ورود سازمان ها در موضوع مهم اوقات فراغت نقطه قوت است ولي در صورت ناهماهنگي آسيب هاي فراواني دارد يعني گاهي اوقات كار زمين مي ماند و سازمان ها به يكديگر امور را محول مي كنند. چيزي كه طي سال هاي اخير در ايام تابستان ديده مي شود.
اين در حالي است كه تاكيد شده بود تا نهادهاي آموزش و پرورش ، كانون پرورش فكري كودكان و بسيج اگر مي خواهند براي تابستان برنامه ريزي كنند بايد برنامه هاي آموزشي رسمي را كنار بگذارند و مهارت هاي اجتماعي و فني و حرفه اي را در اولويت قرار دهند.
پرداختن به موضوع مهارت هاي فني در كنار برنامه هاي آموزشي ضرورت ديگري است كه بايد مورد توجه مسئولان امر قرار گيرد.
دستگاههاي متولي فرهنگي براي اوقات فراغت اگر در حيطه تخصصي خود برنامه ريزي كنند به مراتب كيفيت برنامه ها بالا خواهد رفت. ضروري است همه سازمان ها و نهادهاي فرهنگي برنامه و فعاليت هاي مشترك ارايه ندهند سعي كنند آموزش هاي تخصصي بيشتر مد نظر باشد.
آنچه در خروجي كيفيت برخي برنامه هاي اوقات فراغت در سال هاي گذشته قابل لمس است اينكه متاسفانه شاخصه هاي آموزشي مد نظر نيست و صرفا آمار شركت كنندگان و اردوها براي مسئولان مهم تلقي مي شود.
با اين اوصاف به نظر مي رسد بايد در برنامه هاي اوقات فراغت از آموزش هاي تئوريك مدرسه فاصله گرفته شود و دانش آموزان در ارايه برنامه ها مشاركت جدي داشته باشند.
نيم نگاهي به تعامل اجتماعي نسل حاضر و مقايسه آن با نسل اول انقلاب نشان مي دهد كه دانش آموزان امروزه بيشتر از اجتماع سرويس مي گيرند و خود را ميهمان زندگي مي دانند در حالي كه بايد دانش آموز خود را عضو زندگي تلقي كند تا مشاركت داشته باشد.
مهدی قلی پور-مدرس دانشگاه