نگاهی به زندگی و کارنامه «وس اندرسون»؛
اندرسون باشکوه
تصورش سخت است اینکه کارگردانی فیلم موردعلاقه اش بچه رزماری باشد و از آن طرف فضایی در فیلمهایش خلق کند که غیر از متمایز کردن آنها به طور لذت بخشی دوست داشتنی هم باشند. یا «مارتین اسکورسیزی» از بزرگترین طرفدارانش باشد و او را اسکورسیزی دوم بنامد. وس اندرسون همچین آدمی است.
تاريخ : شنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۵
وسلی ویلز اندرسون ۱ مه ۱۹۶۹ در هیوستون تگزاس و در خانواده ای از طبقه متوسط به دنیا آمد و در کنار دو برادرش در همان شهر زادگاهش بزرگ شد. پدرش در کار تبلیغات و مادرش یک باستان شناس بود. هنگامی که وس در دوره نوجوانی به سر می برد، پدر و مادرش از هم طلاق گرفتند و این حادثه مهمترین اتفاق زندگی دوران رشد او و برادرانش شد. طی دوران نوجوانی او شروع کرد به نوشتن نمایشنامه و ساخت فیلم کوتاه سوپر 8. کمی بعد به دبیرستان وسچستر در هیوستون تگزاس رفت جایی که بعدها الهام بخش او برای ساخت فیلم راشمور شد.
اندرسون پس از آشنایی با «اوون ویلسون» با همکاری با او ۳ فیلم ساخت، «موشک شیشه ای»، «راشمور(عجول)» و «تنن بام های باشکوه» که فیلمنامه هر سه تای آنها را با کمک ویلسون نوشته بود. او با فیلم راشمور به شهرت رسید در این فیلم «بیل موری»، «جیسن شوارتزمن»، «اولیویا ویلیامز» بازی میکنند. این اولین فیلم شوارتزمن در مقام یک بازیگر بود و موری هم برای ایفای نقش مکمل این فیلم نامزد جایزه گلدن گلوب شد. این فیلم توجه اسکورسیزی را به خود جلب کرد و او با چاپ مقاله ای در نشریه اسکوایر، اندرسون را با «ژان رنوار» و «لئو مک کاری» مقیاسه کرد و نوشت: «ما با فیلمسازی طرف هستیم که به خوبی می داند چطور شیرینی زندگی مردم و روابط میان آنها و خوشی ها و کارهای ساده آنان را ترسیم و چنان چیزهایی را خلق و ممکن کند.»
«تنن بام های باشکوه» درباره وکيل موفقي به نام رويال(جین هکمن) است که همسري باستان شناس به نام «اتلين» و سه فرزند نابغه دارد. اما رويال ناگهان از خانواده خود جدا می شود و چند سال بعد سر و کله اش پيدا شده و ادعا مي کند فقط شش هفته ديگر از عمرش باقي مانده و مايل است دوباره پيوند خانوادگي اش را از سر گيرد. فیلمنامه فیلم برای اندرسون و ویلسون یک نامزدی اسکار به همراه آورد و به نظر می رسد بخشی از آن از زندگی خود اندرسون الهام گرفته است.
پس فاصله گرفتن از ویلسون، اندرسون همکاری جدیدی را با دوستش «نوآ بامباک» آغاز کرد که منجر به خلق فیلمنامه های «آقای فاکس شگفت انگیز» و «زندگی در آب کنار استیو زسیو» شد، اندرسون هم تهیه کنندگی «ماهی مرکب و نهنگ» به کارگردانی بامباک را بر عهده گرفت. زندگی در آب کنار استیو زسیو تنها شکست محسوس تجاری و هنری اندرسون به حساب می آید و بدتر آن که فیلم با ۶۰ میلیون دلار بودجه ساخت، پرهزینه ترین فیلم وی نیز بود. «دارجلینگ با مسئولیت محدود» ساخته سال ۲۰۰۷ او هم دوباره همان رنگ آمیزی و تم غالب فیمهایش را داشت، قطاری با انسان های نامتعارف که برای پیدا کردن خویشتن راهی سفر می شوند. اثر بعدی اندرسون انیمیشن استاپ موشن «آقای فاکس شگفت انگیز» کارتونی مفرح بود با صداپیشگی «جرج کلونی»، «مریل استریپ»، «ویلم دافو»، جیسن شوارتزمن و بیل موری که برای ساخت و تهیه آن نامزد دریافت جایزه اسکار 2009 شد. اندرسون در سال 2012 «قلمرو طلوع ماه» را ساخت فیلمی با بازی «بروس ویلیس» و «ادوارد نورتون» که افتتاح کننده شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن شد.
آخرین ساخته اندرسون کمدی درام «هتل بزرگ بوداپست» که تاکنون پرفروشترین فیلم او هم بوده است درباره «گوستاو» مدیر یک هتل است که قصد دارد روزهای پرشکوه گذشته را به هتلش برگرداند. اما اکنون سال 1932 است و نازی ها همه جا پراکنده شدند. او تمام همت خود را مصروف این مهم میکند تا میهمانان قدیمی و ثروتمندش را حفظ کند.
اندرسون سبک خاصی در فیلمهایش دارد که از نشانه های آن می توان به زوایایی دوربین منحصر به فرد اشاره کرد یا اینکه مثلا بازیگران فیلمهایش زبان بدن سنگینی دارند و یا جز دارجیلینگ نامحدود تمام فیلمهای خود را با اسلوموشن تمام کرده است. او در آثارش از موسیقی تند و با نشاط استفاده می کند که از جمله آنها می توان به آهنگهای گروه «رولینگز استون» اشاره کرد. از 6 فیلم بلندی که اندرسون ساخته اگرچه آثار اندرسون در رده فیلمهای کمدی های خانوادگی جای می گیرند با این وجود خلق موقعیت های ویژه و دنیای یونیک اندرسون موجب شده فیلمهایش تعقیب کننده پروپاقرصی داشته باشد. به هر حال وجود اندرسون برای سینمای امروز یک غنیمت است و کسانی که با فیلمهای او آشنا می شوند با تماشای آثارش، غربتی عجیب و در عین حال شیرین را تجربه می کنند و برای یک دوست دار فیلم چه لذتی بالاتر از این!