ابراهیم حاتمی کیا یکی از مطرح ترین و شاخص ترین کارگردانهای سینمای کشورمان است که توانسته با فیلمهایی که تاکنون ساخته در بین کارگردانان نسل بعد از انقلاب از جایگاه معتبر وشاخصی برخوردارباشد.در سینمای حاتمی کیا همواره می توان دغدغه های نسل آدمهای جنگ را از زاویه دوربین حاتمی کیا دید آنجایی که وی در فیلمهای اولیه اش مانند «ديده بان»، «مهاجر»،« وصل نيكان»، «از كرخه تا راين»،«بوی پيراهن يوسف» و «برج مينو» به آدمهایی می پردازد که در دفاع مقدس حضور پررنگی دارند و یا اینکه آدمهایی بازمانده از جنگ هستند و در جامعه امروز با عشق وعلاقه مشکلات ناشی از زخمهای جنگی تحمیلی را تحمل می کنند وعاشقانه خم به ابرو نمی آروند ودر نهایت جام شهادت را سر می کشند.
اما روند پروند فیلمسازی این کارگردان بزرگ سینمای ایران با ساخت فیلم مطرح و ماندگار «آژانس شيشه ای» دچار تغییراتی می شود و نشان دهنده این نکته است که این کارگردان سینمای جنگ حالا دیگر علاوه بر آدمهای جنگ دغدغه نسل بعد از جنگ و آدمهای باز مانده را نیز پیدا می کند و می خواهد شکاف نسل ها را با ساخت آثار آینده اش نشان دهد، آنجایی که در فیلم «روبان قرمز»و« موج مرده» یه زبان تصویر این دردها ودغدغه ها را نشان می دهد روبان قرمز داستانها آدمهای بریده از زمانه است که کسی طاقت شنیدن سخنان تلخ شان را ندارد وبه همین دلیل درلاک تنهایی خودشان فرو می روند یا در فیلم «موج مرده» و« به نام پدر» که حاتمی کیا شکاف نسل دیروز با امروز را به خوبی به تصویر می کشد اما موج مرده در زمان نمایش دچار ممیزی می شود و بسیاری از حرفهای حاتمی کیا ناقص می ماند. در فیلم های بعدی اش ، دغدغه حاتمی کیا رنگ وشکل متفاوتی به خود می گیرد . «ارتفاع پست» حکایت آدمهایی است که به خاطر رفاه، کار وآسایش تصمیم می گیرند که از کشور مهاجرت کنند ودراین راه دست به دزدی یک هواپیما می زنند. «به رنگ ارغوان» داستانی جاسوسی دارد و داستان گیر افتاده یک مامور امنیتی میان انجام وظیفه و دلبستگی به دختر یکی از گروهک های سياسی است . اما بازهم فیلم دچار مشکل می شود و۵ سال نمی تواند رنگ پرده سینما را ببیند. به همین خاطر بازهم حاتمی کیا دلگیر ونگران تلاش می کند در شیوه فیلمسازی خود تغییر رویه دهد و «دعوت» حاصل این تغییر رویه است و فیلم روایت زنان در موقعیتهای مختلف است که هر یک با پدیده کودک ناخواسته مواجه میشوند و برای حل مشکل به سقط جنین روی میآورند، حاتمیکیا تلاش کرده مسئولیت پدر و مادر شدن را به جامعه گوشزد و بچهدار شدن را دعوتی بداند که کودکان بی گناه با آن مواجه میشوند و پدر و مادر حق ندارند نشانه مسلم خدا را پس بزنند یا پس بدهند. بعد از دعوت وی « گزارش يک جشن» را می سازد که نمایش آن در جشنواره بین المللی فیلم فجر سال ۸۹ واکنش های مختلفی را از سوی منتقدین وبرخی از ارگانهای دولتی را در پی دارد وبه هرحال فیلم بعد از یک سال واندی تا کنون نتوانسته رنگ پرده اکران را ببیند.
اگر به کارنامه حاتمی کیا با دقت نگاه کنیم دغدغه مند بودن و نگرانی حاتمی کیا را ازبابت شکاف نسل ها می بینیم و وی بارها در مصاحبه های شنیداری یا تصویری خود با بغضی فرو خورده گفته که نگران این شکاف نسل هاست. اینکه نسل جدید نتواند شناخت درستی نسبت به نسل های گذشته داشته باشد و به بیراهه برود وراه را گم کند. این نگرانی تا چایی پیش رفت که سال گذشته خاتمی کیا در برنامه پارک ملت در برابر دیدگان هزاران بیننده تلویزیونی گریست و گفت: «دوست دارم از خانوادههای شهدا و فرزندانشان که حالا دیگر بزرگ شدهاند بگویم و امیدوارم روزی سعه صدری در مسئولان ایجاد شود و هیئتی شکل بگیرد که ما بتوانیم حرفهایمان را بزنیم. آنها یک زبان ابتدایی دارند و زبان ما پیچیده است. دیگر تن نمیدهیم به هرچیزی و به آزادی عمل احتیاج داریم. شاید هم داریم عافیت طلبی می کنیم. می ترسم از روزی که سرم را زمین بگذارم و شرمنده خانواده شهدا باشم.»
فریبرز عربنیا در نقش شهید مصطفی چمران
به هر حال این روزها حاتمی کیا سخت در حال نوشتن و انجام مراحل پیش تولید فیلم جدید خود در باره شخصیتی بسیار خاص در تاریخ ایران و حتی خاورمیانه یعنی دکتر مصطفی چمران است. مصطفی چمران دارای درونگرایی عمیقی است که از آثار باقی مانده از او و خاطراتی که از این شخصیت مطرح می شود می توان این درون گرایی را درک کرد و چنین شخصیتی درست در میانه پر افت و خیز ترین فراز های تاریخ معاصر ایران و منطقه زیسته و ماجراهایی در نهایت تحرک و افت و خیز را تجربه کرده است. درون گرایی و حسی بودن ویژگی های مشترک میان شخصیت چمران و حاتمی کیا است و از سوی دیگر ابراهیم حاتمی کیا نشان داده که به خوبی می توان چنین شخصیت هایی را در دل حوادث پر تنش روایت کند . فیلم های «دیدبان» (درباره دیده بانی واقعی در زمان جنگ) و «آژانس شیشه ای» (شخصیتی واقعی به نام حاج کاظم) دو نمونه بارز این توانایی در این کارگردان است.
این روزها گروه حاتمی کیا به سرعت در گیر مرحله پیش تولید هستند و گویا «فریبرز عربنیا» هم برای نقش شهید مصطفی چمران انتخاب شده است و اگر این فیلم ساخته شود این دومین همکاری عرب نیا بعد از فیلم سینمایی «وصل نیکان»(۱۳۷۰) خواهد بود.عرب نیا بازیگر باسابقه ای در سینما و تلویزیون ایران است و تاکنون توانسته نقش هایی ماندگاری را در کارنامه حرفه ای خود به ثبت برساند. وی تحصیلات دانشگاهی و دورههای تخصصی تئاتر و سینما را به شکل حرفهای گذرانده و تئاتر را در کانون تئاتر تجربی زیر نظر استاد حمید سمندریان را گذارنده و تا قبل از سال ۱۳۷۴ در هشت فیلم در نقشهای دوم و سوم ظاهر شد و هیچگاه نتوانست تواناییهایش را به معرض نمایش بگذارد. اما وقتی از طرف مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم «ضیافت» از او دعوت شد، همگان بر این عقیده بودند که کیمیایی قهرمان خود را یافته و بازی او در فیلم ضیافت یکی از بهترین بازیهای جشنواره چهاردهم فیلم فجر بود . تا جایی که در فیلم بعدی کیمیایی «سلطان » هم وی توانست شمایل یک قهرمان به ته خط رسیده را به زیبایی هرچه تمام تر ایفا کند و بازی قابل قبول او در فیلم «جهان پهلوان تختی» و « شوکران» هر دو ساخته بهروز افخمی و بازی متفاوت و بسیار دشوارش در فیلم شیفته فریبرز عرب نیا را به عنوان یکی از چهرههای برتر دهه هفتاد سینمای ایران معرفی کرد. فریبرز عرب نیا بیش از پنج سال از عمر هنری خود را برای بازی در سریال پر بیننده مختارنامه و در نقش «مختار ثقفی» صرف کرد که به گفته اکثر کارشناسان در ایران و کشورهای عربی یکی از بهترین بازی های خود را انجام داده است.
مریلا زارعی که بیش از این در دو فیلم «دعوت» و «گزارش یک جشن» با ابراهیم حاتمیکیا همکاری داشته دیگر بازیگر این فیلم خواهد بود و فیلم از نیمه تیرماه کلید و داستان دو روز و دو شب از زندگی شهید چمران است و از روز بیست و پنجم تا بیست و هفتم مرداد ۱۳۵۸ زندگی شهید چمران را با حمایت بنیاد سینمایی فارابی و به تهیهکنندگی مهدی کریمی روایت می کند . باید دید همکاری حاتمی کیا وعرب نیا درفیلم سینمایی«چ» چه نتیجه ای خواهد داشت.