نصراله افجهای در گفتگو با هنرنیوز:
هنر باید در خدمت کمک به نیازمندان قرار بگیرد
از ویژگیهای بارز فرهنگ و تمدن ایران حفظ کرامت انسانی و تلاش برای کمک به همنوعان بوده و مصادیق بسیاری را از گذشتههای دور برای این موضوع میتوان بیان کرد. به قول سعدی شیرازی:
بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار
تاريخ : شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۲
این ابیات به زیبایی بیانگر خصلت متعالی ایرانیهاست. این توجه و تأکید به انسان و تلاش برای یاری رساندن به دیگران تنها محدود به گذشته نبوده و در روزگار کنونی همچنان پابرجا و زنده است. در این بین هنرمندان ایرانی فارغ از تمام مشکلات و سختیهای زندگی امروزی، زمانی که پای کمک به هموطنانشان به میان بیاید، با تمام وجود حضور خواهند داشت و از هیچ کمکی فروگذار نخواهند کرد. در همین ارتباط گفتوگویی با استاد نصرا... افجهای، نقاش پیشکسوت کشورمان که خالق شاهکارهای بسیاری تا به امروز بوده، انجام دادیم و نظرات وی را در ارتباط با برگزاری اکسپوهای تجسمی خیرخواهانه، جویا شدیم.نصرالله افجهای متولد ۱۳۱۲ در تهران است.او تحصیلات مقدماتی را در تهران گذرانده و موفق به گرفتن دیپلم هنری شده است.وی چندین دهه سابقه هنرخطاطی دارد و با تکنیک های مختلف و مصالح و مواد مختلفی در خوشنویسی کار کرده و آثار متنوعی را به وجود آورده است.نصرالله افجه ای در میان خوشنویسان ایرانی از نسل اول این گونه تجربه اندوزی ها و ترکیب کردن و گسترش دادن امکانات خوشنویسی با مصالح نقاشی و سایر تکنیک های طراحی بوده است.افجه ای نمایشگاه های بسیاری از آثارش را در داخل و خارج از کشور برپا کرده است.
نظر شما درباره برگزاری نمایشگاههای خیریه تجسمی با اهداف انساندوستانه چیست؟حمایت از همنوع یکی از ویژگیهای ما ایرانیها بوده و مردم ما همواره در طول تاریخ نشان دادهاند که در شرایط سخت به یاری همدیگر میآیند. در این میان هنرمندان تجسمی در کنار دیگر اقشار جامعه و برای حمایت از همنوعان خود در مواقع مختلف آفرینشهای هنری خود را به فروش رسانده و عواید حاصل از آن را برای کمک اهدا کردهاند. برگزاری نمایشگاههای تجسمی خیریه اقدامی مؤثر برای ترویج فرهنگ نوعدوستی در جامعه بوده و نتایج مثبت بسیاری را در پی خواهد داشت.
بفرمایید چه انگیزهای سبب میشود تا هنرمند اثری را که شاید روزها و ماههای زیادی را صرف خلق آن کرده برای فروش در این نمایشگاهها ارائه کند؟بیشک اهداف انسانی مهمترین دلیل چنین اقدامی است. زمانی که بیمار از طریق رسانههای جمعی مطلع میشود نمایشگاه برای حمایت از وی برگزار میشود، به طور قطع احساس امیدواری کرده و حس میکند تنها نیست و کسی به فکر اوست. وقتی حضور جمعی از هنرمندان در این راه دیده شود، به دلیل محبوبیت آنها این تأثیر بیش از پیش خواهد بود. ما باید نسبت به هم بیتفاوت نباشیم و در مواقع سختی و مشکلات به یاری همدیگر بشتابیم. اگر این همدلی و دوستی در جامعه منتشر شود، میتوانیم با امیدواری بسیاری به زندگی ادامه دهیم.
حضور هنرمندان پیشکسوت در این برنامهها تا چه حد موجب ایجاد انگیزه بیشتر در جوانها میشود؟جوانان در مسیر رشد هنری خود از اساتید درس میگیرند و در این مورد هم چنین اتفاقی میافتد اما این حرکتهای انساندوستانه ارتباطی به هنرمند پیشکسوت و جوان ندارد و همگی با نیتی پاک در آن شرکت میکنند. ما همواره شاهد هستیم که جوانان از این امر بیشتر استقبال کرده و اهمیت بیشتری میدهند. حتی من معتقدم وقتی در نمایشگاه تجسمی خیریه یک جوان با شهامت کارش را اهدا میکند، ارزش و اهمیت بسیار بالاتری دارد.
به عنوان یک هنرمند پیشکسوت برای رونق بخشیدن به این فعالیتها چه توصیهای به افراد جامعه دارید؟اینکه تا دستت میرسد کاری بکن. این توصیه من است نه فقط هنرمند بلکه تمام اقشار جامعه باید در این راه قدم بردارند و در این راه چراغی روشن کنند. من اگر در هنر کاری از دستم برنیاید باید در بخشهای دیگر تلاش کنم. هنرمندان گذشته ما هم مانند سعدی که شعر بنی آدم اعضای یکدیگرند را سروده، بارها این مسئله را گوشزد کردهاند. پس این چیز تازهای نیست.
جامعه بدون هنر بیروح است هنر جزو ضرورتهای یک جامعه موفق است. هنرهایی مانند موسیقی، خوشنویسی، نقاشی و بهخصوص شعر در جامعه نمود بسیاری دارد. شما میبینید که در صحبتهای روزانه نیز از جملههای قصار و شعرگونه استفاده میکنند. اما متأسفانه امروزه میبینیم که مشق هنر در جامعه بد تعبیر شده و حالت تزئینی دارد. اما باید به این امر توجه داشت که خوب زندگی کردن تزئینی نیست. تزئین تجلیل و ارجنهادن است. به عنوان مثال ما گنبد ائمه را با روکش طلا زیبا میکنیم. در واقع ما آن را تزئین نمیکنیم بلکه تجلیل میکنیم. جامعهای که با هنر زندگی میکند جامعه مجللی است نه مزین.
با توجه به اینکه هنر ما از شکل سنتی به صورت مدرن رسیده آیا این افکار و اندیشهها دچار تغییر و دگرگونی نشده است؟ بسیار تأثیر دارد اما جامعه ما جامعه سنتی است. ما از سنت به مدرنیته رسیدهایم. اما خیلی از علایق و اندیشههای انسانی ما هنوز صورت سنتی و زیبای گذشته را دارد. نوعدوستی و همدلی در عمق زندگی نیاکان ما وجود داشته و هنوز هم ردپای آن پابرجاست. در قدیم اگر در یک محله اتفاق ناگواری رخ میداد، همه همسایهها با همدلی و همدستی آن را برطرف میکردند. آنها نه فقط در غمها بلکه در شادیها و انجام کارهای خیرخواهانه همدلی داشتهاند. پس این انگیزهها به یادگار از دوران کهن به ما رسیده و ما هم وظیفه داریم که آن را حفظ کرده و ترویج دهیم و به نسل آینده منتقل سازیم. در جوامع غربی شاید همسایه از همسایه خود خبر نداشته باشد اما این روش در جامعه ما جایی نداشته و ما باید از همدیگر در هر حالی خبر داشته باشیم.
وحید استرون