رضا خدادادی نقاش، گرافیست و انیماتور گفت: یادم می آید اوایل انقلاب شعاری هم مطرح بود که ما برای فرهنگ انقلاب کردیم.
از هنر انیمیشن شروع میکنیم. انيماتورها با زبان طراحي ميتوانند ادراک و انديشه خود را مستقيما بيان کنند. با طرحهاي متحرک، تصوراتي که در ذهن آنها موج مي زند، قابل ديدن ميشود. در بسياري از روشهاي متحرکسازي گرچه از طراحي مستقيما استفاده نميشود ولي بدون شک براي پيريزي اوليه توليد يک فيلم متحرکسازي، حتي در سطح نقاشيهاي ساده، از طراحي استفاده ميشود. طراحي در متحرکسازي، واقعيت نيست، بلکه تجسم نمادين واقعيت است. ترکيب خطوط متحرک و بهکارگيري فنون و بافتهاي گوناگون، در واقع خصوصيات روحي انيماتور را در معرض نمايش خواهد گذاشت. نقاشي متحرک، هنري در حرکت است. در يک فيلم نقاشي متحرک، طرحها عليرغم سکوني که در کارهاي چاپ شده دارند، ساکن نيستند. طرحها در فيلم زنده ميشوند و اين کيفيت «زندگي» است که اهميت دارد نه کيفيت يک کادر از يک تصوير معين.
هنرنیوز: چگونه مدرک کارشناسی ارشدتان را در حوزه انیمیشن گرفتید؟
من بعد از اینکه دوران لیسانسم تمام شد چون به رشته انیمیشن علاقه داشتم تصمیم گرفتم در این رشته به تحصیل بپردازم. البته مرا بیشتر به عنوان نقاش، مجسمه ساز و دیوار نگار میشناسند. انیمیشن را بهطور علمی، تخصصی و عملی یاد گرفتهام و حتی آثاری هم در این زمینه دارم اما به دلیل اینکه انیمیشن وقت زیادی را میطلبد و من هم به دلیل تدریس و فعالیت در حوزههای دیگر فرصت آن چنانی به دست نمیآورم که به این رشته بپردازم.
هنرنیوز: در خصوص آثارتان کمی توضیح می دهید.
در زمینه نقاشی و مجسمهسازی دورههای مختلفی داشتم. حاصل فعاليتهاي هنريام بیش از نود نمایشگاه جمعی و انفرادی بوده و چند اثركه در موزهها و مجموعههای مختلف در ایران و برخي از کشورهاست درحال حاضر تعدادي از آثارم در موزه هنرهای معاصر، د ر گنجینه فرهنگستان و در سازمان زیبا سازی است و البته تعداد زيادي كه توسط اشخاص مختلف خريداري شده و در مجموعههاي شخصي است.
هنرنیوز: همانطور که گفتید به طور تخصصی و علمی به رشته انیمیشن پرداختید و مدرک کارشناسی ارشدتان را نیز در این گرایش گرفتهاید بگذارید از همین رشته شروع کنیم، دغدغه شخصی شما در زمینه انیمیشن چه چیزی بوده و یا هست؟
دغدغه شخصی من بیشتر از هرچیزی فرصت است. انیمیشن را هم میتوان بهصورت انفرادی و هم بهصورت گروهی كار كرد. اما به هر صورتی که تمایل داشته باشی در این رشته کار کنی وقت زیادی را از تو طلب میکند. از نظر من با انیمیشن می توان دوگونه برخورد كرد: همانند نقاشی، آزاد و رها از هر گونه قيد وبندي، ويا اینکه به سفارش دیگران و براي كاربردهاي متعدد، كه البته من شيوه اول را در كارم ترجيح ميدهم.
هنرنیوز: در زمینه انیمشن هم آثاری دارید؟
بله اما آثار بسیار کمی دارم چون همانطور که قبلا اشاره كردم کار انیمیشن بسیار زمان بر است و من فرصت كافي ندارم و نمی توانم به صورت مستمر به این هنر بپردازم.
هنرنیوز: به نظرتان مشکلات فعلی انیمیشن را در کشورمان چیست؟
مشکلاتی که وجود دارد تنها مختص انیمیشن نیست؛ بلکه مختص تمامی هنرها است. اما اگر بخواهم بهطور خاص در مورد انیمیشن بگویم مشکلات انیمیشن مثل سینماست. یعنی همان مشکلاتی که سینما و یا حتی سایر هنرهای دیگر دارند این هنر هم داراست. به نظر من انبوه مشکلات دست به دست هم دادهاند تا رخوت و ركود در عرصه هنر حاكم شود و مشکلات منحصر به یک یا چند مورد نیست. این مشکلات باعث میشوند که ما نتوانیم چه به صورت کمی و چه به صورت کیفی انیمیشنهای خوب در ایران تولید کنیم. کار انیمیشن در کشور ما هزینه برو وقتگیر است و همین باعث شده که امروزه کمتر کسی به صورت شخصی کار کند. با وجود اینکه انیماتورهای بسیار برجستهای در كشور مان داریم اما به دليل مشكلات متعدد يا عملاً از كار كنارهگيري كردهاند و يا براي تامین هزینههایشان ناچار به انجام سفارشهايي هستند كه نه در خور شان و منزلتشان است و نه شايد علاقهاي به آن دارند و چون باید این انیمیشن به اکران عمومی درآید تمام مراحل کار او باید به تایید ارگانهاي ذی صلاحی که با او کار میکند برسد و همه این ها باعث میشود که دائما محدوده انیمیشن بسته و بستهتر شود. یعنی در واقع مثل همان مسائلی است که در سینما وجود دارد. بهطور مثال امروزه در بسياري از کشورها انیمیشن تبلیغاتی داراي جایگاه ويژه اي است. و در تبلیغات و آگهیهای تلویزیونی بهوفور از اين هنر استفاده ميشود اما در ایران اینگونه نیست و چه جوانان ما و چه افراد خبرهای که سالها در این کار هستند از این راه نمیتوانند درآمدزایی کنند.
هنرنیوز: و اما اگر بخواهید به طور اختصاصی تر از مشکلات این هنر بگویید؟
سرمايهگذاري كه يكي از مهمترين دغدغههاي هنر انيميشن است. به دليل پر هزينه بودن و كندي روند توليد آن، سرمايهگذاري در اين حوزه و بخصوص به صورت انيميشنهاي سينمايي و بلند، براي بسياري توجيه مادي ندارد بنابراين بيشتردر حوزه هنر ميتوانيم (مثل ساير هنرها) به انيميشن نگاه كنيم. حالا شايد در كنار اين توليدات، جرقههايي زده شود و استعدادهاي تازهاي هم شناسايي شوند، اما اگر بخواهيم بگوييم در آينده دور نمايي براي اين كار خواهيم داشت و قشري كه درگير اين هنر هستند و در اين رشته فعاليت ميكنند، به آينده شغلي خودشان ميتوانند اميدوار باشند نه !
هنرنیوز: فکر می کنید انیمیشن به عنوان یک هنر نوین در حال حاضر چگونه میتواند به حفظ هویت ملی کمک کند؟
البته انیمیشن چندان هنر نويني نيست سابقهای طولانی دارد. و به دليل جذابيتش همیشه مخاطبان زيادي داشته است؛ همانطور که میبینیم حتی تعداد بیشماری از بزرگسالان نیز تمایل به دیدن کارتون دارند. در اينكه هنرها در ساختن هویتهای ملی و بازسازی آن نقش بسيار مهم و پايهاي دارند هيچ شكي نيست اما شايد انیمیشن این نقش را پر رنگتر ميتواند ايفا کند. مهمترين سلا ح هر فرهنگ و هرملتی هنر است که با استفاده از این سلاح فرهنگسازی ميتوان كردو یا به بازسازی فرهنگها پرداخت. انیمیشن هم به خاطر جذابیت های زیاد و مخاطبین عامی که دارد میتواند در حوزه های مختلف و گروههای سنی مختلف وارد شود و به هر طریقی پیام خود را برساند. انیمیشن به خاطر ایجاز و تحرکی که دارد ميتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
هنرنیوز: به نظرتان معنویت در هنر انیمیشن چه جایگاهی دارد؟
اصالتا هنر معنویت است. هنر مقولهای مادی نیست. فرايند خلق اثر هنري امري فراخاكي و لاهوتي است و متكي بركشف و شهود است زمانی که در هنر مسائل تحميلي و در پارهاي موارد سفارش و فرمايش دخالت ميكند امري مادی ميشود همه هنرها معنویت در درونشان است که نام هنر بر خود گرفتهاند و کسانیکه اهل درون و معنویت هستند به سراغ هنر می روند. انیمیشن هم مانند سایر هنرها است حتی اگر یک انیمیشن تجاری و تبلیغاتی هم ساخته شود، بخش ایده پردازیها و فضا سازی ها، طراحي و مكاشفههاي آن همه از معنویات دروني هنرمند نشات گرفته ميگيرد.
هنرنیوز: شما در دانشگاه هم تدریس میکنید به تدریس به چه دیدی نگاه میکنید؟
با دو جنبه نگاه میکنم. اول اینکه دوست دارم اگر چیزی بلد هستم به دیگران هم یاد بدهم و دوم هم اینکه میخواهم همیشه به روز باشم تدریسکردن، و با جوانترها ارتباط داشتن این امکان را برای من فراهم میکند.
هنرنیوز: همیشه به دانشجویان تان چه پیشنهاد و توصیهای می کنید؟
من همیشه به آنها میگویم که باید به چند چیز توجه عمیقی داشته باشند. اول اینکه باید درفعاليتهاي هنري مستمر باشند. چرا كه حضور و فعالیت مستمر در هنر بسیار اساسی است. واينكه باید دغدغه اصلی و فکر اصلی هنرمند هنرش باشد دومین توصیه من این است که آنها باید در جست و جوی راههاي نو در هنر باشند و در پی بررسی سایر هنرها بر آیند. همیشه باید سعی کنند که خود را در تمامی جریان های هنری قرار دهند و آثار دیگران را ببینند و از آثار مطرح در سطح جهان و کشور خودمان هم با خبر باشند. این کار باعث ارتقا و پیشرفت آنها میشود. مطالعه زیاد در زمینه هنر، تماشای فیلم و بازدید از نمایشگاهها میتواند آنها را در این زمینه کمک کند. آنها باید سعي كنند ایدهپردازی کنند و افكار نو داشته باشند و هر طرح و ايده اي که به نظرشان می رسد بیان کنند و نترسند از اینکه شاید فکرشان اشتباه باشد. چون گاهی اوقات ما خود سانسوری بي موردي میکنیم و فکر میکنیم که اگر کاری را انجام می دهیم. بايد مورد تاييد همه قرار بگيرد و يا نكند اشتباه باشد. این باعث میشود که ترسو بار بياييم که این امر اصلا در دنیای هنر مشخصه خوبی نیست. آنها باید تجربه اندوزی و وآزمايشگري کنند تا به نتیجه مطلوب برسند.
هنرنیوز: از حیطه هنر انیمیشن خارج شویم و کمی به مقوله كليتر هنر و فرهنگ بپردازیم، حمایت دولت را در زمینه هنر تا چه اندازه موثر میدانید؟
هنرمندان جزء مفاخر این مملکت بودند و هستند. اگر تاریخ ایران را بررسی کنیم میبینیم که هنرمندان در دربار جای داشتند و با سلاطین و حاکمین و پادشاهان نشست و برخاست میکردند. امروز كه به مینیاتورهایمان افتخار میکنیم فراموش نكنيم حمایت سلطان و حاكمي روشن ضمير پشتوانه خلق آن آثار ارزشمند بوده. و بهزعم آنها حمايت از هنر و هنرمند برای حفظ هویت ما ضروری بوده است و امروز می بینیم که چگونه از آنها یاد میکنیم. هنگامیکه ما از هنر فاخر صحبت می کنیم امکان دارد که برخي از مردم عادی آن را درک نکنند و يا امكان خريد و يا حمايت مالي آن را نداشته باشند. سرمایهگذاری همیشه درایران از طرف دربار و سلاطین و پادشاهان بوده است و هنرمندان همیشه با آنها نشست و برخاست میکردند. حمایت دولت در تمامي دورهها کاملا عيان است. در غرب و تا قرن نوزدهم هم اگر نگاه کنیم می بینیم که هنر در خدمت دربار و سلاطین و يا در خدمت مذهب بوده است. به عبارتي افراد عادي امكان در انحصار گرفتن هنر گرانبها را نداشتند البته اگر واقيعت را بگویم حمایت دو جانبه و متقابل است. به عبارتي اگر دولتي هنرمند و هنر را حمایت کند از خود حمايت كرده است چرا كه هنرمند هم با آثارش از هویت آن ملت دفاع میکند و فرهنگسازي مي كند. وقتی از هویت و فرهنگ سخن به میان می آید بلا فاصله آثار هنري مطرح مي شود به بياني بخش قابل توجه هویت یک ملت با آثار هنری آن شناخته میشود. امروزه وقتی می خواهیم به عبارتی به جهانیان فخر بفروشیم با آثار هنری مثل آثار معماری، نقاشی و دیگر هنرها این کار را انجام می دهیم و به این آثار افتخار می کنیم. حمایت دولت در این زمینه اهمیت زیادی دارد و یک دولت اگر میخواهد هویت ها ماندگار و قابل احترام و باز شناسي شود و فرهنگش جهانی شود باید به هنرمندان، و ساير انديشمندان اهمیت و بهای زیادی دهد زیرا آنها سرآمدن، خواص وسفيران و مبلغان اصلي فرهنگ و دانش هر مملکتی هستند و با ساير اصناف واقشار تفاوتهای زیادی دارند. ما باید بدانیم که عزت و ذلت هر ملتی به اندازه دلخوشی هنرمند آن است.
هنرنیوز: به نظرتان پیامد بها ندادن به هنرمندان یک کشور چیست؟
اگر به هنرمندان بها داده نشود هر کدام به گوشهای رفته و در خلوت آثار خود را خلق و تولید میکنند اما نه در حد وسیع، و تولیدات هم تولیداتی با ارزش و فاخر نخواهد بود. هزينه هاي جاري بسياري از هنرمندان را وادار به توليد آثاري كم ارزش و بازار پسند خواهد كرد اما كار به اينجا ختم نميشود، به هر حال بايد هزينه توليدات آثار هنري پرداخته شود در اين بين طرفي برنده است كه بتواند براي اين امر سرمايه گذاري كند واز آن بهره ببرد. اگر حمایت دولت باشد در واقع این حمایت از خود دولت و از فرهنگ کشور است. ما متاسفانه گاهی اوقات وقتی در حوزهاي سرمایهگذاری میکنیم میخواهیم که بلافاصله از آن نتیجه بگیریم، این در هنر اصلا جایی ندارد. اگر در فرهنگ و هنر بیماری یا رخوتی رخ دهد تاثیراتش نه تنها در آن زمان معلوم می شود بلکه بیشترین اثرات آن به قول معروف وقتی که کار از کار گذشت معلوم میگردد و به بیانی دیگر نمیتوان آن را درمان کرد. بهطور مثال اگر پزشکی داروی اشتباهی تجويز كند جان یک نفر در خطر است اما اگر هنرمند در حوزه خود خوب تشخیص ندهد و یا اگر نگذارند او در هنر خود برای تشخیص وارد شود نسلهای زیادی را می تواند به نابودی و نیستی بکشاند. امروزه ما به هنر دوره تیموری با افتخار نگاه می کنیم وجایگاه ویژه آن را به لحاظ معماری، نقاشی و ادبیات و...تحسین می کنیم. زیرا پادشاهان آن زمان مثل خود تیمور وفرزندانش به هنر و هنرمندان اهمیت زیادی می دادند. زمانیکه کسی از کشور دیگری به سرزمین ما می آیدما این آثار را به او نشان می دهیم و از داشتن چنین آثاری افتخار می کنیم. امروز ما هویتهای مان را با استفاده از آثاری که از نياكانمان و از تمدنهاي مختلفمان به ارث بردهايم ( مثل لرستان، كاشان.گيلان، آذربایجان و هر نقطه ی دیگری از این مرز و بوم) نشان میدهیم. زمانی که ما میخواهیم بگوییم که کشور ما متمدن است و ما در گذشته پیشرفته بوده ایم، با استفاده از آثار برجسته به جا مانده از تاریخ مان این مسئله را بازگو می کنیم. پس بعيد است که امروز ما به هنر و هنرمندانمان بها ندهیم و حتی خود ما هنرمندان نیز در پی ارائه آثار بهتری نباشیم. وگرنه آیندگان هرگز ما را نخواهند بخشید و این خیانتی در حق آنان است.
هنرنیوز: در تکمیل صحبتهایتان نقش فرهنگ و هنر در پیشبرد جامعه به سمت پیشرفت را تا چه اندازه موثر می دانید؟
به یاد دارم در زمان انقلاب یک جمله مرا متقاعد میکرد و آن اینکه گفته میشد ما برای فرهنگ انقلاب میکنیم. پس این ملتی که برای فرهنگ انقلاب کرده است از هر چیزی خواهد گذشت که به فرهنگ برسد و چطور میشود که امروز احساس میشود این فرهنگ در حاشیه و در لایههای زیرین قرار دارد. البته مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همه در جامعه نقش مهمی را ایفا میکنند اما باور کنید که همه اینها زیر سايه فرهنگ و هنر. به نقطه مطلوب ميرسند جامعه ای که فرهنگش را بسازد به وسیله این فرهنگ خیلی چیزهای مثبت دیگر ساخته میشود. باید توجه داشته باشیم که بخش بسیار بزرگی از این فرهنگ را هنر به دوش می کشد. ما نمیتوانیم به این مقوله بیتوجه باشیم بخصوص اینکه امروزه مسائل زیادی مثل ماهوارهها، اینترنت و. .. مطرح است. امروزه يكي از اشكالات این است که هنرمندان در صدا وسیمای کشورمان يا حضور ندارند ويا نقش بسیار اندکی دارند و به جرات می توان گفت خیلی از هنرمندان معروف و برجسته ما به خصوص در حوزه هنرهاي تجسمي اصلا در صدا و سیما جايي ندارند و از آنها دعوت به عمل نمی آید.
هنرنیوز: با توجه به صحبتهایی که در خصوص پیشینه هنر در کشورمان داشتید، در حال حاضر جایگاه کشور ما در بین کشور های دیگر از حیث هنر و فرهنگ چگونه است؟
ما کشور عقب افتادهای در زمینه هنر نیستیم اما کم توجهیها در این زمینه باعث بروز مشکلاتی شده است. بهطور مثال اگر در حال حاضر گرافیک کشور همسایهای مثل ترکیه را با خودمان مقایسه کنیم به برخی ضعفهايمان پی میبریم. تمام تاریخ ما گواهی میدهد که کشور ما از نظر فرهنگ و هنر در جایگاه ویژهای قرار داشته است. چطور میشود که امروز این اتفاق افتاده که هنر ما این چنین دست کم گرفته شده و جایگاه آن در جهان و در بین کشورهای دیگر رو به افول است. در حوزه موسیقی این مسئله را به طور واضح می توان دید، در ایران در طول یکسال چند کنسرت ارائه می شود؟ چند استاد داریم که بی دغدغه می تواند آموزش دهند؟ حیات یک شهر وابسته به هنر است. در حال حاضر نیز کارهای زیادی چه از نظر نقاشی و هنرهای دیگر انجام میشود و بهطور مثال تصاویری را بر دیوارهای شهر نقاشی می کنند و یا در میادین به دنبال نصب مجسمه هایی هستند. اما گاهی اوقات ما تنها به کمیت توجه می کنیم و به نوعی کیفیت را از یاد می بریم. اگرکمیت براي ما مهم است باید توجه کنیم و ببینیم که کیفیت این آثار تا چه اندازه است.
هنرنیوز: در بین حوزه هایی که کار میکنید به کدام حوزه بیشتر علاقه دارید؟
علاقه من به همه هنرها است. باور کنید اگر فرصت داشتم و می توانستم سازي هم می زدم. در شبانه روز حداکثر چهار یا پنج ساعت می خوابم و بقیه عمرم را به کارهای هنری اختصاص می دهم. البته این روزها بیشترین ساعات من به تدریس اختصاص داده شده است. من را بیشتر نقاش و مجسمه ساز و دیوارنگار می شناسند. البته کارهای دکوراسیون و ماکت هم انجام میدهم. همه هنرها با هم ارتباط دارند. من هیچ هنرمندی را نمی شناسم که تنها در یک هنر فعالیت میکرده و فکر می کنم یک هنرمند نباید هرگز یک بعدی باشد.
گفتگو: زینا اسماعیلیمقدم