آسپاس یک منطقه نمونه گردشگری دیگر؛
زباله دامان بهرام را گرفت!
منطقه نمونه گردشگری آسپاس و تالاب بهرام گور به زباله دانی تبدیل میشوند.
تاريخ : سه شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۲۲
به گزارش هنرنیوز، در تازهترین بازدیدی که از منطقه نمونه گردشگری آسپاس و تالاب بهرام گور(بهرام پنجم) داشتم، شوربختانه این تالاب و تفرجگاه تاریخی پر از زبالههای رها شده در گوشه و کنار بود و چهره بسیار ناخوشآیندی برای گردشگران بوجود آورد که باید بوی بد و تعفن را نیز بدان افزود تا آن جا که یارای ماندن و ایستادن در این مکان وجود نداشته و باید از دیدن زیباییهای آن (که البته میبایست دیگر در تاریخ و کتابها دنبال آن بگردید!) چشمپوشی کرد و عطایش را بر لقایش بخشید؟
این در حالی است که آسپاس و بویژه تالاب بهرام گور یکی از جاذبههایی است که در راستای تحقق مصوبات سفر نخست ریاست جمهوری و هیات دولت، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در تیرماه ۸۸ اقدام به مطالعات امکانسنجی این منطقه نمونه گردشگری به عنوان یکی از مناطق شصتگانه نمونه استان فارس نموده است و هم اکنون با پایان یافتن مطالعات، این منطقه نمونه گردشگری در انتظار معرفی سرمایهگذار بخش خصوصی است.
اکنون این پرسش مطرح است که این همه هزینه و مطالعات و ... به کجا رسیده است؟ و اگر بنا است این منطقه را به بخش خصوصی واگذار کرد چرا این گونه به حال خود رها شده و به جایگاهی برای زبالهدانی بدل شده است.
آسپاس
دهستان آسپاس در بخش سده شهرستان اقلید فارس واقع شده است. جاده اصلی ورودی منطقه و روستای آسپاس اقلید آسفالت بوده که تا شهراقلید ۵۵ کیلومتر و تا مرکز بخش سده نزدیک ۲۴ کیلومترفاصله دارد و در ۱۷۰ کیلومتری شمال شرقی شیراز ( از سمت محور سد داریوش= درود زن کنونی ) قرار دارد. این مسیر به جاده اقلید - یاسوج معروف است و دقیقا از میانۀ روستای منطقه گردشگری آسپاس میگذرد. این جاده به عنوان بزرگراه استانهای جنوبی، خوزستان و بوشهر را از سمت یاسوج و اقلید به یزد و در نهایت به خراسان (مشهد) متصل مینماید.
بزرگان و ریش سپیدان محلی معنی واژه آسپاس را دره شیران (نام شاهزادۀ ایرانی!) و نام دژهای کهن میدانند که در بین راه شاهی قرار داشته است. ولی نگارنده را گمان بر آن است که این واژه اسپ + باس بوده که به معنی جایگاهی برای نگهداری و پرورش و تربیت اسبها بوده است و بنا بر دلایلی که خواهد آمد میبایست این برگردان درست باشد.
منطقه آسپاس در آب و هوای کوهستانی با زمستانی سرد و دراز و تابستانی ملایم و معتدل در شرق زاگرس قرار گرفته است.
کوه آب سیاه، کوه سفید و کوه بکان از مهمترین کوهها و رودخانه سفید، رودخانه گاوکدار، رودخانه شادکام و دریاچه کافتر مهمترین منابع آبی موجود در منطقه را تشکیل میدهد. اقتصاد منطقه آسپاس بر پایۀ فعالیتهای بخش کشاورزی استوار است و مردم این دیار به زبان پارسی و گویش بختیاری گفت و گو مینمایند. صنایع دستی موجود در منطقه : قالی بافی، گلیم بافی، گبه بافی و جاجیم بافی است. عشایر منطقه نیز صنایع دستی مخصوص به خود را دارند. مهم ترین جایگاه دیدنی و جاذبههای طبیعی منطقه آسپاس تالاب گور بهرام و دشت آسپاس است. تالاب گور بهرام در فصول پر آب بخش زیادی از منطقه را میپوشاند و پرندگان و جانوران مختلف را به این دشت وتالاب میکشاند.
تاریخچه آسپاس
پیشینه این روستای زیبای گردشگری به دورهی هخامنشیان باز میگردد. آن زمان که دشت آسپاس مرکز پرورش و چراگاه اسبهای جنگی سپاهیان هخامنشی بوده است. وجود سرچشمهها و چشمه ساران بسیار در این روستا حکایت از رونق زندگی در دوران پیش از تاریخ میدهد. در کتاب شرحی بر اقلید کهن (وحید پرتو) به واژه آزارگارتا برمیخوریم که مفهوم آن را از اقلید تا آسپاس نگاشته است و کار مردم را کشاورزی و دامداری بویژه پرورش و تربیت اسب جنگی قلمداد نموده که در زمان هخامنشیان از اسبان جنگی این منطقه استفاده میشده است .
امروزه به برکت قرار گرفتن این روستا در نزدیکی بزرگترین آبشار زیبای ایران به نام تنگه براق و مارگون، چشمه سار زیبای بالنگون و... آسپاس از رونق خاصی برخوردار شده و قرار گرفتن در مسیر یاسوج - یزد- اصفهان، روزانه بیش از حد انتظار گردشگر و مسافر را به دنبال دارد و میبایست مسولین استانی و شهری چاره اندیشی به هنگام و مناسب انجام داده و فرصت را غنیمت شمرده و باعث جذب گردشگر و رونق اقتصادی این روستا باشند نه آن که تهدیدی باشد برای این منطقه نمونه گردشگری؟
تالاب گور بهرام
به نظر میرسد این تالاب زیبا و چشمنواز در دوره ساسانیان به دشت کنار آن که در زمان هخامنشیان جایگاهی برای پرورش و تربیت اسبان جنگی بوده ، افزوده شده است. در کتابها از وجود گلهای زیبای سوسن، پرندگان و جانوران در این تالاب سخنهای زیادی به میان آمده است که شوربختانه تنها باید در لابه لای همان کتابها و تاریخ به دنبال آن گشت! بنا بر افسانهها و داستانها، آمده است که بهرام پنجم فرزند یزدگرد یکم، پانزدهمین پادشاه ساسانی روزی سوار بر اسب خود به دنبال شکار میرفت که در مرداب و باتلاقی گیر کرده و فرو میرود و زندگی را بدرود میگوید. البته اگر این رویداد هم رخ داده باشد آن مرداب و باتلاق این تالاب در روستای آسپاس نیست بلکه به گواه تاریخ مردابی در جنوب فارس و نزدیکیهای داراب امروزی ست.
به هر روی این افسانهها و داستانهای دلانگیز و شورانگیز هر چه که باشد زیباست و باید از این داشتهها و فرهنگ پاسداری و نگاهبانی کرد و به دست آیندگان بسپاریم. آن چه اهمیت دارد این تالاب زیبا و طبیعت دست نخورده آن است که شوربختانه بدین روز افتاده است. البته این پایان داستان نیست بلکه حکایت هم چنان باقی ست.
گزارش و عکس : سیاووش آریا دبیرانجمن مهرگان