از هر دری با «جو رایت»؛
مهمترین درسی که زندگی به من یاد داد
پسر 2.5 ساله ام را به خاطر قوه تخیل فوق العاده اش تحسین می کنم.
تاريخ : شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۰۳
«جو رایت» در سال 1972 در لندن به دنیا آمد، جایی که والدینش به اداره یک تئاتر خیمه شب بازی مشغول بودند. او از بیماری خوانش پریشی یا نارسا خوانی (dyslexic) رنج می برد و به همین دلیل بدون معلومات لازم مدرسه را ترک گفت، اما او با تحصیل در مدرسه هنرهای زیبا، فیلم و هنرهای تصویری «سن مارتینز مرکزی» تحصیلات خود را ادامه داد. در سال 1997 او فیلم « گاز کروکودیل» را کارگردانی کرد، که یک فیلم کوتاه برای شبکه بی.بی.سی بود که نامزد دریافت جایزه بفتا نیز شد. در سال 2005 او اولین فیلم بلندش به نام «غرور و تعصب» با بازی «کایرا نایتلی» را ساخت. دو سال بعد فیلم دیگری به نام «کفاره» را با بازی همین بازیگر کارگردانی کرد و در سال 2012 آن دو بار دیگر در فیلم «آنا کارنینا» همکاری کردند. وی اکنون در حال کارگردانی فیلمی به نام «فصلی در کنگو» است. او با یک موزیسین به نام «آنوشکا شانکار» ازدواج کرده است و صاحب یک پسر است.
چه زمانی بیشتر از همه خوشحال بوده اید؟
قبل از اینکه دبستان بروم، چرا که می خواستم با افراد جدید آشنا شوم و متقابلا بر هم تاثیر بگذاریم.
قدیمی ترین خاطره ای که به یاد می آورید چیست؟
در کالسکه ام لم داده ام و به بالا به درختان هلو خیره شده ام و نمی توانم به هلوها برسم.
چه انسان زنده ای را بیش از همه تحسین می کنید؟ چرا ؟
پسر دو و نیم ساله ام، به خاطر قوه تخیل فوق العاده ای که دارد.
از کدام خصیصه خود بیش از همه بیزارید؟
خودخواهیم.
از کدام خصیصه دیگران بیش از همه بیزارید؟
بی رحمی.
چه چیزی شما را ناراحت می کند؟
روز های بارانی و دوشنبه ها.(م: چون که دوشنبه ها روز اول کاری آن هاست)
جدای از املاکتان، گران قیمت ترین چیزی که تابحال خریده اید؟
یکبار برای دیدن همسرم یک جت شخصی اجاره کردم. دلم برایش بسیار تنگ شده بود.
دوست دارید چه کسی در فیلم زندگیتان نقش شما را ایفا کند؟
«سامانتا مورتون»
ناپسندترین عادت شما چیست؟
تنفر از خود.
بوی مورد علاقه تان؟
پسرم زوبین هنگام صبح.
بدترین چیزی که تابحال کسی به شما گفته است؟
«یک پلنگ، هیچوقت ظاهر خود را تغییر نمی دهد(اشاره به طرح بدن پلنگ). (تغییر همیشه ممکن است.)»
چه چیزی را به والدین خود مدیونید؟
آزادی ازقید چارچوب ها.
بدترین شغلی که تابحال داشته اید؟
گارسونی در رستورانی به نام «یوپی سوهو» در اواسط دهه هشتاد.
آخرین بار چه زمانی گریه کردید و چرا؟
در تمرین فیلم «فصلی در کنگو»، در لحظه مهربانی بشر.
نزدیک ترین لحظه زندگی شما به مرگ؟
در کنگو وقتی هواپیمایی که قرار بود ما را از «کیوو» به «کین شاسا» ببرد، سقوط کرد.
چه چیزی شما را شب ها بیدار نگه می دارد؟
دستگاه تهویه مطبوع رستوران پایینی!
مهم ترین درسی که زندگی به شما داده است؟
اینکه زندگی فقط من نیستم(هنوز در حال آموختنم).
دوست داشتید اکنون کجا بودید؟
سر کارم!