جامعه هنری ایران در سال ۹۰ جشنواره ها و دوسالانه های مختلفی را پشت سر گذاشت که برخی از آنها از لحاظ کیفی و کمی در شرایط مطلوبی بودند و برخی دیگر انتظار هنرمندان را برآورده نکردند. البته مرکز هنرهای تجسمی تلاش خود را برای برگزاری رخدادهای مختلف هنری کرده است، اما باید برای رویدادهای هنری و همچنین تجسمی برنامه ریزی های کلان انجام داد. اما نباید این نکته را فراموش کرد که وجود جشنواره ها، به ویژه فجر، خیلی خوب است و باید توسعه پیدا کند تا هنرمندان بیشتری مشتاق شرکت در آن شوند. اما حتی برای فجر هم باید اهداف بلند مدت تعریف کرد و همچنین بتوانیم با نگاه درست و دقیق به هر دوره، نقاط ضعف را شناسایی و برطرف کنیم.
اختصاص بودجه برای خرید آثار هنری اتفاق بسیار خوبی است، اما متاسفانه هنوز تبعات آن در جامعه هنری دیده نمی شود و تغییری در وضعیت هنرمندان رخ نداده است. این نکته حائز اهمیت است که جشنواره ها محل خوبی برای هزینه کردن بودجه تجسمی است. در جشنواره ها می توان آثار ارزشمند و فاخر را شناسایی و برای خرید آنها اقدام کرد. در کنار جشنواره ها، اگر دفتری هم برای رایزنی پیرامون خرید آثار باشد، بسیار مفید خواهد بود. همکاری حقوقدان هایی که با هنرهای تجسمی آشنا باشند و بتوانند با وزارتخانه ها تعامل برقرار کنند، می تواند به رشد کیفی و کمی این هنر کمک شایانی کند. همچنین با این روش آثار ارزشمندی شناسایی و جمع آوری می شوند و به موزه ها راه می یابند که این خود در طولانی مدت می تواند نشان دهنده تغییر تحولات هنر ایران در ۳۰ سال گذشته باشد.
اما از آنجا که تعریف هنر، از نظر جامعه هنری با دیدگاه مدیران، تفاوت دارد، برخی پروژه ها، نتایج مطلوبی دربر نخواهد داشت. متاسفانه ما دچار فقدان نظریه پردازی هستیم و این کمبود در چشم انداز ۲۰ ساله ما در حوزه هنر، به چشم می خورد. انتظار می رود مسئولان دلسوز در معاونت هنری و مرکز هنرهای تجسمی برای توسعه و آموزش هنر، به جای ادامه دادن روند گذشته، برنامه های بلند مدتی را در نظر بگیرند تا شاهد شکوفایی هنر کشورمان باشیم.
اصغر کفشچیان، مجسمه ساز