واکنشی به چند اتفاق هنری فصل اخیر
هیئت مدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران با انتشار بیانیهای به رویدادهای فصل اخیر و بیتفاوتی هنرمندان و مسؤولان نسبت به برخی اتفاقات ناخوشایند در حیطه هنرهای تجسمی واکنش نشان داد.
تاريخ : يکشنبه ۶ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۵۲
به گزارش هنرنیوز؛ در این بیانیه به مواردی مانند خروج آثار هنری از موزه هنرهای معاصر تهران، واگذاری موزه هنرهای معاصر اهواز به بخش خصوصی، لزوم حفظ میراث موزهها، نبودن آرشیو آثار و خریده نشدن آثار هنری جدید توسط موزه اشاره شده است.
در متن این بیانیه آمده است: «از مرکز حقوقی بینالمللی ریاست جمهوری خبر میرسد که ۱۴ تابلو نقاشی خریداریشده توسط موزه هنرهای معاصر تهران پس از ۳۷ سال مسترد شده است. این خبر گرچه بسیار خوشحالکننده است، اما همزمان به خاطرمان میآورد که قرار است از این تابلوها در موزهای نگهداری شود که به اعتراف مسؤولان از استهلاک و کمبود امکانات بهشدت رنج میبرد. مستهلک شدن سیستمهای نگهداری و امکانات امنیتی و شرایط غیرشفاف نگهداری آثار در موزه هنرهای معاصر تهران بهعنوان تنها موزه تخصصی تجسمی کشور به موضوعی برای نگرانی دائمی اهالی هنر تبدیل شده است.
انتشار اطلاعاتی از قبیل آنچه در مصاحبه آقای ملانوروزی در تاریخ ۱۷ شهریورماه ۱۳۹۴ با خبرگزاری ایسنا منتشر شد، این سوال جدی را مطرح میکند که فارغ از اتفاقات ناگواری که چندی پیش در ارتباط با خروج و فروش آثار ارزشمند موزه در رسانهها منتشر شد، حقیقتا آثاری که قبلا توسط موزه خریداری شدهاند و تعدادشان قاعدتا بسیار زیاد است در چه شرایطی نگهداری میشوند؟ آیا گنجینه موزه و آثاری که بعضا سالهاست دور از دید کارشناسان و عموم مردم قرار گرفتهاند در شرایط مساعدی بهلحاظ رطوبت، نور و سایر مؤلفههای استاندارد موزهداری قرار دارند؟
در شرایطی که حتی اطلاعات دقیقی از آرشیو آثار موزه در دسترس نیست، همیشه شائبهی فقدان و عدم امنیت آثار وجود خواهد داشت. از کجا معلوم که این اتفاقات مسبوق به سابقه نبوده است؟ چه بسا ناکارشناسیهایی از زمره آنچه در همین مصاحبه به آن اشاره شده باعث خروج تعداد نامشخصی از آثار ارزشمند موزه شده باشد. از سوی دیگر بهدلیل همان عدم شفافیت همیشگی، یک نگرانی جدی نیز در ارتباط با اصالت آثار عودت داده شده و اساسا اصالت سایر آثار موجود در گنجینه موزه وجود دارد. البته این مسئله تنها به موزه هنرهای معاصر محدود نبوده و در ارتباط با آثاری که در اختیار موزه سعدآباد، نیاوران، بنیاد مستضعفان، بانکها، وزارتخانهها و سایر مکانهایی که مجموعههای ارزشمند دور از دسترس کارشناسان نگهداری می شوند، این نگرانیها وجود دارد.
فقدان موزههای تخصصی در حوزههای مختلف هنر معاصر ایران، تمام بار مسؤولیت را به دوش موزه هنرهای معاصری نهاده است که خود از کمبود شدید بودجه و امکانات رنج میبرد. حقیقتا چه فکری باید به حال بودجه کرد؟ آیا توقع درآمدزایی از ارکان فرهنگی کشور انتظار درستی است؟ آیا راه حل این مسأله واگذاری موزهها به بخش خصوصی، مشابه اتفاقی است که در موزه هنرهای معاصر اهواز رخ داده است؟ این خود مورد اعتراض و نگرانی جدی اهالی هنر واقع شده است. اعتراض نسبت به عدم شفافیت و انتشار قرارداد واگذاری و نگرانی از سرنوشت آثار ارزشمندی که در گنجینه موزه اهواز دور از چشم عموم نگهداری میشوند. هرچند مدیریت جدید موزه در اولین اقدام جدی با برگزاری نمایشگاهی با عنوان «آبی ایرانی» به برخی از نگرانی ها پاسخ داده، اما شایسته است تا با دعوت از کارشناسان و اهالی هنر و شفافسازی مسائل، خط بطلانی بر گمانهزنیها کشیده شود و آرامش خاطری را در جامعه هنری ایجاد کند. از سوی دیگر زمزمههایی از فروش برخی آثار جهت تامین مخارج جاری موزهها به گوش میرسد که این خود بر حجم نگرانیها میافزاید.
دغدغه دیگری که در ارتباط با بودجه هنرهای تجسمی وجود دارد، عدم ایفای نقش صحیح موزه در جهت خرید و جمعآوری آثار جدید و بالا بردن غنای گنجینهی موزه است. روال جاری در موزههای معتبر دنیا خرید آثار هنری با کیفیت به صورت دائم و نگهداری و آرشیو آنهاست که متأسفانه به بهانهی نبود بودجه کافی تاکنون مغفول واقع شده است. سوال دیگری که باید به آن پاسخ داده شود این است که حقیقتا نقش موزه چیست؟ آیا به فرض خرید آثار با کیفیت، تبدیل شدن به محلی جهت نگهداری و انبار آثار هنری هدف غایی موزههاست؟ آیا موزه نباید بیشتر به نقش خود در آموزش، پژوهش و تربیت نسل بعدی هنرمندان تجسمی بیش از تبدیل شدن به یک گالری اهمیت بدهد؟ همچنین عدم بهروزرسانی آرشیو کتابخانه موزه هنرهای معاصر نیز یکی دیگر از مسائلی است که شایسته توجه جدی مسؤولان است.
کمبود بودجه و عدم توجه به خرید آثار ارزشمند هنری مسألهای است که باعث شده تا کشورهای همسایه از فرصت بهدست آمده حداکثر بهره را برده و با گردآوری آثار هنرمندان این آب و خاک، گنجینه و تاریخی از هنر را برای خود دست و پا کنند که متعلق به خودشان نیست. گذاشتن برچسب هنرهای اسلامی بر روی کار هنرمندان ایرانی، مجوزی را برای بیگانگان ایجاد کرده تا با خیال راحت، بعضا بدون نام بردن از ایران و گاها بدون ذکر نام هنرمند، به عرضهی آثار هنرمندان ایرانی بپردازند و متأسفانه تاکنون با واکنشی درخور و شایسته از سوی متولیان فرهنگ و هنر مواجه نشوند. اتفاقاتی از قبیل آنچه در موزه لوور با قرار گرفتن هنر ایران در زیرمجموعه هنر اسلامی افتاده، نحوه نمایش آثار در موزه قطر و تلاش آذربایجان در ثبت هنر نگارگری ایرانی به نام خود در اکسپوی میلان از جمله مواردی است که بیپاسخ مانده است.
انجمن هنرمندان نقاش ایران با ابراز نگرانی نسبت به اتفاقات جاری در حوزه هنرهای تجسمی کشور، دست کمک و همیاری به سوی مسؤولان دراز کرده، آمادگی خود را در جهت حضور و تعامل کارشناسانه با موزه هنرهای معاصر و تمامی ارگانها و سازمانهای ذیربط اعلام میکند.
انجمن هنرمندان نقاش ایران آمادگی دارد تا در زمینه بازبینی گنجینههای هنر کشور، تهیه لیست، شناسنامه و آرشیو آثار و همفکری به منظور یافتن راهکارهای اجرایی در مرتفع کردن نگرانیها و کاستیها مشارکت کند. همچنین از تمام دستاندرکاران و دلسوزان حوزه هنرهای تجسمی کشور درخواست میکنیم تا با نگاهی دقیقتر و هشیارانهتر نگاهبان میراث هنری ارزشمند ایران باشند.»