پخش مجموعه تلویزیونی «مهرآباد» با نام قبلی «تهران نو» به کارگردانی «سیدفرید سجادی حسینی» چند هفته ای است که از شبکه تهران آغاز شده است. این سریال روایت زندگی «کیا مقدم» با بازی «علی سرابی» است و که پس از دوازده سال دوری از وطن و شکست در زندگی برای پیگیری کارهای شخصی به ایران باز می گردد ولی در همان بدو ورود با اتفاقاتی مانند فروش خانه اش توسط دوست صمیمی اش رو به رو می شود که زندگی خودش و بسیاری را تحت تاثیر قرار می دهد. این سریال به قلم «امید سهرابی» و «امیر رضا طلاچیان» به رشته تحریر در آمده و می توان گفت به نوعی یک کمدی اجتماعی با تم جدی و اجتماعی است که در آن تلاش شده به معضلات اجتماعی نگاهی طنزآمیز شود.
مجموعه تلویزیونی «مهرآباد» با طراحی شخصیت های متفاوت از طبقه و قشرهای گوناگون جامعه معاصر خودمان کوشش می کند که بتواند به زبان طنز معضلات اجتماعی جامعه معاصر و به خصوص زندگی در کلان شهرهای بزرگ را به چالش بکشد . جایی که تک تک شخصیت ها و کارکتر های سریال به نوعی در زندگی روزمره خویش گرفتار معضلات مختلفی هستند. معضلاتی مانند: پول، طلاق، مهاجرت، معشیت، عدم تفاهم، خیانت و ... که کارکتر های مختلف سریال را به خود مشغول داشته اند. تا جایی که به نظر می رسد مششکلات هر کارکتر وشخصیت مانند سنجاق به آن بایگر و شخصیت فقل شده است. پدری که به دنبال یک کلیه برای دختر بیماراش می گردد، جوانی که ناچار است برای تامین هزینه های زندگی زن اش را فریب داده و کلیه اش را به فروش برساند، پسر جوانی که از غربت برگشته و همه چیز زندگی اش را که یک خانه است بر باد رفته می بیند، پوان دیگری که که دلش اش بچه می خواهد اما زن اش به خاطر موقعیت شغلی که دارد بچه را خطری برای آینده می بیند، مرد جوانی که با انداختن خوداش جلوی ماشین های مردم کاسبی می کند و ... چندین مورد دیگر که به نظر می رسد نویسنده وکارگردان مجموعه به عمد آنها را کنار همدیگر چیده اند تا به مخاطب بگوییند که این آدمها همه جا هستند ودر کنار ما هم می توانند باشند و مجموع آنهاست که شهرها را می سازند. مشخص است که تک تک کاراکترها این اثر دارای پیشینه و شخصیت سازی مناسبی هستند که هر کدام در ادامه پخش سریال می توانند با گره خوردن در همدیگر داستان را به پیش ببرند. باید توجه داشت که شخصیت های متعددی این مجموعه تلویزیونی که هر کدام از طبقات اجتماعی و فرهنگ مختلف هستند. به گونه ای در کنار همدیگر ساخته و تنیده شده اند که بدون هر کدام از آنها نمی تواند امیدی به پیشبرد داستان مجموعه داشت و این می تواند در شرایط امروز تلویزیون ما که دوست دارد آثار تلویزیونی با توجه به مشکلات اقتصادی که با آن درگیر است یک حسن به شمار آید . چرا که اگر یک مجموعه تلویزیونی تعداد بازیگران آن کم باشند، قاعدتا در لوکیشن ها و هزینه دخل و خرج یک سریال هم می تواند تاثیرگذار باشد و به نوعی یک نوع صرفه جویی برای کم کردن هزینه های تولید برای یک تهیه کننده باشد. اما به نظر می رسد سازندگان این مجموعه با خلق شخصیت ها و کارکتر های مختلف به دنبال خلق یک اثر متفاوت ، جذاب و نو در عرصه سریال سازی برای تلویزیون بودند.
هر چند برای قضاوت در خصوص کیفیت این اثر با توجه به اینکه هنوز در ابتدای پخش آن هستیم کمی زود است اما با توحه به تعداد بازیگران ، لوکیش نها، ریتم تند سریال، لحن کمدی و طنز اش و همچنین بیان معضلات اجتماعی در جوامع شهری در این سریال می توان انتظار داشت که تا به پایان سریال بتواند مخاطب خود را جذب کند. چرا که کمدی جذاب و مناسب ، کمدی است كه توانایی به خنده واداشتن لبان مخاطب را داشته باشد و علاوه برآن بتواند تلنگری نیز بر فکر و ذهن مخاطب با توجه به مضمون و معضلاتی که برای او در غالب طنز مطرح می شود را داشته باشد و به نوعی در سراش ايجاد فكر و اندیشه كرد و قلب و روح مخاطب را نیز به تسخیر خود درآورد. که قاعدتا رسيدن به چنين کمدی ممتاز و اصيلی در سینما و تلویزیون ما کار هر فیلمساز یا هنرمندی نیست. با اين حال می تواند امید وار بود که حداقل مجموعه تلويزيونی «مهرآباد» در ادامه قمت های باقی مانده خود با وجود همه ممیزی ها و موانعی که در ساخت آثار طنز و کمدی در تلویزیون ما وجود دارد ، بتواند به سلامت و به دور از سطحی نگری و اجیانا سقوط در کمدی های ناشیانه و سطحی قصه اجتماعی اش را برای مخاطب باهوش و زیرک امروز تلویزیون روایت کند و تا به انتها مخاطب خود را داشته باشد. اگر جز این باشد بدون شک مانند هزاران سریال کمدی که در طی این سال ها ساخته و روانه آنتن سیما شده اند فراموش خواهد شد و مخاطب ترجیح خواهد داد که به جای دیدن سریالی مانند «مهرآباد» بازهم به دیدن سریل های سطحی و ضعیف ترکیه ای در شبکه های ماهواره ای بنشیند.
یادداشت: علی یعقوبی