اگر ترکیه را کشوری غربی بدانیم و فیلم «Understanding Islam» را که این کشور ساخته حساب کنیم بیش از ۱۶ فیلم مستند و داستانی معروف داریم که به دست غرب در مورد زندگی پیامبر (ص) و یا در مورد دین مبین اسلام ساخته شده و حول زندگی پیامبر(ص) می گذشته و نام آنها در سایت معروف «ویکی پدیا» به عنوان به عنوان یک دانشنامه در دسترس آمده است. فیلمهایی که در آنها تصاویر نه کاملا حقیقی از آخرین فرستاده خدا ارائه شده است. هفت تا را آمریکا به تنهایی ساخته،شش تا را انگلیس ساخته که پنج مورد آن ساخته شبکه تلوزیونی بی.بی.سی است،یکی را آمریکا و انگلیس با هم به کارگردانی «مصطفی عقاد» سوری ساخته اند به نام «The Message» که ما به نام فیلم «محمد رسول ا.. » می شناسیمش و این یکی برای مسلمانان قابل قبول تر است.جز فیلم مصطفی عقاد که سال ۱۹۷۷ ساخته شد بقیه فیلمها از سال ۲۰۰۲ به بعد ساخته شده اند.آخرین فیلمی که ساخته شده،فیلمی است محصول مشترک اسرائیل و آمریکا که خشم مسلمانان جهان را برانگیخته است.
چرا شتاب ساخت فیلمهایی در مورد اسلام زیاد شده است؟چه اتفاقی افتاده است؟
تعداد فیلمهای ضد اسلامی بسیار زیاد است که در پایان این سلسله یادداشتها نام آنها را برای تحقیق و بررسی بیشتر خواهم آورد اما طی روزهایی که گذشت فیلمی از یوتیوب پخش شد که خشم مسلمانان دنیا را در پی داشت و نتیجه اش در لیبی کشته شدن سفیر آمریکا در آن کشور شد.سابق بر این،۳ تن از سفرای آمریکا در کشورهای مسلمان در زمان ماموریت خود به قتل رسیدهاند که آخرین آنها «آدولف دابس» بوده است که در سال ۱۹۷۹در افغانستان کشته شد. پیش از آن هم ، سفیر آمریکا در لبنان در سال ۱۹۷۶ و سفیر آمریکا در سودان در سال ۱۹۷۳ کشته شده بودند.
در گذشته ای نه چندان دور در ایران پس از شکست در دوره دوم جنگ با روس، «معاهده تركمنچاي» به امضا رسيد كه همانند «معاهده گلستان»، بر ضرر ايران بود. اندکی بعد گريبايدوف به عنوان سفير كبير روسيه، براي نظارت بر اجراي مفاد آن به ايران آمد. او ميخواست با زور و خشونت، مردم مسلمان ايران را به قبول و اجراي اين قرارداد خفتبار وادار كند. يكي از مواد قرارداد تركمانچاي، بازگشت مردم سرزمينهاي جدا شده از ايران، به آن مناطق بود. در همين حال، شماري از زنان گرجي كه در ايران مسلمان شده و ازدواج كرده بودند، حاضر به رها كردن خانوادههاي خود و بازگشت به گرجستان نبودند. گريبايدوف نيز قصد داشت به زور، آنان را به سفارت روسيه برده و به گرجستان منتقل نمايد. اما «ميرزا مسيح مجتهد» از روحانيون برجسته تهران، مردم را به اجتماع، مقاومت و دفاع از نواميس مسلمانان فرا خواند. مردم مسلمان تهران نيز با تظاهراتي اعتراضآميز به نزديكي سفارت روسيه رفتند. با تيراندازي مأموران سفارت و كشته شدن سه نفر از مردم بيدفاع، خشم و انزجار عمومي برانگيخته شد و مردم به سفارت روسيه حمله كردند. در اين حمله، گريبايدوف و شماري از همراهان او به قتل رسيدند. اين حادثه، واكنش طبيعي مردم مسلمان ايران، در برابر ستمگري، تجاوزگري و افزونخواهي دولت روسيه تزاري و بيكفايتي حكومت فتحعلي شاه قاجار بود. در واکنش به آن حادثه و برای سرد کردن آتش خشم نیکلای اول،«فتحعلیشاه» فرستادهای را با نامه عذرخواهی و الماسی بزرگ به دربار تزار روس فرستاد. در آن زمان چون روسيه در حال جنگ با عثماني بود، عذر فتحعلي شاه را پذيرفت و دولت ايران هم ميرزا مسيح مجتهد را به عتبات عاليات در عراق تبعيد نمود.
این بار هم هرچند، حکومت لیبی به سرعت از آمریکا عذرخواهی کرد، اما احتمالا آتش خشم مسلمان جهان بنا به دلایل مختلف که طی این سالها آمریکا بر سرشان آورده فرو نخواهد نشست.
«سم باسیلی» که اطلاعات زیادی از سابقه او در دسترس نیست، اسرائیلی ۵۶ ساله مقیم کالیفرنیایی است که تهیهکننده، کارگردان و نویسنده که فیلم «معصومیت مسلمانان» بوده است.بنا به ادعای او این فیلم با بودجه ۵ میلیون دلاری با کمک یکصد یهودی ناشناس تهیه شده است. فیلم، یک سال پیش و در تابستان سال ۲۰۱۱ با شرکت ۵۹ بازیگر و ۴۵ نفر عوامل ساخته شده است. باسیل که پس از شروع اعتراضات مسلمانان مخفی شده فیلم را فیلمی سیاسی دانسته و مدعی شده است که ایالات متحده، نیرو و هزینه فراوانی را در جنگهای عراق و افغانستان از دست داده است ولی او قصد دارد با ایدهها بجنگد.
فیلم با نشان دادن قسمتی درباره درگیریهای مذهبی در مصر و خشونت علیه اقلیت مسیحی قبطی در این کشور آغاز میشود و سپس به عربستان در صدر اسلام میرود و به شدت به پیامبر اکرم(ص) و دین اسلام توهین مینماید. ادعا شده است که ظاهرا قسمتهایی از این فیلم از سال ۲۰۱۱ در اینترنت منتشر شده است اما دوبله شدن آن به زبان عربی باعث شده است که توجه مردم مصر به آن جلب شود.
«تری جونز» کشیش دیوانه آمریکایی قران سوز اعلام کرده است که به مناسبت سالگرد حادثه یازده سپتامبر، قطعهای ۱۳ دقیقهای از این فیلم را در کلیسای خود نمایش خواهد داد.در کنار کشیش جونز، از «عصمت زقلمه» رییس دولت خودخوانده قبطی (هیئت عالی حکومت قبطیان مهاجر در آمریکا) و «موریس صادق» وکیل قبطی دادگستری به عنوان حامیان معنوی این فیلم نام برده شده است.
و اما چه اتفاقی افتاده است؟
جنگ سرد تمام شده بود و اتحاد جماهیر شوروی فروپاشیده بود و دیگر نیازی به دشمنان روس در فیلمهای هالیوودی نبود،اما آمریکا به یک جایگزین احتیاج داشت تا قهرمانانش بیکار نمانند و هالیوود بتواند مغزها را برای سیاستهای آمریکا آماده کند.
مطابق با نظریه «یوشیهیرو فرنسیس فوکویاما» اسلام تنها نظام فرهنگی است که مدرنیته غربی را تهدید می کند.آمریکا برای نشان دادن قدرت خود و بهره برداری از منابع غنی کشورهای مسلمان فقط به یک بهانه احتیاج داشت تا وارد بازی نظامی شود، همه چیز گذشت تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و اینکه کار،کار القاعده بوده است.
حملات ۱۱ سپتامبر تاکنون دستمایه مقالات و تئوریهای مختلف تحقیقاتی بوده است. اقداماتی که کاخ سفید به بهانه ۱۱ سپتامبر انجام داد و بخصوص تشدید نظامیگری آمریکا علیه کشورهای مسلمان و عرب بعد از این حملات ،در کنار استفاده تبلیغاتی و سیاسی واشنگتن در راهاندازی آن چه که «جنگ جهانی علیه تروریسم» خوانده شد، این برداشت را در میان متفکران جهان بخصوص در جهان اسلام به همراه داشته که این حملات و برنامههای بعد از آن اقدامی از پیش طرحریزی شده بوده است و در این میان هالیوود همیشه جایگاهی ویژه داشته است.کمپانی های فیلمسازی آمریکا در فیلمهای مختلف بارها فرو ریختن برجهای بلند آمریکا را قبل از سال ۲۰۰۱ نشان داده بودند.
هالیوود مطابق با سیاستهای آمریکا حرکت کرده و طی این سالها خاورمیانه را بیگانه و غریب نشان داده و موجب ایجاد حس بدخواهی، بیاعتمادی و تنفر درباره این منطقه شده است. در آمریکا چنین استفاده های ابزاری سابقه زیادی دارد، به عنوان مثال، هنگامی که آمریکا در سال ۱۸۹۸ میلادی برای نفوذ در آمریکای لاتین به اسپانیا اعلام جنگ داد، سینماگران آمریکایی با ساختن فیلم «نبرد خلیج سانتیاگو» مورد تشویق «تئودور روزولت» معاون وقت رییس جمهور آمریکا قرار گرفتند.
بعد از ۱۱ سپتامبر ساخت فیلم در مورد مسلمانها و اعراب شدت گرفت. به اعتقاد «جک شاهین» نویسنده کتاب «فیلم ساختن از اعراب بد» ،طرز نمایش مسلمانان در هالیوود بسته به تحولاتی که در دنیای سیاست رخ میداد همواره در نوسان بوده است.آن چه که شاهین درباره تصویرگری مداوم در فیلمها از اهالی خاورمیانه به صورت مستند ارایه کرده مؤید تصویری به شرح زیر است:
«روحانیت ریشدار، شیخهای میلیونر، بمبگذاران تروریستی، اعراب بدویهای سیاه سوخته و بازار شلوغ و پر سر و صدا. از زنان تصویر کسانی که پنهانی اسلحه حمل میکنند، آدمهای چاپلوس یا رقاصههایی در کاخها یا در بازار بردهها ارایه می شود.همین اخیراً نیز فیلمسازان تصاویری مضحک از زنان مسلمان ارایه کرده اند و زنان را به صورت کسانی که از سر تا به پا در چادر سیاه میپوشند و افرادی بیسواد، بیجذبه و بنده و کنیز نشان میدهند که چندین قدم پشت سر شیخهای که از آنها سوءاستفاده میکنند، راه میروند.»
تصویر ارایه شده از خاورمیانه با واقعیتهای سیاست خارجی آمریکا در دورههای زمانی مختلف همراه بوده است.بررسی نمونههای مختلفی از تولیدات هالیوودی ، ارزیابی آمریکاییها از کشورها و اتفاقات سیاسی مانند انقلاب ایران و تحریمهای نفتی اعراب علیه آمریکا مشهود است.نمونه اش همین فیلم «آرگو» که قرار است ماه اکتبر به روی پرده نمایش برود و داستانش حول ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران در اوایل انقلاب می گذرد.
تصویرسازی هالیوود از اعراب و مسلمانان به دو شکل انجام گرفته است: نخست، تصویرسازی از اهالی خاورمیانه نشان دهنده نبود یک راهبرد دیپلماتیک در منطقه تا پیش از جنگ جهانی دوم بود و این تصویر بیشتر بر جنبههای کلیشهای قومیتی متمرکز بود تا انگیزههای سیاسی.
بخش دوم مربوط به تصویری از منطقه میشود که بعد از انقلاب ایران در هالیوود گسترش یافت که در آن خاورمیانه نقش دشمن در فیلمهای آمریکایی را گرفت.با گذشت زمان، شمار زیاد حملات از سوی تروریستهای خاورمیانهای به هالیوود فرصت فراوانی داد تا اهالی خاورمیانه را از دیدگاهی کاملاً منفی به صحنه فیلمها بیاورد.
ادامه دارد...