کودکان در آن فرضاً با ماکت و سر هم بندی قطعات بتوانند تخت جمشید، پل خواجو، آرامگاه حافظ یا نادرشاه افشار را بسازند. یا از نزدیک در یک شهرک کوچک کارتونی با عروسکهای کوچک نحوه جنگیدن نیروهای ایرانی در جنگ چالدران را ببینند. یا کسی در حالی که لباس دوره زندگی سعدی را برتن کرده با بیان کودکانه شرحی از زندگی این شاعر مشهور ایرانی بدهد.
این روانشناس اضافه کرد: کودکان بیان، رفتار و اندیشه خاص خود را دارند. هر شهری نیازمند ساخت موزهای برای کودکان است. موزهای متفاوت که در آن امکان ساختن یک اثر تاریخی با دست یا نشستن کنار فردی درقالب یک دانشمند یا عالم یا شاعر فوت شده و شنیدن شرح زندگانی او میسر باشد. موزهای شاد و پرانرژی که انگیزه شناخت فرهنگ، تاریخ و جغرافیا را در بچهها به جوشش درآورد.
وی اظهار کرد: کودکان تصویر سازی قوی ذهنی از محیط اطراف خودشان دارند اما هیچ کدام از موزههای کشور چنین تصویری را در ذهن آنها ایجاد نمیکند. نورپردازی، نحوه چینش اشیا، نوع معماری موزهها، نحوه برخورد راهنمایان ، امکان دسترسی به موزهها به گونهای است که کودکان خیلی زود بازدید از یک موزه را فراموش میکنند و حتا حاضر نیستند بار دیگر به آنجا پا بگذارند.
او گفت: موزههای ایران حس لذت، سرگرمی و کنجکاوی کودکان را ارضا نمیکنند بنابراین به تبع آن حس آموزش و یادگیری هم برانگیخته نمیشود و طبیعی است که کودکان رغبتی برای ماندن در موزه ندارند.