احسان عبدی پور در گفتگو با هنرنیوز:
قصه فیلم «تنهای تنهای تنها» بارها بازنویسی شد
«احسان عبدی پور» پس ازچند تجربه موفق درعرصه تولید ، دراولین فیلم سینمایی خود به سراغ قصه ی دوپسربچه ی ایرانی و روس رفته تا درپس موضوعی مثل نیروگاه اتمی بوشهر روایتگر دوستی دو کودک ازدو سرزمین متفاوت باشد ، دنیایی که با آمیخته شدنش به سیاست سایه سنگین نابودی و ویرانی را روی سر خودش میبیند.
تاريخ : سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۱۰
فیلم « تنهایِ تنهایِ تنها» ترسیم قصه ی ساده و انسان دوستانه ای است که تلاش می کند تصویری غیر ازتصور منتج از جر و بحث های رایج دیپلماتیک به تماشاگرارائه دهد. عبدی پور با تمرکزبر یک قصه بومی تماشاگررا وارد فضای کودکانه ای با دو ملیت متفاوت می کند. با « احسان عبدی پور» در همان سالی که فیلم تنهای تنهای تنها در جشنواره فیلم فجر حضور داشت گفتگویی با این کارگردان جوان انجام دادم که هر چند انتشار آن قدری دیر شده است اما این گفتگو همچنان جذاب خواهد بود که می خوانید:
حضورنیروگاه اتمی بوشهر دربستر قصه فیلم تنهایِ تنهایِ تنها، خودش به تنهایی می تواند شایبه ی سیاسی بودن فیلم را تقویت کند. آیا این فیلم یک فیلم سفارشی است ؟ من آمده ام توی این فیلم، لایه ی همیشه پامال شونده ی همه ی جر و مرافعه و بشین و پاشوهای سیاسی را خیلی آرام و بدون شلوغ بازی و رگ گردن بیرون زدن ترسیمش کرده ام و مثل یک نامه گذاشتم توی یک پاکت تا شاید شاید شاید برسد به دست همانها که باید برسد....نقل دیگری از هراس ها، دلمشغولی ها و تمنا های یک کودکی از این سرزمین که به نوعی هر آدمی از این سرزمین است .این قصه ایست که یک واوش را هم به دستور کسی پس و پیش نکرده ام.
قصه این فیلم چگونه شکل گرفت ؟به هر حال روسها که بیست و چار ساعت روزشان را توی نیروگاه و در حال شکافتن اتم نیستند!!حالا هر چند مهمان، ولی سالهاست که به نوعی همشهری ما شده اند... درشهرو بازار رفت وآمد دارند .مثل انگلیسهای آن سالها در آبادان، اینها هم جریان اجتماعی غیر قابل انکاری شدند کم کم. بی شک این رفت وآمدها قصه هایی را به همراه دارد. شاید بسترش آنقدر مهیا شده و میوه ی درخت ، آنقدری رسیده بوده که حالا متریال ساخت قصه ای اینچنین را فراهم کند.همه چیز از همین مواجهه های مدام در کوچه و بازار و استفاده از کلی روس در کار قبلی ام(توریست ) و رفیق شدن باهاشون، کم کم قصه فیلم شکل گرفت وفیلمنامه اش نوشته شد که البته یک میلیون بار هم بازنویسی شد!!
با وجود اینکه محوراصلی قصه دو کودک است آیا این فیلم درژانرکودک تعریف می شود ؟فیلم کودک برای کودک نیست. اصلا طرف قصه و حساب این فیلم کودک نیست...اصلا کاش هیچ بچه ای این فیلم را نبیند تا حتی این هراسها به مخیله اش هم نیاید و دلش مثل بچه ی این فیلم، شور نزند و نلرزد
ر
نجرو به چه معناست ؟رنجرو مصغر رنجر است.نوعی تحریف اسم است که در جنوب رایج است . این پسربچه عشق نظامی گری دارد وهمیشه لباس پلنگی می پوشد وپوتین پاش می کند و کلاه کج میگذارد سرش و عشق رنجری دارد ، رفیقهاش رنجرو صداش می زنند . حتی اول فیلم که یک جنگنده درآسمان ظاهرمی شودف رنجرو توی توهم خودش ، پشت ضد هوایی می رود و هواپیما را تکه تکه اش میکند
بهرحال وجود نیروگاه اتمی موجب دوستی بین این دو پسربچه می شود آیا درفیلم به موضوع نیروگاه اتمی هم پرداخته می شود؟
قصه اصلا نیروگاه نیست.کمپ روسهای کنار نیروگاه مستمسکی است که موتور فیلم راه بیفتد . دو رفیق تنها، با دو ملیت مختلف هرصبح که ازخواب بلند می شوند نوع دوستی آنها بستگی به تصمیم گیری شبِ پیشِ سیاستمداران در ویِن یا نیویورک یا هرجای دیگردارد.آنها نمی فهمند که چرا رابطه آنها از جایی شکل و فرمش تعیین میشود که آنها هیج دسترسی ای به چگونگی ش ندارند...
پسربچه ی روسی که درفیلم می بینیم واقعا روسی است؟ ملیتش ارمنستانی است که ما او را از ایروان برای این نقش انتخاب کردیم.
قصه فیلم ازنگاه یک زن روسی است که درنیروگاه کارمی کند و درواقع تمام فیلم فلاش بک است . قدری درمورد آن توضییح دهید؟ همه فیلم اززبان یک زن روس برای یک کاپیتان کشتی ایتالیایی درجنوا تعریف می شود. چون این دو پسربچه ، زبان همدیگررا نمی فهمند توسط این زن که روسی است اما زبان فارسی را بلد است با همدیگرمرتبط می شوند و بتدریج نقش این زن پررنگ ترمی شود اگرچه اول ازاینکه این بچه ها مزاحم او می شوند تا حرفهایشان را ترجمه کند عصبی و کفری ست ، اما کم کم شدیدا کنجکاو می شود ببیند رابطه این دو چه می شود.. کم کم شبها چشم به در میماند تا ببیند مثلا امروز چه بینشون گذشته. همه فیلم فلاش بک است.
برآورد زمانی برای تولید فیلم چقدربود؟برآورد زمانی ما ۴۵ روز بود و ما راس روز چها و پنچم فیلمبرداری مون تمام شد. این فیلم بدون کوچکترین حاشیه ای تمام شد.
همه عوامل و بازیگران بومی هستند تعمد خاصی بوده است؟اتمسفر فیلمنامه غیر از این حکم نمیکرد الان هم هرکسی فیلم را دیده معتقد است که کار درست همین بوده