ایرج نعیمایی پژوهشگر موسیقی و عضو فرهنگستان هنر گفت: بین حوزه عملي و نظري موسیقی ایرانی شكاف افتاده است.
با ايرج نعيمايي که سال گذشته قرار بود با دبیر او دوسالانه موسیقی جهان اسلام برگزار شود در مورد موسیقی و نقش و جایگاه پژوهش در این حوزه گفتگو کردهایم که میخوانید.
هنرنیوز: نقش و جايگاه پژوهش و پژوهشگران موسيقي را در جامعه هنري چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظر من امروزه در حوزه موسيقي بيشتر توجه به خود نواختن موسيقي و كارهاي عملي در اين حوزه شده است و كمتر به پژوهش و كند و كاو در موسيقي پرداخته مي شود. هرچند كه اين بدان معنا نيست كه ما پژوهشي در اين زمينه نداريم؛ بلكه اگر به اين توجه كنيم كه تاريخ موسيقي ما بسيار غني و باعث افتخار ما است از اين جنبه ميتوان گفت كه پژوهشها و تحقيقات به اندازه كافي نيستند و در اين زمينه احتياج به سعي و تلاش بيشتري داريم. به تعبيري ديگر به دلايل تاريخي بين اين دو حوزه يعني دو حوزه عملي و نظري شكافي افتاده و فرايند كلي زندگي موسيقايي بيشتر مبتني بر فعاليتهاي عملي شده است و فعاليتهاي نظري عملاً نمودي ندارد. ما بايد به اين امر واقف باشيم كه يك محيط زنده هنري چه سينما و چه موسيقي، از تعامل بين نظر و عمل است كه به پويايي خودش دست پيدا ميكند. اگر در تاريخ موسيقي خودمان هم نگاهي بياندازيم، در يك دوره قابل توجهي كساني كه دست اندركاران حوزه عملي موسيقي بودند به همان اندازه حوزه نظري موسيقي هم سعي ميكردند كوشا باشند. ما بايد به پژوهشگرانمان بها دهيم و اين بهادادن همان بهادادن به يك انديشه است، به هر حال كسي كه انديشهاي دارد در وهله اول به دنبال نفوذ و برد اين انديشه است.
هنرنیوز: نظرتان در خصوص تعبير موسيقي عرفاني چيست؟
من فكر ميكنم ما نه تنها ديني را در دنيا نداريم كه در خودش نوعي از موسيقي را نداشته باشد؛ بلكه موسیقی به عنوان بخشی از ارتباط با حق و عبادت در همه ادیان وجود دارد. از آن جايي كه هرجامعهاي هم به دين خاصي گرايش دارد ميتوان نتيجه گرفت كه ما جامعهای را هم نمیبینیم که موسيقي در آن وجود نداشته باشد. از طرفي ديگر عبادت هم که معمولاً با معرفت و عرفان همراه است، پس از اين بعد ميتوان گفت كه تعبیر موسیقی عرفانی اشتباه نیست چرا كه هیچ دینی وجود ندارد که آداب و عبادتهایش بدون موسیقی باشد. همه ادیان با موسیقی همراه هستند و من به شخصه هیچ دینی را تاکنون ندیدهام که عباداتش با موسیقی گره نخورده باشد. با توجه به اين نكات است كه ميتوانيم به صراحت اعلام کنيم که دینی نیست که در طریقت خود نوعی از موسیقی را نداشته باشد. ببينيد من هميشه گفتهام كه یک پديده و حقیقت وقتی در قالب لفظ بیان شود به آن شعر و ادبیات گفته شده و در نهايت وقتی در قالب صوت آشكارشود به آن موسیقی میگويند. موسیقی یکی از راههایی است که به وسيله آن انسان میتوان به حق برسد. لذا این جلوهها یا تعینات راههای وصول به حقیقت هستند. اتفاقا موسیقی و صوت یکی از اصیلترین راههای وصول به خداست. به دیگر سخن ما این طریق را ایجاد و ابداع نکردهایم، بلکه آن را کشف میکنیم. در مراحل عالی عرفان انسان هیچ چیز را جز حق نمیبیند. اما موسیقی یکی از بهترین شاخصههای رسیدن انسان به حقیقت است.
هنرنیوز: به طور كلي چه تاثيراتي را براي موسيقي بر مي شماريد؟
من فكر ميكنم موسیقی تاثیرات متفاوت دارد و اين تاثيرات ميتواند در زمان اجرا هم با قوت وجود داشته باشد. به دلیل این که اندیشه و تفکر پشت سر موسیقی وجود دارد مخاطب را در شان هنر و خلاقه قرار میدهد. شانی که از شان علم برتر است. پس وقتی موسیقی را میشنویم، خودمان میتوانیم خلاقیت داشته باشیم. این تفکر دو گونه است، گاهی به تمرکز ختم میشود و گاهی به حالتهای وجد و سماع. در حالت اول البته بیشتر کسانی را که اهل تفکر هستند را جذب میکند و حالت دوم کسانی را که بیشتر اهل عبادت و ستایش هستند. البته حالت دوم بیشتر رایج است. زیرا در این حالت زودتر مخاطب را به معنا منتقل میکند. به جهت زیبایی این موسیقی و قدرت انتقالش در معانی است هم هست که بسیار مخاطبان را جذب میکند. موسیقی یادآور انسان به حقیقت و اصل خود است. بیان جدایی انسان از اصل خود و یادآور انسان به ازل خود است. موسیقی به یاد انسان میآورد که از کجا آمده است.
هنرنیوز: به نظرتان به موسيقي نواحي در كشور ما چقدر توجه ميشود و اين نوع موسيقي چه جايگاهي را به خود اختصاص داده است؟
موسيقي نواحي ما سرشار از خوبيها و معنويات و اصالتهاي ديني و آييني سرزمين ماست. مردم ما انسانهاي بسيار فرهيخته و فرهنگ دوستي هستند و درك هنري بالايي دارند و من اين ويژگي را ستايش ميكنم. تمام اصلالتهاي معنوي، ديني و آييني ما در موسيقي نواحي نهفته است. مناجات، مدايح، مناقب،روايات، كرامات، آداب ورسوم، و . . . را در اين موسيقي قديمي و كهن مي توانيم ببينيم. به همين دليل جوانان كشورمان بايد آنها را بشناسند و ظرفيتهاي ديني و معنوي اين موسيقي را دريافت كنند. زيرا ما اين موسيقي را محك زدهايم. ميگويم اين موسيقي معنوي و ديني و اصيل بايد به جوانان عرضه شود چرا كه بر خلاف تصور رايج، جوانان طالب و مشتاق اين موسيقي هستند و به راحتي ميتوان اثبات كرد كه اين موسيقي ظرفيتهاي بالايي دارد و اصالتها و ارزشهاي بسياري در آن نهفته است. در نهايت اينكه موسيقي نواحي ما جز مناجات به درگاه خداوند، مدح و منقبت اوليا و پيامبران و ائمه، مناقب و كرامات بزرگان دين و اشعار بزرگان و ادبا و شعراي كشور چيز ديگري نيست و سراسر معنويت و آيينهاي ديني را در خود دارد و من اميدوارم كه نگذارند اين ميراث معنوي و ديني با ما به خاك برود.
هنرنیوز: پژوهشگران و مولفان آثار هنري تا چه اندازه ميتوانند در پيشرفت حوزه موسيقي تاثير گذار باشند؟
بسيار زياد. تاثير گذاري مولفان بر هر حوزهاي همواره تاثيرگذار بوده است. به عنوان مثال کتابهای گوناگونی درباره تاریخچه، ساختار، تکنیک و شیوههای نوازندگی سازهای موسیقی کلاسیک غربی وجود دارد. مثلاً درباره ساز فلوت کتابهای مستقلی نوشته شده و جنبههای مختلف این ساز مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برای سازهایی چون ویولن و پیانو هم منابع تحقیقی مکتوب بسیاری وجود دارد، اما درباره جنبههای مختلف هریک از سازهای موسیقی ایرانی، به تفصیل و تفکیک، مطالب جامع و کاملی وجود ندارد و این خلاء پرنمیشود مگر توسط خود پژوهشگرانی که موسیقی ایرانی را میشناسند و بر سازهای آن اشراف دارند.
هنرنیوز: ملودي پردازي در موسيقي ايران تا چه اندازه اهميت دارد؟
ببينيد از آنجايي كه موسيقي ايراني به تبع ساختار خاص و در بر داشتن رديفها و دستگاهها، ناگزير داراي تركيبات ملوديك بسيار جاذب و بارز است، ملودي پردازي از اهميت خاصي در اين راستا برخوردارست و به دنبال آن نوع رنگآميزي و اركستراسيون بر قدر و قيمت و ماندگاري اين گنجينه تاريخي و گرانبها ميافزايد. در چند دهه اخير موسيقيدانان در تلاش بودهاند كه با ايجاد ساختارهاي جديد تغييراتي را در بافت موسيقي ايراني به وجود آورند كه اين امر به ويژه در تصنيفسازي بسيار آشكار است.
اگرچه هنوز نه تنها موسيقيدانان ايران زمين در اين مورد به اتفاق نظر نرسيدهاند بلكه بعضي از آنها اين امر را نوعي تخريب سنتها و بافت اين موسيقي ميدانند.
هنرنیوز: آیا رابطهاي بين موسيقي و فرهنگسازي وجود دارد؟
به نظرم اصلا يكي از اهداف بزرگ موسيقي فرهنگسازي است به اين ترتيب ما باید سعی کنیم که با استفاده از موسیقی فرهنگ اصیل ایرانی را تقویت کنیم و آن را گسترش دهیم. بين موسيقي سنتي و غير سنتي باید رابطه به وجود آورد تا بتوان از طریق آن ذهنها را براي شناخت انواع موسيقي آماده کرد. در حوزه موسیقی نباید تبعیض قائل شد و باید حتما اجازه پیشرفت را به همگان در این حوزه داد. بزرگترین و با ارزشترین سرمایه ایران و ایرانی، سرمایۀ فرهنگی است که حفظ و اشاعۀ آن در گسترۀ جهانی بهعنوان هویت ملّی و هویت ایرانی ميتواند موجب افتخار و سربلندی هر ایرانی باشد.
گفتگو: زينا اسماعيلي مقدم