به بهانه اکران فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی؛
آیا میشود از «گذشته» فرار کرد؟
فرهادی در «گذشته» نشان میدهد که دروغ گویی آفت بزرگی است که در صورت نهادینه شدن در خانواده میتواند ستونهای اصلی این نهاد با ارزش را متزلزل کند.
تاريخ : دوشنبه ۱۷ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۱۵
اصغر فرهادی بدون شک مطرحترین کارگردانان حال حاضر سینمای کشورمان در سینمای داخلی و خارجی است. گواه آن فیلمهایی است که این کارگردان و فیلمنامه نویس مطرح سینما تا کنون برای سینمای ایران خلق کرده است. ساخت فیلمهایی چون: «شهر زیبا»، «چهارشنبهسوری»، «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین» و این اواخر «گذشته» نشان میدهد که فرهادی به ابزاری به نام سینما به خوبی تسلط دارد و می داند که چه چیزی را به زبان تصویربرای مخاطب باهوش سینمای امروز جهان روایت کند. پرداختن به کانون خانواده و ایجاد سوالهای فراوان در این خصوص موضوعی بوده که فرهادی فیلم به فیلم به آن پرداخته، تا به در فیلم آخر خود «گذشته» این موضوع به شکل پررنگتری به معرض دید مخاطب گذاشته شده است. در واقع فرهادی در عمده فیلمهای سینمایی که تاکنون برای سینما ساخته به وضوح نشان داده که نهاد خانواده مهمترین بنیان یک فرد برای ساختن آینده و زندگی کنونی است و اگر این نهاد به هردلیلی به خطر بیافتد میتوان سرنوشتی تلخ و غم انگیز را برای فرد رقم بزند.
فرهادی در فیلمهای خود تردید و شک را به عنوان مهمترین عنصر در فروپاشی نهاد خانواده میداند. شک و تردیدی که درفیلمهای «درباره الی»، «چهارشنبه سوری»، «جدایی نادر از سیمین» و «گذشته» به شکل برنگ تری به آنها پرداخت شده است. تردیدی و شکی که باعث از بین بردن ارزشها، راستی و صداقت میشوند. در آخرین فیلم فرهادی این عنصر به شکل پرنگتری پرداخت شده است. در فیلم سینمایی «گذشته» که روایت زندگی زنی به نام «ماری» با بازی «برنیس بژو» از همسر قبلی خود «احمد» با بازی «علی مصفا» خواسته که از تهران به پاریس برگردد و برای انجام کارهای طلاق که به تاخیر افتاده در پاریس حاضر شود. به لحاظ قانونی احمد میتواند به پاریس نیاید و برای طلاق دادن ماری نیازی نیست که باشد، اما ماری ته دلاش میخواهد برای آخرین بار هم که شده احمد را ببیند ضمن اینکه احمد هم با فرزندانش، «لیلی» با بازی «جین جاستین» و «لوسی» با بازی «پائولین برلت» که همیشه شیفته احمد بوده دیداری داشته باشند. به هرحال احمد به پاریس میرسد و در کمال تعجب میبیند که برای او هتلی رزرو نشده است. بنابراین مجبور میشود به خانه ماری برود. در اینجاست که با مشکلات مختلف ماری در چهار سال گذشته کم کم آشنا میشود. خانه ماری شلوغ است که بچهها مدام در آن شلوغ کاری میکنند و دردسرهایی برای ماری درست میکنند. در اوج شلوغ کاری خانه و دردسریهایی که ماری دارد، احمد متوجه حضور یک مرد جوانی به نام «سیمر» با بازی «طاها رحیم» که صاحب یک مغازه خشکشویی است در زندگی ماری میشود. سمیر پسرکوچکی به نام «فرود» با بازی «الیاس آگیس» دارد که درخانه ماری زندگی میکند. احمد دلیگیر از رابطه ماری دوست دارد به هتل نقل مکان کند اما ماری مانع و مشکلاتی که بچههای ماری پیدا میکنند مانع از رفتن او به هتل میشود.
لیلی، لوسی و فرود کم کم با احمد رابطه خوبی پیدا میکنند و احمد به مرور زمان در جریان مشکلات آنها و زندگی ماری قرار میگیرد. سیمر به عنوان همسر جدید ماری از حضور احمد در زندگی ماری چندان راضی و خوشنود به نظر نمیرسد. در این میان لوسی به عنوان بچه بزرگتر ماری رابطه مادراش با سمیر و ازدواج آنها راضی نیست و حاضر نیست به سیمر زیر یک سقف زندگی کند. به همین دلیل مدام بهانه گیری میکند که بتواند مانع ازدواج آنا شود. حتی دراین میان به نوعی به زن سیمر خبر میدهد که شوهرش قصد ازدواج مجدد دارد. همین عامل باعث به کما رفتن زن سیمر میشود. ماری از احمد میخواهد که با لوسی در خصوص مشکلات پیش آمده صحبت کند تا مشکلات کمتر شود.
اما احمد در صحبت با لوسی پی به مشکلات اساسی در زندگی گذشته ماری میبرد. و ادامه داستان که تا به انتها فرهادی تلاش میکند که هر لحظه مخاطب را غافلگیر کند. داستان در این فیلم به گونهای پیش میرود که مخاطب مجبور است مدام به این فکر کند که به کدام شخصیت فیلم حق بدهد ودر خصوص او چه قضاوتی داشته باشد. فرهادی در «گذشته» نشان میدهد که دروغ گویی آفت بزرگی است که در صورت نهادینه شدن در خانواده میتواند ستونهای اصلی این نهاد با ارزش را متزلزل کند. درواقع فرهادی تاکنون در عمده آثار خود به بحث دروغ گویی و همچنین اخلاق نگاه تیزبینانهای داشته است. تلفیق شک و تردید با دروغ گویی و بیاخلاقی چهار عنصر مهمی هستند که فرهادی در فیلم گذشته نیز به آن توجه ویژهای دارد. شک ماری برای طلاق گرفتن، دروغ گفت لوسی برای برهم زدن ازدواج مادراش با سمیر، تردید سیمر در طلاق دادن همسراش برای آغاز یک زندگی جدید، تردید احمد برای طلاق دادن ماری و برگشتن دوباره به ایران، دروغ نعیما کارگر خشکشویی به سمیر، نبود تعهد احمد برای زندگی مشترکاش با ماری، خیانت سمیر به همسرش که در حال کماست، ارتباط پنهانی و خلاف عرف ماری با مردی متاهل و... چندین مورد دیگر که جملگی باعث میشوند که شخصیتها و کارکترهای فیلم گذشته در زندگی خود ناتوان از حل کردن مشکلات خود باشند. فرهادی در فیلم به مخاطب یادآوری میکند که اگر ارزشها جای خود را به بیاخلاقیها بدهند، یک سری ناهنجاری شروع میشود که میتواند زندگی فردی تک تک اعضای یک خانواده را به خطر بیاندازد. تا جایی که برخی از این خطاها و بیاخلاقی بزرگ میتواند به نابودی زندگی همه اعضای یک خانواده بیانجامد. فرهادی به آرامی با لنز دوربین خود به حریم شخصی و خانوادگی افراد وارد شده و پرده از اختلافات و مصائب آنها برمی دارد. مسائلی عظیم و تراژیک که چون در چهار دیواری خانه محبوس و پنهان است کسی نمیتواند آگاهی نسبت به آنها داشته باشد و با بروز کوچکترین مشکلی این مشکلات به بیرون خانه درز پیدا کرده و تک تک اعضای خانواده را درگیر خود میکند. فرهادی عشق را به چالش میکشد و یادآور می شود که عاشق واقعی هیچ وقت نباید باعث اذیت شدن زن و مرد شود اگر جز این باشد میتواند ویرانگر باشد. گذشته نشان میدهد که انسان به هیچ عنوان نمیتواند از گذشته خود فرار کند و شاید روزی گذشتهاش باعث نجات او از بحرانهای اساسی شود.
علی یعقوبی