به گزارش هنرنیوز، جواد منصف در سن ۱۱ سالگی عازم جبهه های جنگ می‌شود. بار اول اعزام در کردستان از پای راست مجروج می‌شود و بعد از یک سال با وجود مجروحیت و ترکش در پا مجددا عازم جبهه می‌شود. وی ابتدا در پست نگهبانی و حفاظت قرار می‌گیرد اما به دلیل اشتیاق زیادی که به خط نبرد داشت خود را ازآنجا می‌رهاند و بعد از آن بعد از گذراندن آموزش‌های لازم، وظیفه‌ اصلی خود را به عنوان تخریب چی در میدان‌های مین آغاز می‌کند.
درخاطرات او می‌خوانیم: «مربیان مشکل مرا درک می‌کردند. البته فقط من مجروح نبودم. بچه‌های دیگر هم جانباز و مجروح بودند و بیشتر بچه‌های تخریب درب و داغان بودند، ولی در حد من نبودند. راحت ‌تر از من عمل می‌کردند. در صبحگاه، هنگام دویدن مرا کمک می‌کردند. با این اوضاع و احوال پایم، توانستم دوره‌ چهل‌و‌پنج روزه را بگذرانم.»
همراه با جواد منصف، پدر و سه برادرش نیز در جبهه‌های جنگ بودند. جواد منصف خاطره‌ یکی از دیدارها با پدرش را چنین می‌نویسد: « وقتی وارد شدم دیدم بابا با شهید بلباسی، فرمانده گردان، نشته‌اند و با صدای بلند گریه می‌کنند. ماتم برد. فکرش را نمی‌کردم که روزی بابا گریه کند؛ مگر باباها گریه هم می‌کنند. فکر کردم حتما برای مادرم یا بچه‌ها در خانه اتفاقی افتاده! همان لحظه فکرکردم که بابا خیلی قوی‌تر از آن است که بخواهد برای بچه‌هایش این طور گریه کند. وقتی مرا دید، صدای گریه‌اش بلندتر شد. خیلی عجیب و غریب گریه می‌کرد. ای خدا چه شده؟ کنارش نشستم و صورتش را بوسیدم و لام تا کام حرف نزدم.»
کتاب قالب روایی ـ داستانی دارد و در سیزده فصل تدوین شده است. مؤلف کتاب درباره‌ تهیه خاطرات جواد منصف نوشته است: «خاطرات خوب آقا جواد ما را دنبال خودش کشید؛ گاهی خنده بود، گاهی گریه. ما چندین روز با قطار خاطرات او همسفر بودیم. روز آخر که با او خداحافظی می‌کردیم به ما گفت عکسی از جبهه ندارد و سه البوم از عکس‌هایش ر از بین برده است... حالا کتاب خاطرات او، ماه در میدان مین، بی عکس چاپ می‌شود.»
«ماه در میدان مین» خاطرات جواد منصف از جبهه است که با کوشش «حسن شیردل» و «حسین شیردل» تنظیم و تدوین شده است. چاپ دوم «ماه در میدان مین» در ۲۶۸ صفحه و با قیمت ۴۱۰۰ تومان، توسط انتشارت سوره‌ی مهرمنتشر شده است.