با حضور فرزاد موتمن و بهروز افخمی، دو كارگردان شناخته شده كشورمان، یكی دیگر از سلسله نشستهای نسبت سینمای ایران و منافع ملی برگزار شد.
این نشست كه به موضوع "بازنمایی تحولات اجتماعی در سینمای ایران" اختصاص داشت، سه شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۴ در سالن امیرحسین فردی میزبان دانشجویان رشته سینما و علاقمندان به مباحث نقد سینمایی بود.
بهروز افخمی در این نشست بیان كرد: میخواهم بحث را از اینجا شروع كنم كه تصوری كه از سینما در ذهن فیلمسازان جوان شكل گرفته مبهم است و از شنیدهها و آموختههای افواهی و مجلات و كتابها ناشی شده است. این تصور مبهم اگر سبب شود آنچه سینما نیست و ضد سینماست را به جای سینما بگیریم و آموزش ترویج دهیم وضعیت خوبی نیست بنابراین در چنین مواردی خوب است كه حتی بعضی از بدیهیات را از ابتدا تعریف كنیم.
این كارگردان ادامه داد: سینما عبارت است از نمایش فیلم روی پرده بزرگ در یك سالن تاریك با حضور جمعیت. صرف این كه در یك سالن تاریك فیلمی روی پرده با ابعاد بزرگ نمایش داده شود ما را هوشیار و تیزفهم میكند و نوعی آگاهی جمعی شكل میدهد. آنچه امروز در سینمای ایران غایب است این است كه فیلمسازان توجهی ندارند كه پرده بزرگ یعنی چه، فیلم دیدن در حضور جمعیت یعنی چه، فیلم را طوری میسازند كه انگار ادامه یك فیلم كوتاه است كه حتی میشود آن را در موبایلها دید. با این وضعیت قابل پیشبینی است كه چه فاجعهای رخ میدهد و سالنهای خالی نشاندهنده این موضوع است.
افخمی با بیان این كه خاصیت ماهوی سینما نادیده گرفته شده، گفت: سینمایی كه الان ما داریم عملا ضدسینماست. این فیلمها برای مردم ساخته نمیشود. وقتی سینما داشت خودش را تثبیت میكرد میدانستند پشتیبانشان مردم كوچه و خیابان هستند و برای آنها فیلم میساختند اما الان فیلمها طوری است كه تماشاچی رغبتی برای دیدن آنها ندارد. ۹۰ درصد تماشاچیان بالقوه ده سال یك بار هم سینما نمیروند. با این حساب طرح این مبحث كه نسبت منافع ملی با سینما چیست در ابتدا مستلزم این است كه ببینیم اصلا سینمایی داریم كه بتوانیم آن را به چیزی نسبت بدهیم یا نه.
وی با تاكید بر این كه سینما در حیات اجتماعی ایران حضور ندارد، گفت: ما فیلمسازها سینما را درست نفهمیدیم و آن را درست اجرا نكردیم بنابراین سینمای اجتماعی را هم نمیتوانیم در این ضد سینما پیدا كنیم. غالب فیلمهای ما اصلا ماهیت سینما را در نظر نگرفته بنابراین نمیتواند با مردم ارتباط برقرار كند. مردم از این فیلمها فرار میكنند و فیلمساز هم با این هدف فیلم میسازد كه فیلمش را در جشنوارههای مختلف بفرستد و جایزه بگیرد. این وضعیت اكنون در سینمای ما نهادینه شده است.
این كارگردان در پاسخ به این پرسش كه شما خودتان نیز در بدنه این سینما كار میكنید و فیلم جشنوارهپسندی مانند گاوخونی را ساختهاید، گفت: گاوخونی را برای جشنوارهها نساختیم، با علی معلم تصمیم گرفتیم فیلمی بسازیم كه "نفروش" باشد، اصلا قرار نبود بازیگر و عوامل حرفهای داشته باشیم اما علی معلم كه قرار بود سرمایه بگذارد گفت بازیگر حرفهای انتخاب كنیم و این فیلم اینطور ساخته شد. درواقع ما این فیلم را برای دل خودمان ساختیم و از سر اتفاق بود كه این فیلم به جشنوارهای مانند كن راه یافت.
موتمن: نمیتوانیم تعریف دقیقی از سینمای اجتماعیمان داشته باشیم
فرزادموتمن، كارگردان فیلمهای شبهای روشن، صداها و ... گفت: در سینمای دولتی هم فیلمساز میتواند رشد كند چون دغدغه مالی در بخش خصوصی و سرمایه را ندارد اما لازم است در این سینما، برای فردیت هنرمند هم احترام قائل شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، یكی دیگر از سلسله نشستهای نسبت سینمای ایران و منافع ملی با موضوع "بازنمایی تحولات اجتماعی در سینمای ایران" سه شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۴ در سالن امیرحسین فردی برگزار شد. این نشستها سال گذشته نیز در حوزه هنری برگزار میشد و در اولین برنامه سال جدید، دو كارگردان شناخته شده كشورمان فرزاد موتمن و بهروز افخمی درباره سینمای اجتماعی سخن گفتند.
فرزاد موتمن در ابتدای این نشست با بیان این كه سینما در خلاء اتفاق نمیافتد، گفت: فیلمها ماحصل تغییرات و فعل و انفعالات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعهشان هستند. به عنوان مثال سینمای اروپا بعد از جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم مكاتبی را داشت كه در آنها میشد مفاهیم واحدی را تشخیص داد و به وضعیت آن دوره پی برد. در آن دوران بازتاب بعضی از مسائل مربوط به كارگران، زنان، اقشار محروم و ... در جنگ به بن مایه آثار فیلمسازان تبدیل شد. اما اینها مال دوران گذشته است و این كه كه چرا الان نمیتوانیم تعریف دقیقی از سینمای اجتماعیمان داشته باشیم شاید به این دلیل است كه دوران تعریفهای دقیق و مشخص سپری شده و این تعریفها به سادگی گذشته نیست.
این كارگردان ادامه داد: اگر میبینیم در آن طرف دنیا اتفاقها قوامیافتهتر است ناشی از نوع تحول اجتماعی است. ما جامعهای نیستیم كه تحولات اجتماعی را سیستماتیك پشت سر گذاشته باشیم بنابراین طبیعی است كه این وضعیت ناموزون به سینمای ما هم راه پیدا كرده باشد و نتوان مولفههای دقیقی را در آن تشخیص داد.
موتمن با اشاره به این كه چیزی به نام سینمای اجتماعی وجود ندارد، گفت: هر فیلمی در هر ژانری میتواند اجتماعی باشد؛ فیلم كمدی، فیلم جنایی و سایر فیلمهای دیگر. اگر دنبال رد پای سینمای اجتماعی در فیلمهایمان هستیم باید این را هم در نظر بگیریم كه جامعه ما رشد موزونی نداشته است. ما از بسیاری از مقاطع تاریخی پریدهایم و آنها را طی نكردهایم. با این حال، در دورههایی سینمایی داشتیم كه فیلمهایش قابل مطالعهاند به عنوان مثال صبح روز چهارم، تنگنا، گوزنها و چند فیلم دیگر بازگوكننده شرایط سیاسی و اجتماعی خودشانند.
وی ادامه داد: یكی از مشكلاتی كه باعث شده این وضعیت به وجود بیاید این است كه سینمای ما نه كاملا با پول دولت است نه كاملا خصوصی است. اكران سینماها دست تهیهكنندهها نیست. سینماها توسط نهادهای دولتی اداره میشود، ملاحظات دولتی در اكران وجود دارد و دره وسیعی بین تولید و اكران شكل گرفته است. وقتی بافت اقتصادی سینما غیرطبیعی باشد، سایر اتفاقات هم غیرطبیعی میشود. باید سینمایی داشته باشیم كه خودش تولید كند، خودش اكران كند و خودش بفروشد.
این كارگردان در عین حال گفت: اگر هم قرار است سینمای دولتی داشته باشیم باز هم باید تكلیف مشخص باشد. در سینمای دولتی هم فیلمساز میتواند رشد كند چون دغدغه مالی در بخش خصوصی و سرمایه را ندارد اما لازم است در این سینما، برای فردیت هنرمند هم احترام قائل شد و به فیلمساز اجازه داده شود ردپایی از خودش در فیلمش بگذارد و بتواند با مخاطب ارتباط بگیرد.
موتمن گفت: آنچه در كشورهای دیگر دیده میشود این است كه اگر كارگردانی مانند گدار ده سال هم فیلم نسازد باز هم به عنوان یك روشنفكر شناخته میشود و درباره مسائل سیاسی و بینالمللی از او نظر پرسیده میشود، این وضعیتی است كه در بین روشنفكرهای ایرانی دیده نمیشود. از آنها درباره مسائل كلان نظر خواسته نمیشود و آنها هم درباره این مسائل نظر نمیدهند. شرایط طوری است كه روشنفكرها راه خودشان را میروند و مردم راه خودشان را در حالی كه این حلقه ارتباطی میتواند برقرار شود.
بروجردی: از تئاتر تهران ناامید شدهام
اعظم بروجردی، نویسنده و كارگردان تئاتر، گفت: به عنوان كسی كه مدتها در تهران كار تئاتر كردهام به جایی رسیده كه از تئاتر در استان تهران قطع امید كردهام و با اشتیاق به جشنوارهای در یك استان این كشور میروم تا بتوانم در آن چند اثر خوب ببینم.
اعظم بروجردی، نویسنده و كارگردان تئاتر، در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری از خاطراتش درباره داوری یك جشنواره استانی كه چندی پیش در استان كرمانشاه برگزار شده بود سخن گفت و در حاشیه آن برخی مشكلات جامعه تئاتری كشور را تحلیل كرد. سخنان این هنرمند باتجربه تئاتر در قالب یادداشت شفاهی در ادامه آمده است:
برخی فكر میكنند كسانی كه به داوری در جشنوارهها میپردازند دستمزدهای كلان میگیرند و كلی پول دارند. در حالی كه من میخواهم عواملی را به عنوان انگیزه طرح كنم كه بواسطه آنها برخی داوران، داوری جشنوارهها بویژه در استانها را قبول میكنند:
من چند وقت پیش داوری در یك جشنواره تئاتر در استان كرمانشاه را پذیرفتم؛ و اتفاقا عاملی كه باعث این چذیرش شد واقعا برایم محقق گردید. چند روز از دیدن آثار ارسالی به جشنواره گذشته بود و من احساس میكردم تشنگی هنریام كاملا برطرف شده بود، چون توانسته بودم چند اثر تئاتری واقعا خوب و عالی را ببینم كه شاید كسی نتواند تصور كند كه میشود در یك استان مرزی این كشور و توسط هنرمندانی با كمترین حد امكانات آثاری به آن خوبی دید. به نظر من این بهترین دلیل و انگیزه برای پذیرفتن داوری یك جشنواره تئاتری است!
وضع من به عنوان كسی كه مدتها در تهران در حوزه تئاتر فعالیت كردم به جایی رسیده است كه از تئاتر در استان تهران قطع امید كردهام و به عنوان داور با اشتیاق به جشنوارهای در یك استان این كشور میروم تا بتوانم در آن چند اثر خوب تئاتری كه از فضاهای انتزاعی بیمعنی و پزهای روشنفكری بیوجه فاصله دارد، ببینم و لذت ببرم. به جایی میروم تا سه یا چهار جوان هنرمند و علاقهمند به تئاتر را ببینم كه علیرغم همه دشواریها و كمبودها با جدیت آثارشان را تولید میكنند و زیبا هم كار میكنند. كسانی كه شاید سرشناس نیستند و نمیتوانند در سالنهای سطح بالا و شلوغ كشورمان اجرا داشته باشند اما تئاتری اجرا میكنند كه برای مخاطب ایرانی ساخته شده است.
این هنرمندان كسانی هستند كه شاید برای دریافت بسیار محدود جشنوارهها آثارشان را برای برخی از جشنوارههای كشور از جمله جشنواره «سوره ماه» ارسال میكنند تا مثلا دویست، سیصد یا پانصد تومن بودجه به دست بیاورند تا بخشی از هزینههای تولید آثارشان تامین شود.
وقتی اینها را میبینم احساس میكنم باید یك بازنگری كلی در فضای تئاتری ما ایجاد شود. تئاتر این سرزمین و ارگانهای متولی تئاتری در كشور از جمله حوزه هنری باید به اصل خودشان برگردند. حوزه هنری برای اینكه بتواند مسیر ارتقای تئاتر ارزشی را هموار كند باید تمایز خود را با ارگانهای دیگر متولی تئاتر مشخص كند! اگر قرار باشد ساز و كار تولید و اجرا در حوزه هنری مانند مركز هنرهای نمایشی ارشاد باشد، چه لزومی دارد چنین موازی كاریای وجود داشته باشد؟ برای دوری از این آفت موازی كاری حوزه هنری باید به اساسنامه خود بازگردد و از تئاتر ملی و تئاتر مذهبی و ارزشی حمایت كند.
از سوی دیگر، هنرمندانی كه در این حوزهها كار میكنند و آثار خوبی را خلق میكنند باید با شیوههای درست و علمی و بدون غرضورزی و منفعتطلبی دیده شوند و به آنها نوبتهای اجرا داده شود. هنرمندان این عرصه چه تفاوتی میتوانند میان حوزه هنری با مركز هنرهای نمایشی ارشاد قائل باشند، وقتی كه از هر دوی این ارگانهای تئاتری یك پاسخ میشنوند و آن پاسخ این است كه: «بودجه نداریم، سالن نداریم و...»
با این شیوهها كار به جایی میرسد كه همان نمایشهای خوبی كه در كرمانشاه و اسلامآباد غرب دیده و داوری شدند، نمیتوانند هزینههای اجرا را پرداخت كنند و ارگانهای مربوطه هم توجهی به آنها نمیكنند و كم كم گروهها و تولیدكنندگان تئاتر كشورمان بیانگیزه میشوند و با مرور زمان همه امید خود را برای كار كردن از دست میدهند و خاموش میشوند.
یثربی: آب مهمترین درد جامعه ایرانی است
چیستا یثربی، یكی از فیلم نامه نویسان مطرح كشورمان، گفت: آب مهمترین معضل امروز جامعه ایرانی است و هر كاری كه در این عرصه انجام گیرد كم است.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، چیستا یثربی گفت: حقیقت آن است كه ما طی سالهای گذشته به منابع آبی كشورمان ظلم كردهایم؛ فارغ از اینكه به خودمان ظلم میكردهایم و امروز این ظلم دامان خودمان را گرفته است و خشكی موجود نتیجه آن است.
وی ادامه داد: در شرایط موجود همه باید با منابع آبی مان مهربان باشیم، دست از ظلم سالیان برداریم و باور كنیم كه تن نحیف این منابع دیگر توان تحمل شلاقهایی كه ما بر آن وارد میآوریم را ندارد، احتیاج به تیمار و ترمیم دارد و باید استراحت كند.
این فیلم نامهنویس خاطرنشان ساخت: جشنوارههایی همچون جشنواره ملی فیلم و عكس جلوههای آب تلاشی در جهت این تیمار و مهربانی با منابع آب است، فرهنگ سازی در این عرصه است و میتواند تلاشی باشد در جهت جبران كارهای اشتباهی كه طی سالیان سال انجام دادهایم و مردم را نیز نسبت به این مقوله هوشیارتر نمایند.
وی ابراز امیدواری كرد: امیدوارم جشنوارههایی از این دست بیشتر در كشورمان برگزار شود و مربوط به یك زمان و دوره خاص نباشد.
دومین جشنواره ملی فیلم و عكس جلوههای آب از هفتم تا دهم اردیبهشت ۹۴ در اصفهان برگزار میشود.
انیمیشن «استعداد شما چیه؟» اثری ضدخشونت است
برزان رستمی، انیماتور كردستانی، درباره اثرش با عنوان «استعداد شما چیه؟» گفت: این اثر به نوعی نقد یك رفتار جمعی است كه بر مبنای آن مردم روزگار ما مجذوب امور خشن میشوند.
بزران رستمی، فیلم ساز جوان كردستانی كه تا كنون آثارش انیمیشناش برای رقابت با آثار خارجی به جشنواره مختلف بینالمللی راه یافته است، درباره اثرش با عنوان «استعداد شما چیه؟» به خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری گفت: زمان این اثر انیمیشن ۵ دقیقه و ۳۰ ثانیه است كه آن را با همكاری و حمایت حوزه هنری سنندج ساختهام.
وی ادامه داد: این فیلم یك اثر فانتزی است كه در آن شاهد یك مسابقه استعدادیابی هستیم. در این مسابقه كسانی كه استعداد خوبی دارند خود را نشان میدهند ولی از آنجا كه ایدههایشان خشن نیست یا حتی ضد خشونت است، كسی به آنها اهمیت نمیدهد. ولی شخصی با یك ایده خشن و ارائه اثری خشونتبار در این مسابقه مورد توجه مردم قرار میگیرد.
رستمی توضیح داد: این اثر به نوعی نقد یك رفتار جمعی است كه بر مبنای آن مردم روزگار ما مجذوب امور خشن میشوند و در آنها تمایلی به خشونت وجود دارد.
به گفته این فیلم ساز جوان انیمیشن «استعداد شما چیه؟» به همراه انیمیشن دیگر او با عنوان «صدای جاده» چندی پیش در جشنواره انیمیشن مونترال كانادا به نمایش درآمدند و راهی جشنوارههای بینالمللی دیگری هم هستند.
سام: فیلمهای برگزیده جشنواره «جلوههای آب» از شبكههای تلویزیونی پخش شود
فلورا سام یكی از كارگردانان و بازیگران تلویزیون با اظهار خرسندی از برگزاری دومین جشنواره ملی فیلم و عكس «جلوههای آب» گفت: فیلمهای برگزیده جشنواره ملی فیلم و عكس جلوههای آب از شبكههای تلویزیونی پخش شود تا زمینه یك فرهنگ سازی گسترده را به وجود آورد.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، فلورا سام گفت: همیشه این مشكل وجود دارد كه جشنوارههایی از قبیل جشنواره ملی فیلم و عكس «جلوههای آب» برگزار میشود اما یك مشكل بسیار بزرگ این است كه این فیلمها هیچ جا مجال نمایش پیدا نمیكنند.
وی خاطرنشان كرد: ضرر بسیار بزرگ برای چنین جشنوارههایی این است كه آثاری بعضا بسیار خوب در آنها تولید میشود اما به دست مصرفكننده - كه همان مخاطب باشد - نمیرسد.
وی ادامه داد: امیدوارم دست اندركاران این جشنواره كمك كنند تا آثار برتر این جشنواره فرصت نمایش پیدا كنند و مخاطبان آنها را ببینند؛ چرا كه اگر هدف جشنواره ترویج فرهنگ صحیح مصرف آب است مخاطبان اصلی این جشنواره مردم كوچه و بازار هستند نه مخاطبانی كه در سالنهای جشنواره مینشینند و فیلمهای جشنواره را میبینند.
سام تصریح كرد: در كنار فرصتی كه برای فرهنگ سازی با نمایش این فیلمها به وجود میآید، برای اكثر شركتكنندگان این جشنواره هم كه جوانان هستند این فرصت فراهم میشود كه آثارشان دیده شود
رضویان: آثار جشنواره فیلم «جلوههای آب» بایگانی نشود
امیرشهاب رضویان، كارگردان سینما، در حاشیه برگزاری جشنواره «جلوه های آب» گفت: امیدوارم جشنواره فیلم «جلوههای آب» یك جشنواره پویا باشد و آثار آن پس از مدتی بایگانی نشود.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، رضویان گفت: یكی از مشكلات جشنوارههایی از این دست آن است كه آثار جشنواره بایگانی میشود و هیچ جا نمایش داده نخواهد شد.
وی ادامه داد: این مشكل فقط محدود به جشنواره فیلم و عكس «جلوههای آب» نیست و بسیاری از جشنوارهها دیگر نیز با همین مشكل روبهرو هستند.
رضویان اضافه كرد: حتی در جشنوارههای بزرگی مثل جشنواره فیلم كوتاه تهران آثار مجال چندانی برای نمایش پیدا نمیكنند و در رایانه سازندگانشان بایگانی میشوند؛ آثاری كه بعضی از آنها واقعا خوب و قابل توجه هستند اما فرصت نمایش پیدا نمیكنند.
این كارگردان خاطرنشان كرد: اگر هدف جشنواره ملی فیلم و عكس «جلوههای آب» ترویج فرهنگ مصرف آب است آثار آن باید در دسترس باشد، پخش شود و مورد قضاوت قرار گیرد. آثار این جشنواره باید توجه افراد را برانگیزد و اگر پتكی را بر آنها وارد نمیآورد حداقل چكشی باشد و به آن اندازه ضربه بزند و توجهها را برانگیزد.
دیرباز: اهمیت مشكل كمبود آب را هنوز درك نكردهایم
كامبیز دیرباز، بازیگر سینما و تلویزیون كشورمان، گفت: به رغم اینكه مشكل كمبود آب یك مسئله بغرنج است متاسفانه اهمیت این مشكل را هنوز درك نكردهایم.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، كامبیز دیرباز گفت: هر روز رسانهها پیامهای متعددی را در مورد كمبود آب پخش میكنند، در و دیوار شهر پر است از پیامهایی كه ما را به استفاده كمتر از آب ترغیب میكنند، دولتمردان در صحبتهایشان مدام بر مسئله آب تاكید میكنند؛ اما شاهد هستیم كه تمامی این فعالیتها اثری را كه انتظار داشتهایم نداشته است.
وی ادامه داد: یك ریشهیابی اساسی نیاز است تا بفهمیم كه چرا با این حجم گسترده تبلیغات باز هم این مشكل به این شكل خودنمایی میكند؟ و شاید مسئولان امر راه نادرستی را برای تبلیغ در پیش گرفتهاند.
این بازیگر سینما و تلویزیون تاكید كرد: لازم است یك بار دیگر در شیوههای تبلیغاتیمان بازنگری كنیم و در عصر حاضر از روشهایی استفاده كنیم كه بتواند مردم را نسبت به این مسئله حساس تر كند.
وی در خصوص جشنواره ملی فیلم و عكس جلوههای آب بیان داشت: این جشنواره میتواند یكی از راههای تبلیغ نوین برای مسئله كمبود آب باشد و امیدوارم فیلمهای این جشنواره مورد استقبال واقع شود.
در دومین جشنواره ملی فیلم و عكس جلوههای آب ۱۷ فیلم انیمیشن، ۲۲فیلم داستانی و ۳۳ فیلم در بخش مستند پذیرفته شده است.
سرهنگی: ادبیات جنگ، میدان نقش جهان ادبیات ایران خواهد بود
سرهنگی در مراسم رونمایی از كتاب «عصرهای كریسكان»، گفت: ادبیات دفاع مقدس و پایداری ادبیات آینده ایران را تحت تاثیر قرار داده و آینده ادبیات ایران ادبیات جنگ و پایداری خواهد بود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، آئین رونمایی از كتاب «عصرهای كریسكان» خاطره های امیر سعید زاده به قلم كیانوش گلزار راغب عصر سه شنبه ۸ اردیبهشت ماه در سالن مهر حوزه هنری با حضور راوی، نویسنده، مرتضی سرهنگی چهره برتر هنر انقلاب اسلامی و جمعی از سرداران سپاه و اساتید دانشگاه امام حسین(ع) برگزار شد.
مرتضی سرهنگی با اشاره به كارهای كیانوش گلزار راغب گفت: وقتی متن كتاب «شنام» (كتاب اول گلزار راغب) به دستم رسید ساعت چهار بعدازظهر بود. من متن را ورق زدم و مشغول خواندن شدم. یك آن وقتی كتاب را تمام كردم متوجه شدم ساعت ۱۱ شب شده است. تازه در آن موقع شب من شماره آقای گلزار را پیدا كردم و با همدیگر صحبت كردیم.
وی در ادامه گفت: «شنام» خاطرات خودنوشت گلزار بود. من فكر می كردم كه او با آن كار دیگر سراغ نوشتن خواهد آمد. چرا كه معمولا یك سرباز وقتی خاطراتش را می نویسد از نظر ما دیگر یك كارش تمام شده است. یك زمانی جنگ كرده و در خدمت بوده و بعد از آن هم خاطراتش را نوشته و تمام. اما مدتی پیش بود كه آقای گلزار به من پیغام داد كه آقای امیر سعیدزاده كه در «شنام» هم از ایشان نام برده شده بود را پیدا كرده است.
مرتضی سرهنگی درباره شخصیت امیر سعیدزاده در كتاب «شنام» گفت: در كتاب «شنام» امیر سعید زاده شخصیت مرموزی دارد. برخی اوقات راوی یك چیزهایی از او می گوید و كفایت می كند. اما همان كم ها كه در «شنام» از امیر سعیدزاده گفته می شود نشان می دهد كه او شخصیت بسیار جالبی می تواند باشد.
این نویسنده در ادامه به بررسی كتاب «عصرهای كریسكان» پرداخت و تصریح كرد: در واقع این كتاب دو تا جنگ را به صورت موازی روایت می كند. یكی جنگ در خانه توسط همسر امیر سعیدزاده و دیگری جنگ سعیدزاده با كمله و... . این كتاب به خوبی نشان می دهد كه انقلاب و جنگ در همه لحظات زندگی ما از غذا خوردن تا نحوه معاشرت هایمان تاثیر گذاشته و ما را دستخوش تغییر كرده است. از این رو این كه خاطرات همسر سعیدزاده هم در این كتاب آمده بسیار قابل توجه است.
سرهنگی ادامه داد: «عصرهای كریسكان» سراسر حادثه است. همه خانواده درگیر جنگ هستند. یك برادر به جای سعیدزاده به اشتباه اعدام می شود. برادر دیگر در انفجار شهید می شود. پدر خانواده كه فروشنده دوره گرد است به خاطر این كه به مردمی كه طرفدار جمهوری اسلامی هستند وسایلی فروخته دستگیر می شود و خود سعید زاده هم در اوج درگیری به اسارت گرفته می شود.
این كتاب سراسر درس زندگی برای ملت ایران است
سرهنگی با اشاره به ارزشمند بودن خاطرات امیر سعیدزاده گفت: كتاب خاطرات در واقع با انسان حرف می زند. چرا كه یك نفری دارد سر مگوی زندگی اش را برای ما فاش می كند. آقای سعیدزاده مسلما برای هیچ كسی از این خاطراتش حرف نزده بود. و اكنون صفحه صفحه این خاطرات با مخاطب صحبت می كند.
وی در ادامه به اهمیت ادبیات دفاع مقدس و پایداری پرداخت و گفت: من به این ادبیات بسیار علاقه دارم. ادبیات دفاع مقدس و پایداری ادبیات آینده ایران را تحت تاثیر قرار داده و آینده ادبیات ایران ادبیات جنگ و پایداری خواهد بود. من فكر می كنم ادبیات جنگ و پایداری میدان نقش جهان ادبیات ایران خواهد شد.
موسی بیدج جایزه خلاقیتهای انسانی جشنواره بابل را از آن خود كرد
جشنواره فرهنگ و هنر بابل از موسی بیدج به خاطر تلاشهایش در معرفی ادبیات ایران به جهان عرب و ادبیات عرب به ایران تجلیل كرد و جایزه خلاقیتهای انسانی به وی تعلق گرفت.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، در این جشنواره ادبی كه از سال ۱۹۸۵ در عراق برگزار میشود، شاعران و نویسندگانی از كشورهای مختلف دنیا از جمله ایران، فرانسه، آرژانتین، لیبی و تونس حضور داشتند. در جشنواره ادبی «بابل» كه در شهر حله عراق برگزار میشود هنرمندان شناخته شده عرصه خوش نویسی، عكاسی، منبت كاری، نقاشی، شعر، داستان، فیلم مستند، تئاتر و موسیقی از كشورهای مختلف گردهم میآیند و آثار خود را ارائه میكنند.
از موسی بیدج، مترجم و پژوهشگر ادبیات عرب، در چهارمین جشنواره بابل تجلیل شد. بیدج در گفت و گو با خبرنگار مهر، ضمن اعلام این خبر گفت: در این دوره از جشنواره شاعرانی چون حافظ ایمانی و محمدجواد آسمان از ایران حضور داشتند. این جشنواره در كاخ بابِل كه توسط بخت نصر ساخته شده و روزگاری حمورابی، اولین قانونگذار دنیا، آنجا بوده، برگزار میشود. روایت میشود كه كوروش كبیر، كاخ بابل را تصرف و یهودیان را آزاد كرده است.
بیدج به گفته خود در بخشی از این جشنواره از الفت دیرینه شعر ایران و عرب گفته و در این زمینه به غزلی ملمع از خواجه شیراز، حافظ با مطلع «سلیمی منذ حلت بالعراق الاقی من نواها و ماالاقی» و همچنین بخشی از منظومه «مسافر» سهراب سپهری اشاره كرده آنجا كه میگوید: در كنار رود بابل/ كودكان كور عراقی به خط لوح حمورابی نگاه میكردند.
جایزه خلاقیتهای انسانی جشنواره بابل به موسی بیدج به خاطر انتشار ۵۰ جلد كتاب ترجمه و تالیف و همچنین انتشار ۲۰ شماره از مجله شیراز ویژه معرفی ادبیات ایران به كشورهای عربی تعلق گرفت.
ترابیان: جشنواره های ما «تهران ندارند»
علی اكبر ترابیان، نویسنده، گفت: جشنواره های ما همه نیروهای خود را از تهران انتخاب می كنند؛ این در حالی است كه جشنواره ها سراسری برگزار می شوند و آثار تمام اقلیم ها را بررسی می كنند.
علی اكبر ترابیان، نویسنده و منتقد ادبی، در آستانه برگزاری سیزدهمین دوره جشنواره شعر و داستان جوان سوره در گفت و گو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری با اشاره به مشكلات ساختاری ادبیات در كشور گفت: ما وقتی می خواهیم جریان ادبیات جوان را بررسی كنیم باید به دو تا مقوله توجه كنیم: یك) ادبیات محفلی و انجمنی؛ دو) ساختار ادبیات.
ترابیان با اشاره به روند ادبیات در كشور تصریح كرد: امروز در كشور ما ساختار ادبیات از چند جنبه به درستی پیش نمی رود. هم از لحاظ اداری و هم از لحاظ تربیت نویسنده و آثاری كه تولید می شوند. این خلاء ساختار منجر شده است محافل ادبی هم كه شكل گرفته مثمر ثمر نباشند.
به گفته ترابیان، وقتی ادبیات كشور ساختار ندارد روند تربیت نویسنده و كشف استعدادها از طریق محافل صورت می گیرد و در نهایت نیز نویسنده ها محفلی تربیت می شوند كه اگر روزنامه ها و برگزاری ها آن ها را معرفی نكنند، آثارشان آن توانایی را نخواهند داشت كه نویسنده را معرفی كنند.
این نویسنده در ادامه به نقش حوزه هنری در زمینه سامان دادن به ساختار ادبیات پرداخت و گفت: متاسفانه دانشگاه و آموزش و پرورش در این زمینه بسیار ضعیف هستند. اما حوزه هنری و وزارت ارشاد می توانند در سامان دادن به ساختار ادبیات نقش فعالی داشته باشند.
وی افزود: اما حوزه هنری متاسفانه یك بخش محدودی از انرژی خود را صرف این كار می كند. این در حالی است كه ادبیات بسیار گسترده است و ساختار اداری مستقلی می طلبد.
ترابیان با اشاره به نقاط قوت و ضعف جشنواره ها گفت: جشنواره ها نقاط قوت فراوانی دارند اما من در اینجا می خواهم به نقاط ضعفشان اشاره كنم. یكی از مهم ترین نقاط ضعف جشنواره ها «تهران نداری» است.
وی در خصوص تهران نداری جشنواره ها گفت: همه داوران جشنواره معمولا از تهران انتخاب می شوند. این در حالی است كه جشنواره ها ادعای پوشش سراسری دارند. وقتی قرار است آثار تمام اقلیم ها به صورت سراسری بررسی گردد، نمی شود با اتكا به چند داور تهرانی این كار را انجام داد.
ترابیان ادامه داد: این در حالی است كه شاید مسئولین بگویند كه ما نفرات برتر استانی نداریم كه پاسخ این است: پس باید تربیت شوند. نمی شود با این سخن كه ما نیرو نداریم این مهم را فراموش كرد.
این نویسنده و مدرس داستان با اشاره به نتیجه سلیقه ای جشنوراه ها گفت: در چند دوره از جشنواره ای كه برگزار شده نتایج با همدیگر به كلی فرق دارند. این نشان می دهد كه داوران محدودی كه در این جشنواره ها به داوری می پردازند با سلیقه خود اقدام می كنند و آثار را مورد بررسی قرار می دهند. تهران نداری كه می گوییم همین است. نمی شود آثار خوزستان را با معیارهای تهران بررسی كرد یا مشهد و دیگر جاها نیز همین طور.