به گزارش هنرنیوز، طَزرَک روستایی در جنوب غربی استان قزوین، در ۴۰ کیلومتری غرب بویین زهرا و ۲۵ کیلومتری جنوب تاکستان دارای چندین اثر متعلق به قرن هفتم است . یکی از این آثار امامزاده ۸۰۰ ساله طزرک است که مردم روستا تقدس فراوانی برای آن قایل بودند و حتی در شهر شال یکی از قسمها و سوگندهای رایجی که وجود داشته و همچنان دارد قسم به امامزاده طزرک است. امامزاده طزرک از قرن هفتم طبق گفته زکریای قزوینی بسیار متبرک بوده و از دور و نزدیک مردم در روزهای خاص مانند ۲۸ صفر یا عاشورا و تاسوعا به زیارت آن می شتافتند.(ترجمه آثارالبلاد و اخبار العباد/ ج دوم / ص ۱۸۴) امروزه هم اکثر مردمان منطقه بویین زهرا خصوصا شال و دانسفهان و خوزنین و اسفرورین و خیارج و ایراهیم آباد و سگز آباد و ... حرمت آن را نگه داشته و خاطرهها از این بنای مقدس و تاریخی دارند.
اما متأسفانه در روز ۲۱ تیرماه امامزاده این روستا به بهانه ساخت بنای جدید و مجلل به جای آن به تشویق روحانی محل توسط مردم تخریب شد. این در حالی است که به گفته برخی از اهالی افرادی از میراث فرهنگی قزوین و پاسگاه بخش شال پس از تخریب در محل امامزاده حاضر شدند.
یکی از اهالی در اینباره میگوید:« حتا اگر حاج آقا قهرمانی ، روحانی محل به جای آن ساختمان قدیمی زیباترین کاخ را هم در محل امامزاده بسازد میتواند به اندازه ساختمان قدیمی امامزاده دارای ارزش و اعتبار تاریخی باشد؟ ترس من آن است که فردا پس فردا مسجد تاریخی طرزک و آب انبار را نیز بنا بر صلاحدید تخریب کنند.
حسین حسن رضایی ادامه میدهد: وقتی ماجرای امامزاده طزرک را به دکتر منصور صفت گل، استاد تاریخ دانشگاه تهران، گفتم آهی از ته دل کشید و گفت «چطور امامزاده ای را که زلزله ۱۳۴۱ بویین زهرا خراب نکرده بود جهالت و نادانی عده ای آن را ویران کرد؟!! ».
به گفته این مدرس دانشگاه در حین تخریب امامزاده طزرک نیز دو اسکلت آدمیزاد که به صورت عمودی دفن شده بودند، از وسط دیوار ضخیم آن بیرون آمده و در کنار این دو اسکلت کوزهای بوده( به گفته پیران محل در این کوزهها پول میگذاشتند تا بعدها استخوانهای مرده را با پول داخل کوزه به جاهای خاصی مانند مکه یا کربلا جا به جا کنند) که یکی از اهالی طزرک آن را هرچند خالی بوده اما به عنوان هدیه عمل خویش به خانه خود می برد !
پیش از این ضیا آبادی- معاون میراث فرهنگی استان قزوین-در تاریخ ۲۵ تیرماه در گفت و گو با روزنامه «حدیث قزوین» تأکید کرده بود که امام زاده طزرک قطعا جزء آثار تاریخی متعلق به قرن هفتم یا ششم بوده است.
وی همچنین همان روز در گفت و گو با روزنامه ولایت قزوین توضیح داده بود که چون زمین امامزاده طزرک متعلق به سازمان اوقاف قزوین است، سازمان مذکور مجوز«بازسازی» امامزاده طزرک « به شرط تخریب» را صادر کرده استف بنابراین « زمانی که اوقاف بناهایی چون طزرک را اجازه گسترش و نوسازی میدهد اما با شرط تخریب اثر دیگر باید پایان ماجرا را این چنین متصور شد.»
به گفته معاون میراث فرهنگی قزوین، پرونده این بنا در مراحل پایانی ثبت شدن جز آثار ملی ایران بوده است: «با شناسایی اثر درحال تهیه مستندات و نقشه برای ثبت ملی اثر بودیم که چنین اتفاقی افتاد. درواقع پرونده در مراحل تکمیلی بود.»
ضیاآبادی تأکید کرده بود:«حوزه اوقاف در مقوله بناهای تاریخی کارشناس فنی ندارد».
حال این پرسش مطرح میشود که چه کسانی باید پاسخگوی چنین اقداماتی باشند. چرا سازمان میراث فرهنگی با سازمان اوقاف وارد گفت و گو نمیشود تا هرگونه اقدامی در حوزه تخریب، نوسازی و بهسازی در امامزادهها با نظارت سازمان میراث فرهنگی صورت بگیرد؟
از سویی گفته میشود حاج اقا قهرمانی از محمدرضا رحمانی- رییس اداره اوقاف بوئین – زهرا مجوز اخذ کرده که به گفته رضایی در این مجوز نیز هرگز از واژه «تخریب» استفاده نشده و مجوز «بازسازی» صادر شده است.
این مدرس دانشگاه متذکر میشود: تخریب یک مکان مقدس و مذهبی، هر چند به قصد نوسازی آن باشد غیر مستقیم و ناخودآگاه موجب لطمه زدن به تقدس و ارزش معنوی و روحانی چنین آثاری میشود. مردم وقتی میبینند چنین بنای با حرمت و مقدسی به آسانی در عرض چند ساعت تخریب میشود و هیچ اتفاقی هم برای بانیان آن نمیافتد! قطعا در ذهنشان در مورد تقدس چنین مکانی خدشه وارد میشود و فردا به راحتی میتوانند مسجد را هم خراب کنند! چگونه عاملان تخریب امامزاده طزرک بنایی را که در حکم شناسنامه تاریخی طزرک بوده و موجب ثبت نام طزرک در کتابهای تارخی و مشهور شدن آن در منطقه و استان بوده ویران کردهاند و با این کار مدعی خدمت به مردم طزرک و فرهنگ آنان نیز هستند!»
رضایی تأکید میکند:« یک بنای تاریخی و باستانی حتی اگر ملک شخصی کسی باشد، دیگر متعلق به خود آن شخص نیست، بلکه به یک قوم یا یک سرزمین و تمام مردمان آن مربوط است. به همین سبب مثلا خانه امام خمینی در جماران یا ستارخان در تبریز جز آثار تاریخی و ملی ثبت میشود. جناب حاج اقا قهرمانی امامزاده طزرک هم متعلق به یک نفر یا یک دسته یا یک نسل نبود، بلکه به کل مردمان نه تنها طزرک که تمام ایران، تعلق داشت و تمام نسلها، چه آنها که مردهاند چه آنها که زندهاند و چه آنهایی که ده سال یا صد سال یا هزاران سال دیگر به دنیا بیایند تعلق دارد. آیا فکر میکنید اگر نسلهای آینده طزرک که اکثرا به ارزش آثار تاریخی خود آگاه خواهند بود، با چنین اعمالی موافق هستند؟ و در مورد بانیان آن، حتی بعد از هزارن سال، چه خواهند گفت و جواب شما به آن نسلها چیست؟!»