از گذشته های دور و در سراسر دنیا هنرمندان اثر هنری خود را به فروش می رسانند و ازین طریق امرار معاش می کنند. در کشور ما و در تمام دوران ها، هنرمندان در قبال تأمین هزینه های معاش، به سفارش حکومت ها به خلق اثر هنری می پرداخته اند. امروز هم با شکلی نزدیک به طریقه سنتی هنرمندان چشم به راه خریداران دولتی اند تا امرار معاششان از طریق هنر رونق گیرد و آسوده تر به خلق هنری بپردازند.
با توجه به مشکلاتی که هنرمندان برای فروش آثار هنری با آن روبرو هستند؛ لزوم ارائه راهکاری برای حل این مشکلات احساس می شود.
چند سالی است که وزارت ارشاد اقدام به برپایی بازاری برای فروش آثار هنری و حل کردن گوشه ای از مشکلات هنرمندان کرده است. پس از مدت ها انتظار هنرمندان و خریداران اثر هنری، طرحی تحت عنوان اکسپوبرای فروش آثار هنری ایجاد شده است. این طرح مانند هر رویداد دیگر هنری معایب و محاسنی دارد. در این بازار که ورود به آن کم از هفت خان رستم ندارد و نمایش اثر در آن شرایط و قوانین خاص خود را دارد؛ هنرمندان به صورت سازماندهی شده و با شاکله ای مشخص شرکت می کنند و بر سر فروش آثار هنری با یکدیگر به رقابت می پردازند. اکسپوی تهران هر ساله زیر نظر بنیاد رودکی و در تالار وحدت برگزار می شود .
این موضوع البته با کاستی هایی همراه است؛ که شاید یادآوری برخی از آن ها مسولان را برای برگزاری دوباره اکسپو در سال آینده یاری کند. اکسپو طبق آن چه چشمان مخاطبان گواهی می دهد؛ با افت مخاطبان رو به روست.
این فضا برای ایجاد رقابت میان هنرمندان بسیار مفید است. اما متأسفانه آن چه با آن روبرو هستیم این است که با گذشت سابقه چند ساله اکسپوی تهران شاهد عدم تمایل هنرمندان و کاهش مخاطبان این بازار هستیم.
اکسپوی تهران به مکانی برای گردهمایی هنرمندان صاحب نام و مشهور تبدیل شده است. این امر دارای محاسن و معایبی است که آن ها را ذکر می کنیم. این امر که هنرمندان با سابقه بتوانند آثار خود را به نمایش بگذارند امر مهمی است. اما این گردهمایی زمانی مفید است که بتواند علاوه بر رقابت پیشکسوتان برای فروش، سکویی برای پیشرفت هنرمندان جوان نیز باشد. اما آن چه می بینیم فراتر از آن چیزی است که در ذهنمان می گذرد. هر ساله بر شمار هنرمندان افزوده اما از فروش آثار انها کاسته می شود . حتی اگر آثار آن ها با سطح بسیار بالایی اجرا شده باشد به دلیل این که امضای آنها شناخته شده نیست ، از دقت مخاطب باز می مانند و به عبارت دیگر ارزش و توجه لازم را کسب نمی کنند . اگر تصور کنیم اکسپو ایجاد فضایی برای رقابت برابر میان نسل های مختلف ِاست؛ باید منتظر باشیم اکسپوی تهران بتواند بر اهمیت هنر در اجتماع و در ارتباط با طبقات مختلف جامعه بیفزاید.
نکته دیگر این که تبلیغات بسیار ضعیف اکسپوی تهران سبب شده است که این رویداد هنری مهم با استقبال کمی مواجه شود و همین طور محدودیت فضای نمایشگاه و در نتیجه نصب نامناسب و ارائه نامطلوب، عرضه و فروش نادرست آثار و بسیاری نکات دیگر سبب شده است تا کیفیت اکسپو مطلوب نباشد. این عوامل و عوامل مشابه گالری داران صاحب نام را از توجه به این رویداد باز میدارد .
در هر حال آن چه توجه به آن ضروری به نظر می رسد این است که افت کیفیت اکسپوی تهران، در اندک زمانی میتواند به هنر و هنرمندان ایرانی آسیب های جبران ناپذیری وارد کند.
در این میان لازم به یادآوری است که مسئولین باید به این نکته توجه داشته باشند که تا زمانی که فضای رقابتی مناسب و استاندارد در داخل کشور فراهم نباشد، نمی توان اقتصاد هنر را به سمت درستی هدایت کرد و در نهایت نمی توان انتظار داشت که هنر ایران به شکل درستی در سطح جهان معرفی شود.
علی رضا جوادی