صادق وفایی در گفتگو با هنرنیوز؛
روشنفکری، کافهای همرا با دود سیگار نیست
صادق وفایی گفت: ارتباط روشنفکرها با جامعه خودشان از دغدغههای من بود برخی هستند که به روشنفکری بار منفی میدهند.
تاريخ : چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۳
صادق وفایی کارگردان و بازیگر نمایش «شرفیابی» در مورد ویژگیهایی که باعث شد تا نمایش «شرفیابی» را به روی صحنه ببرد گفت: بهمن وخشور بازیگر نمایش «شرفیابی» سالها پیش اجرای این نمایش را در تئاتر شهر دیده بود و زمانی که با من در مورد آن صحبت کرد و نمایش نامه را خواندم شخصاً علاقهمند شدم تا آن را به روی صحنه بیاورم. ویژگی که من را برای اجرای این نمایش ترغیب کرد دو نگاه متفاوت موجود در نمایش نامه بود که از جانب کاراکترهای آن متن وجود داشت در آن جا ما شاهد فردی هستیم که نماد روشنفکری در جامعه است و فرد دیگری که از طبقه عادی جامعه است ولی قدرت در اختیار او است و میتواند روشنفکر جامعه را تحت فشار قرار دهد. این تقابل را دوست داشتم.
وی در ادامه درباره فضای منفی که نسبت به تعریف روشنفکری در جامعه وجود دارد گفت: ارتباط روشنفکرها با جامعه خودشان از دغدغههای من بود برخی هستند که به روشنفکری بار منفی میدهند و تصور میکنند که آن فرد باید در کافهای پر از دود سیگار نشسته و خط و مرزهای جامعه را بشکند درصورتی که این نگاه سالم نسبت به مفهوم روشنفکری نیست.
وفایی این چنین ادامه داد: روشنفکر فردی است که در جامعه نخبه میباشد و برای پیش برد جامعه رو به تعالی فعالیت میکند در حالی که حرف خودش را میزند تحمل شنیدن حرفهای مخالف را دارد. به نظرم کاراکتری که واسلاو هاول در نمایش نامهاش آن را به تصویر کشیده است نمادی از خود نویسنده است چرا که در شرایط کنونی آن زمان این فضا قابل درک است.
کارگردان نمایش «شرفیابی» با اشاره به اینکه از اجرای اولین نمایشی که به صورت عموم به روی صحنه برده است راضی است در ارتباط با مدت تمرین این نمایش گفت: تقریباً از اواخر بهار شروع شد که به دلیل اینکه بنده در نمایشی که میکائیل شهرستانی در آن حضور داشت بازی میکردم ادامه تمرین های نمایش «شرفیابی» به زمان دیگری موکول شد موکول شد در نتیجه زمانی که باید خودمان را برای اجرای نمایش آماده میکردیم تقریباً یک هفته بیشتر فرصت نداشتیم. بازیگر مقابلم بهمن وخشور تلاش بسیار زیادی کرد تا در این فرصت کوتاه نمایش آماده شود.
وفایی با تاکید بر اینکه اصلاً قصد و نیت ادا در آوردن را ندارد و یا اصلاً نمیخواهد ژست خاصی بگیرد گفت: (با این حرفی که می زنم قصد گنده گویی ندارم) شخصاً نظریه تئاتر بیچیز گروتوفسکی را بسیار دوست دارم. گلهای که دارم از برخی دوستان این است، زمانی که متوجه میشوند افرادی مانند ما که به صورت تجربی تئاتر را شروع کردهاند در حال فعالیت هستند در مقابلشان جبهه میگیرند و سوالات حاشیهای میپرسند و از بالا به ما نگاه میکنند کمتر کسی پیدا میشود که سوالات فنی و تکنیکی در مورد خود نمایش بپرسند.
این کارگردان در ادامه درباره نوع بازی ها و جنس اجرای بازیگران گفت: بنده تلاش داشتم تا دو نوع بازی را طراحی کنم که نسبت به هم همپوشانی داشته باشند. نقشی را که خودم بازی میکردم کمی واقعیتر و درونیتر اجرا شده ولی بازیگر مقابلم بسیار بیرونی و درشت بازی میکرد دقیقاً همان چیزی که من به عنوان کارگردان از بهمن وخشور خواسته بودم. حتی تلاش کردم که حضور ابزار بر روی صحنه دلیل داشته باشد و در راستای بازی بازیگران به کار گرفته شود. میز بزرگی که در مقابل رئیس قرار داشت باع ث شده بود که جای حرکت بیشتری داشته باشد ولی کاراکتر روشنفکری که من بازی میکردم تنها یک صندلی داشت و خیلی نمیتوانست کاری انجام دهد. در سایر بخشها هم دقت کردم که این اتفاق بیافتد.
وی گفت: در متن به هیچ کدام از بازیهایی که صورت گرفته و سایر موارد اشارهای نشده بود و تقریباً هشتاد در صد آنها از جانب حود من به نمایش اضافه شده بود.
وفایی در پایان با اشاره به بیعدالتیهای موجود در تئاتر گفت: نمیخواهم در پایان حرف تکراری بزنم اما واقعاً هنوز بیعدالتی در تئاتر وجود دارد. قبول دارم که به عنوان یک جوان باید خاک صحنه بخورم اما قرار نیست که با لابیهای موجود بجنگم. متاسفانه در تئاتر و بسیاری از رشتههای دیگر افرادی تصمیم گیرنده میشوند که خیلی دغدغه آن حوزه در درونشان نیست و شاید علاقهای هم به آن حوزه مدیریتیشان ندارند چرا که نمیبینیم دلسوزانه رفتار کنند. به نسبت خودم و همچنین به نسبت مکانی که اجرا رفتهام از اجرای نمایشم و میزان فروش آن راضی هستم