جشنواره کودک را ماشین هنرمند سازی ندانیم؛
لطفاً در هنرهای تجسمی کودک تجدید نظر کنید!
جشنواره هنرهای تجسمی کودک و نوجوان با افت و خیزهای فراوان سرانجام در روزهای پایانی سال 91 برگزار شد.
تاريخ : يکشنبه ۴ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۲۶
برگزاری این جشنواره از چند جهت قابل نقد است. نخست آنکه یک جشنواره صرفاً برای گرد هم آمدن و نقاشی کشیدن کودکان که در نهایت چند جایزه در آن رد و بدل شود؛ چندان موثر به نظر نمیرسد. اما به رغم این موضوع متولیان جشنواره عقیدهای دیگر دارند.
«امیرنیا» سرپرست مرکز هنرهای تجسمی معتقد است: «این جشنواره روند هنر کشور را به شکل ریشهای سامان خواهد داد.»
«شاهآبادی» نیز برپایی این جشنواره را گام مهمی در هنر ایران میشمارد. اما موضوع به اینجا ختم نمیشود و جشنواره تنها قرار نیست که ظاهراً اتفاقی پر زرق و برق و مهم به نظر برسد. مهم این است که برپایی یک جشنواره با توجه به برآورد هزینههای احتمالی، چه سودی برای روند هنری کشور خواهد داشت. متولیان معتقدند جشنواره کودک، هنر را به شکلی ریشهای اصلاح میکند. این موضوع که جشنواره هنرهای تجسمی کودک هنرمندان آینده را تربیت و برگزاری چنین جشنواره هایی هنرمندان آینده را به جامعه معرفی میکند چندان درست به نظر نمی رسد. به یقین نقاشی کودک هنر نیست و به نظر میرسد مسولین ما این موضوع را از یاد بردهاند. در واقع ارزش هنر کودکان به بازنمایی هویت درونی و نمایش افکار و انگیزه ها و آمال و حتی مشکلات آنهاست.
اما مسولان برگزاری جشنواره کودک و نوجوان نظر دیگری دارند. آنها در بیان اهداف خود برای برپایی جشنواره به این نکته اشاره کردهاند که جشنواره کودک زمینهساز تربیت هنرمندان آینده ایران است. در صورتی که اثر هنری نمایانگر روحیات کودک است و لزوماً فردی که نقاشی میکشد؛ به هنر علاقمند و در آینده هنرمند نخواهد شد. مهم این است که اگر کودک درست و خلاقانه نقاشی کند؛ در آینده یک پزشک، مهندس، و یا فروشنده خلاق میشود.
«جلیل جوکار» دبیر جشنواره هنرهای تجسمی کودک و نوجوان درباره این موضوع میگوید: «جشنواره هنرهای تجسمی کودکان یک هدف درازمدت را انجام میدهد و آن این است که هنرمندان آینده را پرورش میدهد.»
یک سوال مطرح است و آن این است که چرا مسولان بر پرورش هنرمندان آینده از راه جشنواره هنرهای تجسمی کودک و نوجوان تاکید دارند.
جوکار میگوید: «چنین بایدی وجود ندارد. علاقمندیهای خاصی هست. ما میخواهیم این علاقمندیها را رصد کنیم. چنانکه من شاگردان خود را رصد کردم. ممکن است این کودکان تصمیم بگیرند مهندس شوند. اما در کنار آن هنرمند هم باشند. هنرمند در دیدگاه ما ایرانیان هنر عین عشق است؛ هنرمند عاشق است و اثر هنری جلوه معشوق. فردی که خلاق است و به پیشه خود عشق میورزد؛ از نظر ما هنرمند است. از این منظر خداوند را بزرگترین هنرمند میدانیم. به باور من هنر گستره بالایی دارد. نگاه من به هنر بی نهایت است و بنابر این منظورم این است که انسانای خلاقی تربیت کنیم که در کار خود نمونه هستند. هر جامعه برای تحول نیازمند چنین نگاهیست.»
اما به واقع و به دور از تمامی تعاریف و سفسطههای معهود باید دید که جشنواره کودک در چه صورت خواهد توانست برای آینده کودکان مفید و موثر باشد.
نقاشی کودک و شناخت آن علمیست که کمک میکند تا جامعه از مشکلات آینده اش رهایی یابد. والدین و مربیان کودک باید به این موضوع توجه کنند که نقاشی به عنوان تنها نشانه علایق درونی کودک؛ تمام مشکلات و مسائل و نیازهای او را بازگو میکند و رفع مشکلات کودکی کلید داشتن یک جامعه سالم و پیشروست. روانشناسان هنر کودک بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کودک تمام داشته های ذهنی خود را با نقاشی بیرون میریزد و این بهترین ابزار ما برای درک و پیشبینی آینده آنهاست.
اما راهکاری که برای بهبود جشنواره کودک و در واقع تبدیل یک بودجه به پس انداز فرهنگی مفروض است؛ گسترش پژوهش پیرامون هنر کودک و انتقال آن به قشری از اجتماع است که با کودکان ارتباط مستقیم دارند. مربیان و والدینی که ناآگاهانه خلاقیت را از فرزندشان میزدایند و به ناگاه نیروی خلاقه ذهن او را از بین میبرند. به کودکانشان الگو میدهند و تلاش میکنند تا او را به یک نقاش واقع گرا بدل کنند.
اما مادامی که جشنواره بخش پژوهشی نداشته باشد؛ عملاً به یک ورک شاپ تفریحی کودکانه تنزل پیدا میکند و هیچ اتفاق مثبتی از آن نتیجه نخواهد شد.
«بهرام کلهرنیا» عضو شورای سیاستگذاری جشنواره به وجود تیم پژوهشی برای آسیبشناسی جشنواره هنرهای تجسمی کودک و نوجوان تاکید میکند. او معتقد است: «جشنواره نیازمند نقد دلسوزانه و بیغرض است و باید برای بهبود مورد نقد متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد.»
دبیر جشنواره کودک نیز معتقد است: «پژوهش رکن چنین جشنواره ایست و لازم است تا در دوره های بعدی در آن گنجانده شود.»
در نهایت و فارغ از هاشیههای ریز و درشت جشنواره فجر باید گفت که این جشنواره نیازمنده بدنه پژوهشیست و در غیر اینصورت به یک بهانه برای اتلاف بودجه بیشتر شبیه است تا یک جشنواره اثرگذار در هنرهای تجسمی!