مجموعه داستاني از “آگوتا كريستف” نويسندهي مجارستاني را فرزانه شهفر به فارسي ترجمه كرده است. كريستف در داستانهايش به هويت و اندوه بسيار پرداخته است. او هميشه در پي يافتن سرزمين است و تنهايي و انزوا در آثارش بيداد ميكند.
“آگوتا كريستف” نويسندهي مجارستاني است كه در سالهاي اخير ساكن سوييس بوده است و به زبان فرانسه مينويسد. مجموعهاي از داستانهاي كوتاه اين نويسنده را فرزانه شهفر به فارسي برگردانده است و قرار است به زودي در نشر جيحون به چاپ برسد.
به گزارش هنر نیوز ،فرزانه شهفر در گفتگو با ايلنا و دربارهي اين كتاب گفت: عليرغم اينكه ممكن است لحن كريستف در اين كتاب خيلي سرد و بياعتنا به نظر برسد، خيلي با نوستالوژي درگير است. وقتي كتاب را ميخوانيد، براحتي درمييابيد ارزشهاي انساني براي نويسنده خيلي مهم هستند، اما همهي اينها با لحن سردي اجرا ميشود كه گرما و عاطفهاي در آن راه ندارد.
شهفر دربارهي شخصيتپردازي در داستانهاي كريستف گفت: او شخصيتها را در داستانهايش آن قدر پرورش نميدهد كه شما بفهميد واقعا كه هستند يا از كجا آمدهاند.
اما آيا اين اشارهاي هوشمندانه به بيريشهگي انسان مدرن نيست؟ شهفر در اين باره ميگويد: خود كريستف از موطن خود كه مجارستان بوده است، كنده شد و به سوييس آمد و آنجا به زباني غير از زبان مادري خود نوشته است. بنابراين پر بيراه نيست، كه بيريشهگي و تبعيدشدهگي يكي از تمهاي اصلي آثارش شود. البته اين را هم درنظر بگيريد كه اشارهي مستقيم و صريحي به اين مسئله در داستانها نميشود.
شهفر افزود: وقتي داستانهاي كريستف را ميخواني؛ احساس ميكني او از جايي بريده شده است و هميشه برميگردد و به آنجا نگاه ميكند. خود او در يكي از داستانهايش ميگويد:“ در هيچ جايي دست به دست پدرم گردش نكردهام.” در هر صورت همهي اينها را با لحني عبوس اجرا ميكند.
شهفر درمورد درونمايههاي ديگري كه براي كريستف مهم است؛ ميگويد: به هويت بسيار پرداخته است. به اندوه هم همين طور. هميشه در پي يافتن سرزمين است و نيز تنهايي و انزوا در آثارش بيداد ميكند.
وي در پاسخ به پرسشي كه خصوصيات زباني آثار كريستف را جويا شد. گفت: زبان آثار كريستف پيچيده نيست، بلكه ساده و دلنشين است. درعين حال زبان طوري است كه مولف انگار خواسته است از بار عاطفي آن بكاهد. براي اين منظور آنچنان از آرايههاي ادبي و يا تمهيدات ادبي استفاده نكرده است.
شهفر دربارهي كتاب يا كتابهاي ديگرش گفت: اين روزها بيشتر روي مجموعه شعر جديدم كار ميكنم.
گفتني است “زانو به زانوي پنجره” دفتر شعر پيشين اين شاعر و مترجم بود. فضاي اشعار اين دفتر ارجاعاتي انتزاعي به احساسات، حيرت و شهود شاعرانه بود. اشعاري با الفباي تصوير، كه بيواسطه به سراغ تجربهي انساني و تجريد آن ميرفتند.
شهفر دربارهي اينكه آيا در دفتر شعر جديدش تغييرات سبكي محسوسي نسبت به مجموعهي پيشينش داشته و يا خير، گفت: اين روزها گرم نوشتن شعرهايم هستم. درون تجربه قرار دارم بنابراين زياد نميتوانم دربارهشان حرف بزنم. ازسوي ديگر، گمان نميكنم كسي مجبور باشد دربارهي آنچه مينويسد توضيح بدهد. ديگران هستند كه ميآيند و اثر را قضاوت ميكنند. به نظر من شاعر شعر را ميآفريند و ديگران قضاوتش ميكنند.
همچنين، مجموعه داستاني از “گي دو مو پاسان” نويسندهي بزرگ فرانسوي، كتاب ديگري است كه شهفر مشغول ترجمهاش است. وي دربارهي اين كتاب گفت: گي دو مو پاسان نويسندهي قرن نوزدهمي فرانسه است. رماننويس هم بوده است. درونمايههاي عشق، زندگي روستايي و يا دهقاني در آثارش به چشم ميخورد. در خيلي از آثارش شخصيتها را از ديدگاه روانشناختي مورد تحليل قرار داده است.
شهفر در پاسخ به اين پرسش كه شدت اين رويكرد در آثار گي دو مو پاسان چقدر است، گفت: هر داستاننويسي به لحاظ اينكه شخصيتهايي را ميآفريند و آنها را در تعامل با هم قرار ميدهد، به نوعي روان شخصيتهايش را ميكاود. اين مسئله البته شدت و ضعف دارد، براي مثال فئودور داستايوسكي در مقايسه با نويسندهي كه زياد به شخصيتپردازي بها نميدهد، از جهت روانشناختي حايز اهميت بيشتري است. گي دو مو پاسان از اينجهت، داستان نويس قابل تاملي است. گفتني است گزيدهي آثار گي دو مو پاسان در انتشارات جيحون منتشر خواهد شد.