محمدهاشم اکبریانی: نگاهی دارم به جایگاهی که باباچاهی در آن قرار دارد در این بخش، محمدهاشم اکبریانی درباره اندیشه، شعرها و کتابهای منتشرشده باباچاهی گفت: نگاه
من به شعر باباچاهی، نگاه از بیرون است؛ یعنی شعر ایشان را نقد نمیکنم، بلکه نگاهی دارم به جایگاهی که باباچاهی در آن قرار دارد. این نویسنده و شاعر در ادامه با اشاره به جریانهای شعری بعد از نیما اظهار کرد: یکی دو دهه بعد از نیما در فضای شعری ایران جریانی بهوجود آمد که اعلام میکرد، شعر نو دیگر نمیتواند به آن شکل ادامه پیدا کند و برهمین اساس، باید راه جدیدی باز شود.
هوشنگ ایرانی سردمدار راهاندازی چنین جریانی بود. او به این نتیجه رسیده بود که جامعه ادبی ایران باید شاهد جریان شعر جدیدتری باشد. با این حال، شاعرانی چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و احمدرضا احمدی بهنوعی ادامهدهندگان راه نیما بودند و شعر میگفتند و در برابر آنها، هوشنگ ایرانی بود که امروز به رضا براهنی و علی باباچاهی رسیده است.
این روزنامهنگار با بیان اینکه باباچاهی در ادامه راه هوشنگ ایرانی حرکت کرده است، اظهار کرد: فعالیت خود باباچاهی در حوزه شعر نیز شامل دو بخش است؛ او در دوره اول بر محور شعر نو و نیمایی حرکت کرده ولی در دور دوم، مبنای کار خود را شعر آوانگارد، یا پستمدرن و یا شعر معناگریز قرار داده است.
اکبریانی سپس با خواندن دو شعر از دو دوره فعالیت شعری باباچاهی، به تفاوتهای این دو دوره اشاره کرد و گفت: منوچهر آتشی، مسؤول صفحه ادبیات مجله «تماشا»، در دورهای که باباچاهی بر محور شعر نیمایی حرکت میکرد، او را شاعر جنوب، شاعر دلشورهها و تشویشها مینامد. با این حال، در این شرایط که بهنظر میرسد باباچاهی بهعنوان شاعر تثبیتشده، مطرح شد و میرفت که اثرگذار شود، این سؤال وجود دارد که چه شد باباچاهی از این فضا که مورد تایید شاعران برجسته بود، عبور کرد؟ خود آقای باباچاهی میگوید، «در دهه ۷۰ که مقالات ترجمهای و تالیفی پستمدرن مطرح شد، من اولین کسی بودم که به این جریان حساس شدم». از این به بعد باباچاهی شعر نیمای را اشباعشده میبیند. به همین خاطر، به راه جدیدی میرود و در دهه ۷۰ به رویکرد دیگری در شعر میرسد.
اکبریانی با بیان اینکه معیار من برای موفقیت یک شاعر، جذب مخاطب نیست، گفت: چه بسا شاعرانی که مخاطبان بسیار زیادی دارند اما شاعران خوبی نیستند و برعکس، شاعران خوبی که مخاطب زیادی ندارند، اما شاعران خوبی هستند. بنابراین
ملاک من برای موفقیت یک شاعر، میزان جذب مخاطب نیست، معیار من اضافه کردن چیزی به شعر جامعه است. شعر غیرنیمایی که امروز باباچاهی نماینده آن است، توانسته ظرفیتهایی را به شعر امروز ایران اضافه کند و از این بابت، موفق بوده است. او نماینده امروز شاعر غیرنیمایی است که توانسته ظرفیتهای زبانی شعر امروز ما را افزون کند. حتم دارم تا یکی دو دهه آینده به این نوع شعر اقبال عمومی نخواهد شد اما حتم دارم این شعر باعث میشود هم در زبان و هم مفاهیم و نوع نگاه به هستی، به ظرفیت شعر ایران افزوده شود.
باباچاهی: خوشحالم که در جمع گزیده و جوان حضور دارم در ادامه مراسم با اهدای لوح و تدیس جایزه توسط افشین شاهرودی بهنمایندگی از هیات داوران، علیرضا بهرامی بهعنوان دبیر جایزه و محمدهاشم اکبریانی، از علی باباچاهی تجلیل شد.
باباچاهی نیز پس از دریافت تندیس این جایزه در سخنانی گفت:
خیلی خوشحالم که در جمع گزیده و جوان و در عین حال دوستان گرانسالی همچون منوچهر حسنزاده هستم. بابت برگزاری این جایزه از بنیانگذاران و برپاکنندگان این جلسه و هیات داوران این جایزه که بسیار زحمت کشیدهاند، تشکر میکنم و بابت دقت در داوریها که که کار بسیار پرزحمتی است، به آنها خسته نباشید میگویم و به دوستانی که برنده جایزه شدهاند، تبریک میگویم. او افزود: از آقای اکبریانی که به تعبیر خودشان دوربینی بر شعرهای من افکندند که در آن عجب تصویری هم افتاده شده بود، تشکر میکنم.
باباچاهی درپایان سخنان خود شعر بلندی از مجموعه «باغ انار» خود را برای حاضران خواند.
تارا محمدصالحی برگزیده بخش ویژه به گزارش ایسنا، در ادامه این مراسم، حمیده غلامی، محمد عسکری ساج، ساجد فضلزاده، امیر بختیاری و تارا محمدصالحی، نامزدهای بخش ویژه دهمین دوره جایزه شعر خبرنگاران، به شعرخوانی پرداختند.
ادامه مراسم به معرفی برگزیده بخش ویژه دهمین دوره جایزه شعر خبرنگاران، با داوری علیرضا بهرامی، یزدان سلحشور و عبدالجواد موسوی اختصاص یافت. در این بخش تارا محمدصالحی بهعنوان برگزیده معرفی شد و از حمیده غلامی و ساجد فضلزاده تقدیر شد.
همچنین اعلام شد، برای رعایت آییننامه و فراخوان جایزه تا زمان اعلام نتایج و از آنجا که هدف این بخش کمک به انتشار آثار شاعران کتاب اولی است، با توجه به در شرف انتشار بودن مجموعه شعر محمد عسکری ساج، با احترام به او، تندیس جایزه به تارا محمدصالحی رسیده است.
جایزههای این بخش، توسط افشین شاهرودی، یاسین نمکچیان و علیرضا بهرامی، از داوران این دوره، آرش شفاعی، از داوران دورههای قبل و حامد ابراهیمپور، برگزیده کتاب سال دور قبل جایزه، اهداء شد. علیرضا بهرامی: جایزه شعر خبرنگاران به یک سطح از رکورد رسیده است سپس علیرضا بهرامی - دبیر دهمین دوره جایزه شعر «خبرنگاران» - با اشاره به سختیهای برگزاری چنین جایزهای گفت:
ما هر سال در اختتامیه جایزه به خود میگوییم، این دوره را هم برگزار کردیم و دیگر بس است، اما ظاهرا این بیماری قرار نیست ما را رها کند. او افزود: اینکه جایزه به دهمین دوره رسیده است، یعنی اینکه ما به یک سطح از رکورد رسیدهایم. این شاعر سپس گفت: قبل از هر چیز وظیفه خود میدانم بگویم ایده این موجود که نامش جایزه شعر خبرنگاران است و باعث شده عصر جمعه بهاری در زمستان ما را کنار همدیگر جمع کند، از ذهن محمدهاشم اکبریانی تراوش کرد و تا دوره ششم هم خود او دبیری این جایزه را برعهده داشت. همینجا از او تشکر میکنم. همچنین خوشحالم که پس از یک دهه در بخش تجلیل جایزه در خدمت آقای باباچاهی هستیم. شاعری که حدود نیم قرن کتاب شعر چاپ کرده که این خود شایان احترام است. وقتی به فعالیت مستمر ادبی و ارایه پیشنهادهای او در عرصه شعر نگاه میکنیم، ایشان را قطعا شایسته احترام میبینیم.
این روزنامهنگار در ادامه با نام بردن از پیشکسوتانی که در دورههای پیشین این جایزه از آنها تجلیل شده است، گفت:
تنوع طیفی شاعران تجلیلشده در اینجایزه گویای نوع نگاه روزنامهنگاران به مقوله شعر و ادبیات، بهعنوان بخشی از اجتماع است. قطعا در هر جامعهای یکی از انتخابهای قابل اتکاء، انتخابهای روزنامهنگاران است. بهرامی همچنین از تمام کسانی که در جریان تکوین این جایزه در دهه گذشته بهنوعی مشارکت داشتهاند، تشکر کرد و از درگذشتگان جایزه یاد کرد و گفت: سرآمد این افراد اولین انتخاب جایزه شعر خبرنگاران، زندهیاد غلامرضا بروسان است که یکی از بهترین و مؤثرترین انتخابهای اینجایزه بوده است. او سپس در بخش تجلیل نیز از سیمین بهبهانی، عمران صلاحی و محمدعلی سپانلو نام برد و گفت: در حوزه داوری نیز در دورهای، در بخش ویژه، سهراب رحیمی را داشتهایم که متاسفانه چند هفته قبل، خبر درگذشتش در خارج از کشور، منتشر شد.
همچنین باید از فتحالله بینیاز یاد کنم که در یکی از دورهها که دبیرخانه جایزه شعر خبرنگاران اعلام کرد نمیتواند به هیچکدام از برگزیدگان خود جایزه نقدی بدهد، با اینکه همه میدانند فرد متمولی نبود، اما با ما تماس گرفت و پرداخت کل هزینه جایزه نقدی را تقبل کرد. حیف که ما از حضور این شخصیت با آن روشنبینی خاص در حوزه ادبیات، محروم هستیم.
او در ادامه از داوران ۱۰ دوره جایزه تشکر کرد و گفت: با توجه به اینکه جایزه خبرنگاران از ابتدا بر استقلال اصرار داشته، تا بهحال شخصیتهایی فرهنگی و ناشرانی شریف حامی اینجایزه بودهاند که باید از آنها سپاسگزاری کنیم. این شاعر همچنین از دو کتاب «درختی که تکیه داده است» (گزیده آثار برگزیدگان بخش ویژه نهمین جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران) و «پرنده اگر برگردیم» (بهعنوان جایزه برگزیده نخست بخش ویژه دور قبل، محمد علینوری) که توسط حامی ثابت جایزه، انتشارات آرادمان منتشر شده است، رونمایی کرد.
بهرامی در ادامه با اشاره به رشد ارایه آثار از سوی شاعران تاجیکستان به بخش ویژه اینجایزه اظهار کرد:
امسال علاوه بر ارایه آثار از سوی شاعران افغانستان، ۶ مجموعه شعر از سوی شاعران تاجیکستان شرکت داشت که برای ما اتفاق امیدبخشی بود و امیدواریم ادامه این روند مثل افغانستان بتواند بر ارتقای شعر فارسی تاجیکستان تاثیر بگذارد. این شاعر در بخش دیگری از سخنانش، گفت: میخواهم در اینجا پرسش مشترکی تعدادی از دوستان را که در این دوره مطرح شده است، پاسخ بگویم. از ما سؤال میشود که آیا قصد نداریم جایزه شعر خبرنگاران را به دوبخش کلاسیک و شعر نو تقسیم کنیم. در پاسخ به این پرسش لازم است بگویم که تجربه برگزاری جایزه کتاب سال غزل بیش از هر سند دیگری ثابت کرد که تصور کمتوجهی جایزههایی از جنس خبرنگاران به قالبهای شعر کلاسیک و غزل، یک سوء تفاهم است. قطعا دوستی که محتوای بسیار غمگینی را در قالب یک وزن فوقالعاده طربانگیز ارایه میکند، با وجود مشخصههای مثبت کارش، استاندارد انتخاب شدن در جایزه شعر خبرنگاران را ندارد. او با اشاره به وضعیت بد شعرهایی که این روزها در قالب غزل سروده میشود و دربین مخاطبان شبکههای اجتماعی مخاطبانی بهدست آورده است، گفت: این وضعیت که بهمیمنت مخاطبان ناپایدار از جنس شبکههای اجتماعی پدید آمده است، به ما هشدار میدهد، غزل زرد و عامهپسند در حال فراگیری است.
او افزود: هرچند این قالب کهن، فراز و نشیبهای بسیاری را از سر گذرانده و حتا از دوره بازگشت که به وضعیت اکنون بسیار شبیه بوده است هم درنهایت رد شده، اکار اگر پیروان و دوستداران راستین، برای این وضعیت فکری نکنند، شاید در ادامه، حاصل تلاشهایی که در چند دهه اخیر بهدست آمده است، بهکل، به محاق رود.
کتاب «مثل جوهر در آب» عباس صفاری برگزیده تندیس دهمین جایزه شعر «خبرنگاران» بخش پایانی مرسم اختتامیه دهمین جایزه شعر «خبرنگاران»، به معرفی برگزیده کتاب سال، با داوری علیرضا بهرامی، افشین شاهرودی، حسن گوهرپور، پونه ندائی و یاسین نمکچیان، اختصاص داشت. در این بخش با تقدیر از لیلا کردبچه، شاعر کتاب «غمزیستی»، پس از اعلام برگزیده شدن کتاب «مثل جوهر در آب» عباس صفاری، به این دلیل که خود او در خارج از کشور اقامت دارد، تندیس و لوح جایزه کتاب سال شعر خبرنگاران توسط علی باباچاهی به منوچهر حسنزاده - مدیر انتشارات مروارید و ناشر کتاب - اهداء شد. حسنزاده نیز در سخنانی، با تشکر از برگزارکنندگان اینجایزه، از برگزیده شدن کتاب «مثل جوهر در آب» ابراز خوشحالی کرد و به حاضران گفت: بهعنوان آدمی که عمری را سپری کردهام عید ۷ اسفند را تبریک میگویم. این تاریخ یک دستاورد فرهنگی و اجتماعی برای ملت ایران است.
در ادامه پیام عباس صفاری بهمناسبت برگزیده شدن کتابش در این جایره توسط یاسین نمکچیان - عضو هیات داوران - خوانده شد. در این متن آمده بود: «شاعری که سر و کارش با زبان است، بهمرور و چه بسا ناخودآگاه، دیواری به دور خود میکشد از جنس همان زبان؛ دیواری شیشهای و «کریستالیزه» که هرچه ضخیمتر میشود، شفافتر شده، عمق و گستره بیشتری از هستی را در برابر او میگشاید. دیگر فرقی نمیکند ساکن و باشنده این پناهگاه شیشهای، مقیم کرمان و کاشان باشد یا کالیفرنیا و آلمان. من طی سی و چند سال گذشته یکی از باشندگان چنین پناهگاهی بودهام که هر چه را از ورای آن دیده یا حس و اندیشه کردهام، سر و سامان داده، در حکم «نامههایی به خانه پدری» آنها را به پست سپردهام. انتشار آنها چه در ایران و چه خارج از مرز، برای من نه فقط در حکم برداشتن باری از دوش، بلکه اسباب رهائیام از رخوت و روزمرگی و غیابهای هراسانگیزی بوده است که جز دامن زدن به «غم غربت» و همرنگ زمانه شدن، ثمره دیگری نمیتوانستند داشته باشند. طی این سالها حس اینکه این اعتراف «نامهها» بهدست گیرندگانی رسیده است که با دقت و علاقه آنها را خواندهاند، خستگی این شنای خلاف جهت را از تن و روان من بهدر برده است. اما تعلق گرفتن جایزه معتبری به آن در شرایطی که نامزدهای دیگر جایزه یا از چهرههای درخشان و ماندگار شعر معاصر هستند یا از چهرههایی که بیتردید قافلهسالارهای این کاروان هزارساله در آیندهای نه چندان دور خواهند بود، بیش از توقع و انتظار من است.
حق و حقیقت این است که اینجایزه به تمام نامزدهای خلاق آن تعلق دارد؛ بویژه به سپانلوی عزیزم که میدانم جسارت گرفتن آن را در حضور نام بزرگوارش بر من خواهد بخشید. اعتبار هر جایزهای گذشته از مقام همکاران و بنیانگذاران آن، در گرو تداوم و ماندگاری آن است. ضمن آرزوی ماندگاری اینجایزه، برای دبیر محترم آن آقای علیرضا بهرامی عزیز و دیگر دستاندرکاران و داوران محترم آن آرزوی موفقیت و تندرستی دارم»..